طالبان در 15 اوت 2021 بعد از خروج نیروهای خارجی به رهبری ایالات متحده آمریکا وارد کابل شد. 24 مرداد 1403 نیز سومین سالی است که طالبان بعد از شکست حکومت جمهوریت به قدرت رسیده است.
یکی از موضوعاتی که طالبان پس از به دست گرفتن کنترل دوباره افغانستان به شدت دنبال میکند، بحث روابط با جهان و بهبود مسائل اقتصادی است. از این رو به دنبال تقویت اقتصاد و جلب همکاریهای بینالمللی از طریق توسعه کریدورهای اقتصادی و ترانزیتی است.
هرچند طالبان با چالشهای زیادی مانند ناامنی، تحریمها و نبود زیرساختهای مناسب روبرو است، اما از اهمیت برخی کریدورهای خبر دارد و سعی میکنند که بر توسعه این کریدورها تمرکز کنند.
افغانستان به دلیل موقعیت جغرافیایی منحصر به فردی که در قلب آسیا قرار دارد؛ به عنوان یک پل ارتباطی میان آسیای مرکزی، آسیای جنوبی، و خاورمیانه شناخته میشود. این کریدورها میتوانند نقش کلیدی در توسعه اقتصادی افغانستان و کشورهای همسایه ایفا کنند. در ادامه به مهمترین کریدورها که افغانستان را به جهان وصل میکند، میپردازیم.
کریدور چابهار
کریدور چابهار مسیری تجاری و ترانزیتی است که بندر چابهار ایران را به کشورهای آسیای مرکزی، افغانستان، و هند متصل میکند همچنین ایران را از طریق افغانستان به چین متصل خواهد کرد. این بندر به دلیل موقعیت استراتژیک خود نقش مهمی در توسعه اقتصادی منطقه و تسهیل تجارت بینالمللی ایفا میکند.کشورهای هند و افغانستان از این کریدور برای تسهیل تجارت با ایران و سایر کشورهای آسیای مرکزی میتوانند، استفاده کنند
علاوه بر این، توسعه زیرساختهای مرتبط با این کریدور مانند راهآهن، جادهها و مناطق آزاد تجاری، نقش مهمی در رشد اقتصادی ایران و کشورهای منطقه خواهد داشت. این پروژهها در همکاری با کشورهای همسایه و سازمانهای بینالمللی باید صورت گیرد تا بهبود حمل و نقل و تسهیل تجارت در منطقه را به دنبال داشته باشند.
کریدور چابهار برای افغانستان از اهمیت ویژهای برخوردار است. زیرا افغانستان به عنوان یک کشور محصور در خشکی، دسترسی مستقیم به آبهای آزاد ندارد. کریدور چابهار این کشور را به بندر چابهار و از آنجا به آبهای آزاد متصل میکند. این مسیر به افغانستان امکان میدهد تا بدون وابستگی به مسیرهای ترانزیتی از طریق پاکستان، به تجارت دریایی بینالمللی دسترسی داشته باشد.
دومین موضوع این است که با استفاده از کریدور چابهار، افغانستان میتواند مسیرهای ترانزیتی خود را متنوع کند و وابستگی خود را به بنادر پاکستان کاهش دهد. این بندر در مواقعی که روابط سیاسی میان افغانستان و پاکستان متشنج میشود، اهمیت ویژهتری پیدا میکند.
سومین موضوع برمیگردد به اینکه استفاده از بندر چابهار به عنوان یک مسیر ترانزیتی میتواند هزینههای حمل و نقل کالاهای وارداتی و صادراتی افغانستان را کاهش دهد. این امر به بهبود تجارت و رشد اقتصادی در افغانستان کمک میکند. همچنین استفاده از کریدور چابهار میتواند به طالبان کمک کند تا روابط خود با ایران را تقویت کنند.
از سوی دیگر کریدور چابهار میتواند به توسعه زیرساختها و افزایش فرصتهای اقتصادی در مناطق جنوب غربی افغانستان که نزدیک به ایران هستند، منجر شود. این امر به بهبود وضعیت اقتصادی و ایجاد اشتغال در این مناطق کمک میکند. در نهایت افغانستان با استفاده از این کریدور میتواند روابط اقتصادی خود را با ایران و هند تقویت کند. این همکاریها میتواند به افزایش سرمایهگذاری، توسعه پروژههای مشترک و بهبود تجارت بین سه کشور منجر شود.
