داعش در افغانستان؛ از چالش زودهنگام طالبان تا تهدید پایدار جهان

بازگشت برق آسا و غیرمنتظره طالبان در آگوست 2021 به همان میزان جهان را در بهت فروبرده بود که قدرت نمایی زودهنگام داعش در 26 آگوست در فرودگاه بین‌المللی کابل.

حمله‌ای مرگبار که 170 کشته برجای گذاشت و در چهره چالشی زودهنگام برای حاکمان جدید افغانستان نمایان شد. اولین عرض اندام داعش در نخستین ماه‌های حاکمیت مجدد طالبان و مسئولان جدید امنیت در افغانستان، ایده تبدیل شدن پناهگاه امن افغانستان برای گروه‌های تروریستی و ورق خوردن فصل تازه‌ای از درگیری‌های امنیتی را تقویت کرد.

در همین حال، حمله داعش در آخرین ساعات حضور ایالات متحده و متحدانش در افغانستان نشان داد که بیست سال حضور این کشور و نیروهای ائتلاف در افغانستان نه تنها دولت ملت سازی و امنیت را در این کشور نهادینه کرد، بلکه آمریکا را در اصلی‌ترین علت حضور این کشور در افغانستان یعنی مبارزه با تروریسم ناکام گذاشت.

با این حال، این نقش آفرینی زودهنگام داعش نخستین آزمون برای طالبان در قامت حاکمان جدید افغانستان که با ادعایی بسیار به قدرت بازگشته بودند را رقم زد.

طالبان که برای اثبات و حقانیت خود نیازمند مقبولیت داخلی و مشروعیت بین‌المللی بود، حضور داعش به مثابه شمشیر دو سر برای آنها عمل کرد.

از یک سو نقطه اتصالی بود، برای همکاری‌های بیشتر با کشورهای منطقه و نشان دادن خود به عنوان مهره‌ای تاثیرگذار در امر مبارزه با داعش  و از سوی دیگر چالشی بود در راستای توانایی این گروه برای تامین امنیت و ادعای عدم اجازه استفاده از خاک افغانستان علیه کشورهای دیگر.

داعش شاخه خراسان یک گروه تروریستی رادیکال است که به شکل رسمی در ژانویه 2015 به عنوان یکی از شاخه‌های منطقه‌ای داعش در افغانستان آغاز به کار کرد.

نیروهای این گروه عمدتاً از افراد و گروه‌های ناراضی طالبان افغانستان و پاکستان بودند. نواحی شرقی و شمال شرقی افغانستان سنگر اصلی این گروه بود.

اما به مرور به سمت نواحی شمالی که عمدتا ازبک‌نشین و تاجیک‌نشین است، پیشروی کردند و افرادی را از این گروه جذب کردند. همچنین گروه‌های خارجی چون جنبش اسلامی ازبکستان، جهاد اسلامی و ایغورها نیز به عضویت این گروه درآمده‌اند.

تا پیش از سقوط کابل و بازگشت طالبان به قدرت عمده، اهداف این گروه متحدان خارجی دولت افغانستان، دشمنان ایدئولوژیک به ویژه شیعیان بود.

از طرف دیگر، رابطه این گروه با طالبان نیز از همان ابتدا پرتنش و متعاقباً خصمانه بود. رقابت بر سر قدرت و تصرف افغانستان دلیل عمده دشمنی بین این دو گروه بود با این تفاوت که طالبان به مذاکره با آمریکا علاوه بر میدان جنگ فکر می‌کردند، اما داعش گزینه جهاد را تنها راه ایجاد حکومت اسلامی می دانستند.

البته تا پیش از سقوط کابل، قدرت داعش آن‌چنان قوی نبود که بشود به آن به عنوان یک رقیب جدی نگاه کرد.

این درحالی است که عمده فعالیت داعش خراسان در افغانستان و پاکستان خلاصه می‌شد. اما پس از انتصاب شهاب المهاجر در سال 2020 به عنوان رهبر جدید این گروه، داعش جان تازه‌ای گرفت و تلاش خود را بر دو هدف عمده گذاشت: گسترش دامنه و استخدام در آسیای مرکزی و افزایش حملات بزرگ در کابل با محوریت هدف قرار دادن اقلیت‌های مذهبی به ویژه شیعیان. اهدافی که در این سه سال در تحرکات داعش خود را نشان داد.

اما با روی کار آمدن طالبان، داعش با افزایش تحرکات خود و گسترش دامنه فعالیت در تلاش بوده است تا به عنوان یک مهره کلیدی ایفای نقش کند.