به طور کلی، کریدور چابهار به عنوان یک مسیر استراتژیک، نقش مهمی در بهبود دسترسی افغانستان به بازارهای جهانی و کاهش وابستگی به مسیرهای سنتی دارد و میتواند به توسعه اقتصادی و تقویت روابط منطقهای کمک کند.
از طرف دیگر طالبان با استفاده از کریدور چابهار میتوانند به جامعه بینالمللی نشان دهند که قادر به مدیریت اقتصاد کشور و برقراری روابط بینالمللی هستند. این امر میتواند به مشروعیت داخلی و بینالمللی طالبان کمک کند و آنها را به عنوان یک دولت قابل اعتماد و کارآمد معرفی کند.
با این حال طالبان به دنبال تضمین امنیت این مسیر است تا بتوانند سرمایهگذاریهای بیشتری از سوی ایران و هند جلب کنند. همچنین چابهار برای توسعه نیاز به سرمایهگذاری خارجی دارد که متاسفانه تا امروز هند که یکی از کشورهای خواهان سرمایهگذاری بوده اقدام جدی نکرده است.
تا امروز طالبان از پروژههای مرتبط با کریدور چابهار حمایت کرده و تلاش کردهاند تا بهبود و توسعه زیرساختهای لازم برای تسهیل ترانزیت کالا از این کریدور را تسریع کنند. همچنین سعی کردند تا توافقات تجاری و ترانزیتی با ایران و هند را تقویت کنند. این شامل مذاکره برای بهبود شرایط ترانزیت و کاهش موانع برای استفاده از بندر چابهار است. همچنین بهبود و توسعه زیرساختها در افغانستان، به ویژه در مناطقی که به کریدور چابهار مرتبط است، را در دستور کار قرار داده باشند. این شامل تقویت جادهها و دیگر زیرساختهای حمل و نقلی میشود.
کریدور چابهار میتواند به طالبان فرصتهای اقتصادی و دیپلماتیک مهمی ارائه دهد که به تثبیت حکومت آنها و توسعه افغانستان کمک کند. از این رو بندر چابهار به کلیدواژه جدی طالبان در دو سال اخیر در بحث اقتصادی با ایران قرار گرفته است. با این حال هنوز آنگونه که باید از کریدور چابهار استفاده صورت نگرفته است.
کریدور لاجورد
کریدور لاجورد یک مسیر تجاری بینالمللی محسوب میشود که آسیای مرکزی را به اروپا متصل میکند. این کریدور از کشورهای افغانستان، ترکمنستان، آذربایجان، گرجستان و ترکیه عبور میکند و به عنوان یک مسیر جایگزین برای انتقال کالاها بین آسیای مرکزی و اروپا عمل میکند. مسیر طولانی که احتمالاً هزینه زیادی برای جا به جایی کالا باید پرداخت شود.
هدف اصلی این کریدور افزایش تجارت و کاهش وابستگی کشورهای آسیای مرکزی به مسیرهای تجاری از طریق روسیه و ایران است. در واقع نقشه جدید غربیها برای منطقه محسوب میشود. کریدور لاجورد از راه آهن، جاده، و حمل و نقل دریایی برای انتقال کالاها استفاده میکند.
در کل، کریدور لاجورد میتواند به طالبان در تقویت جایگاه اقتصادی و سیاسی آنها کمک کند، اما موفقیت آن بستگی به توانایی طالبان در مدیریت پروژه و ایجاد ثبات و امنیت در افغانستان دارد. زیرا یکی از بزرگترین چالشها برای طالبان تأمین امنیت مسیر کریدور لاجورد در داخل افغانستان است. ناآرامیهای داخلی و تهدیدات امنیتی میتواند بر عملیاتهای حمل و نقل و تجارت تأثیر منفی بگذارد.
از سوی دیگر بسیاری از زیرساختهای مورد نیاز برای اجرای کریدور لاجورد، از جمله راهآهنها، جادهها، و امکانات بندری، نیاز به بهبود و توسعه دارند. طالبان باید با چالشهای مالی و فنی مربوط به ارتقای این زیرساختها مواجه شود. همچنین تأمین منابع مالی برای اجرای و نگهداری کریدور لاجورد میتواند برای طالبان مشکلساز باشد، به ویژه با توجه به مشکلات اقتصادی و محدودیتهای مالی که افغانستان با آنها مواجه است. با این حال طالبان به دنبال جذب سرمایهگذاریهای خارجی برای پروژههای مرتبط با کریدور لاجورد هستند. این شامل جذب سرمایهگذاری از کشورهای آسیای مرکزی و اروپا میشود که به بهبود زیرساختها و بهرهبرداری از کریدور کمک کند؛ اما تا امروز اهداف طالبان محقق نشده است.