چنانچه  مسیر خود را از هدف قراردادن رهبران طالبان و اقلیت‌های دینی به متحدان خارجی طالبان در داخل و بیرون از افغانستان تغییر داد. مانند حملات سال 2022 به سفارت روسیه، پاکستان و نمایندگان تجاری چین در هتلی در کابل و حمله مرگبار به تالار کروکوس در مسکو.

پیشنهاد:   مولانا فضل الرحمن: آمریکا با شرمندگی از افغانستان خارج شد

این گروه از همان آغاز خود را رقیب مسلح طالبان معرفی کردند و نقش این گروه را در نظام قبلی برعهده گرفتند. در 18 سپتامبر 2021داعش همزمان هفت مواضع طالبان را در شهر جلال آباد در ننگرهار مورد هدف قرار داد که 96 نفر از آنها افراد طالبان بود.

این حملات نشان داده که داعش کارزار خود برای به چالش کشیدن دولت تازه تاسیس طالبان که چند هفته از عمر آن نگذشته بود را آغاز کرده است.

همچنین در اکتبر 2021 نماز جنازه مادر ذبیح‌الله مجاهد را هدف قرار داد و در اوایل نوامبر یک حمله انتحاری پیچیده را بر بزرگترین بیمارستان نظامی کابل انجام داد که منجر به کشته شدن یکی از فرماندهان ارشد نظامی طالبان شد.

در سال 2022 نیز  تقریباً 75 درصد از حملات داعش علیه رهبران جدید طالبان بود. این گروه در سال 2022 مسئولیت 700 حمله را برعهده گرفت که منجر به کشته شدن 120 نفر شد.

حملات داعش پس از پیروزی طالبان از 15 اوت 2021 تا 14 مارس 2022

تداوم این حملات از سوی داعش با این هدف صورت می‌گرفت، قابلیت طالبان را از طریق ادعای انکار حضور داعش در افغانستان و پایان دادن به جنگ در این کشور زیرسئوال ببرد و خود را به عنوان یک «قدرت طلب» جدید و «پایدار» در افغانستان نشان دهد.

از همین رو این گروه تمام سعی خود را کرده است طالبان را بی ثبات نشان دهد و به عنوان سدی در برابر تلاش های طالبان برای انتقال از نیروی شورشی به دولت متعارف عمل کند.

در مقابل، طالبان در ابتدا یک کمپاین خشونت آمیز بی‌رویه را به راه انداخته است و در سال 2021 تنها 1500 نفر را تنها در ولایت ننگرهار بازداشت و ناپدید کردند و در همین سال طالبان 1000 نیروی اضافی را در این ولایت مستقر کرد.

طالبان از طریق مکانیزم انکار و سرکوب و گاهاً مبارزه تبلیغاتی در پی آن بوده تا حضور داعش در افغانستان را کمرنگ جلوه بدهد.

به عبارت دیگر، طالبان در این سه سال در مقابل پیشروی داعش برای حفظ وجهه خود حضور این گروه در افغانستان را انکار کرده و حضور آنها در خاک افغانستان را نمی پذیرد.

حکومت سرپرست ضمن آنکه مدعی ریشه کن شدن داعش است، نگرانی‌های جهانی از فعالیت این گروه از خاک افغانستان را تبلیغات برای این گروه می‌خواند. ذبیح‌الله مجاهد به تازگی به خبرگزاری فرانسه گفته است که آنها پس از خروج آمریکا، تامین امنیت را اولویت خود قرار داده است.

در این میان باید گفت که هرچند طالبان امنیت را در افغانستان تحقق یافته و داعش را ریشه کن شده می‌دانند، براساس گزارش‌ها بخش زیادی از بودجه این کشور صرف مسائل امنیتی و نظامی شده است.

به‌طوری که براساس گزارش‌ها مستند به یک سند فاش شد از جزئیات بودجه طالبان، بخش قابل توجهی از بودجه سال 2023-2024 به بخش امنیتی اختصاص داده شده است.

براساس این اسناد 1.1 میلیارد دلار به وزارتخانه‌های دفاع، کشور و اداره اطلاعات و نهادهای مربوطه تخصیص داده شده است.

سودای «برندشدن» جهانی از جغرافیای افغانستان

اما باید گفت که در میانه انکارهای مکرر طالبان مبنی بر عدم حضور داعش در افغانستان و فعالیت‌های تروریستی این گروه علیه این کشور و  جهان از خارج از افغانستان، داعش توانسته خود را به چالشی جدی برای جهان مبدل کند.