به دلیل چالشهایی که بالا ذکر شد تا امروز کریدور لاجورد آن پیشرفتی که باید میداشت، ندارد. حال باید دید که در آینده این کریدور به مرحله عمل میرسد یا خیر.
کریدور شمال-جنوب
این کریدور از روسیه و آسیای مرکزی شروع شده و از طریق افغانستان به پاکستان و هند میرسد. این مسیر برای تقویت تجارت بین روسیه، کشورهای آسیای مرکزی، افغانستان و آسیای جنوبی اهمیت دارد.
در حقیقت این کریدور، افغانستان را به عنوان پل ارتباطی بین کشورهای آسیای مرکزی و خلیج فارس قرار میدهد. از سوی دیگر فرصتهایی برای افزایش تعاملات تجاری و اقتصادی با ایران و روسیه ایجاد میکند.
طالبان در سه سال گذشته سعی بر بهبود امنیت و زیرساختهای لازم برای توسعه این کریدور کرده است. از سوی دیگر راه افتادن این کریدور نیاز به توافقات تجاری و حملونقل با کشورهای همسایه افغانستان دارد.
از زمان تصرف افغانستان توسط طالبان در سال 2021، طالبان اقداماتی را برای بهرهبرداری از کریدور شمال و جنوب انجام داده است. طالبان سعی کردهاند با کشورهای مختلف، به ویژه کشورهای منطقهای و همسایگان، روابط دیپلماتیک و اقتصادی خود را تقویت کنند تا حمایتهای لازم برای بهرهبرداری از کریدور شمال و جنوب را جلب کنند.
همچنین سعی دارند تا زیرساختهای حمل و نقل، مانند جادهها و راهآهنها، را بهبود بخشند تا کریدور شمال و جنوب به طور مؤثر عمل کند. این اقدامها شامل توسعه و تعمیر جادههای اصلی و ایجاد تسهیلات لازم برای تسهیل حمل و نقل کالا است. طالبان در تلاش است تا با کشورهای شرکتکننده در کریدور شمال و جنوب، توافقات و مذاکراتی را برای تسهیل تجارت و ترانزیت کالا انجام دهند. این مذاکرات به بهبود شرایط اقتصادی و تسهیل در ترانزیت کالا کمک میکند.
از طرف دیگر سعی دارند سرمایهگذاریهای خارجی را برای پروژههای مرتبط با کریدور شمال و جنوب جذب کنند. این تلاشها شامل برگزاری نمایشگاهها، کنفرانسها و مذاکرات اقتصادی با سرمایهگذاران بینالمللی است. طالبان نهادها و واحدهای دولتی مرتبط با حمل و نقل و تجارت را تقویت کردهاند تا مدیریت و نظارت بر فعالیتهای مربوط به کریدور شمال و جنوب به صورت مؤثر انجام شود.
با این حال، موفقیت این پروژه به عوامل مختلفی از جمله وضعیت امنیتی، توانایی مدیریتی و همکاریهای بینالمللی بستگی دارد.
کریدور پروژه تاپی
کریدور ترانس افغان یک پروژه بزرگ انتقال انرژی است که هدف آن انتقال گاز طبیعی از ترکمنستان به هند از طریق افغانستان و پاکستان است. این پروژه شامل ساخت یک خط لوله گاز به طول حدود ۱۸۰۰ کیلومتر است که به منظور تأمین انرژی برای کشورهای منطقه و ارتقای همکاریهای اقتصادی و سیاسی طراحی شده است. پروژه تاپی نقش مهمی در تقویت امنیت انرژی و توسعه اقتصادی در منطقه ایفا میکند.
کریدور ترانس افغان به مسائل امنیتی و سیاسی گره خورده است. وضعیت ناپایدار و درگیریهای مداوم در افغانستان، یکی از بزرگترین چالشها است. گروه طالبان به دلیل کنترل برخی مناطق افغانستان و ناآرامیهای منطقه، تهدیدات امنیتی را برای تأسیسات خط لوله و کارگران آن به همراه دارد. از سوی دیگر روابط بین طالبان و کشورهای شریک در پروژه (ترکمنستان، پاکستان، و هند) نیز میتواند تأثیرگذار