پیشنهاد:   امرالله صالح: بزرگ‌ترین اشتباه غنی اعتماد به آمریکا و مخالفت با ابتکارات منطقه‌ای بود

براساس گزارش‌های مختلف جهانی، فضای به وجود آمده افغانستان پس از بازگشت طالبان بستر فعالیت گروه‌های افراطی را مساعد کرده است.

در این میان داعش نیز به عنوان رقیب جدی طالبان از فرصت به وجود آمده نهایت استفاده را کرده است. چنانچه که دامنه فعالیت خود را از طریق تبلیغات، اتحاد و ائتلاف و کمپین سازی به خارج از افغانستان هدایت کرده است.

ناظران بین المللی را به این درک رسانده که این گروه در مسیر تقویت و فربه شدن در افغانستان تحت کنترل طالبان هستند. براساس گزارش‌ها سه سال حاکمیت طالبان داعش را به یک تهدید جهانی از افغانستان تبدیل کرده است.

به عبارت دیگر، داعش خراسان به دنبال آن است تا به عنوان یک «برند» در میان گروه‌های جهادی تبدیل شوند و چشم‌انداز استراتژیک خود را در منطقه و جهان تقویت کند. در واقع داعش با پیگیری اهدافی همچون ناتوانی طالبان در تعهد به توافقنامه دوحه و نشان دادن خود به عنوان جنبشی توانمند در سیاست افغانستان که مخالفت جدی با طالبان دارد به دنبال ارائه تصویری قوی از خود است.

داعش در پی آن است تا با این قدرت‌نمایی علاوه بر جذب گروه‌های ناراضی و جلب اعتماد و اتحادسازی با دیگر ولایت‌های داعش ضمن نشان دادن بازیگری تاثیرگذار در نقشه معادلات افغانستان و منطقه در پی «برندسازی» خود در معادلات جهانی نیز است.

این درحالی است که ناظران بین المللی جغرافیای افغانستان را فضای مطلوب و مقبول گروه‌های جهادی از جمله داعش برای کنشگری است.

در میانه قدرت‌نمایی‌های فزاینده داعش در افغانستان و خارج از آن طالبان ضمن انکار کلامی و تکذیب‌های رسمی و جای خالی برنامه جدی و استراتژی مدون در امر مبارزه با داعش. روند انکارسازی طالبان و اتکای این گروه به ابزار تکذیب باعث شده که حتی متحدین طالبان مانند روسیه نیز نگرانی خود را از افغانستان اعلام کنند و این کشور را همچنان عامل بی ثباتی و تنش در منطقه بدانند.

بنابراین، طالبان برای حفظ بقای خود و جلب رضایت متحدین خارجی به ویژه پس از آنکه بعد از گذشت سه سال هنوز هیچ کشوری این گروه را به عنوان حاکمان قانونی افغانستان به رسمیت نشناخته‌اند و تهدید داعش از بعد داخلی به سطح منطقه‌ای در سه سال حاکمیت طالبان مسیر را برای حاکمان جدید افغانستان سخت و پیچیده کرده است.

از همین رو، طالبان به تنهایی قادر به مهار این گروه نخواهد بود و نیازمند آن است که همکاری‌های جهانی را تقویت کند. این درحالی است که ترس از تهدید داعش تعامل با طالبان را تقویت کرده است.

اما باید گفت چالش کمتر دیده شده طالبان از فربه شدن داعش و قرار گرفتن در مسیر جهاد جهانی، حضور گروه‌های افراطی مختلف در جغرافیای افغانستان و منطقه است. نارضایتی‌های موجود از طالبان در میان این گروه‌ها عاملی جدی در تقویت داعش برای یارگیری در برابر طالبان در افغانستان شده است.

این گروه برای رضایت بین المللی که به آن نیاز دارد و وفاداری به هم تباران ایدئولوژیک خود در میانه راهی با گزینه های دشوار قرار داد. در همین حال، اختلافات داخلی طالبان بر سرنوع ارتباط بر این گروه‌ها نیز بر دشواری مسیر پیش رو طالبان افزوده است.

بنابراین، طالبان برای حفظ موجودیت و بقای خود و مقابله با جهانی شدن داعش از خاک افغانستان مبارزه در چندین جبهه و جلب رضایت طرف‌های مقابل در امر مبارزه با داعش مسیر دشواری را پیش رو دارد.

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=32561
اخبار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها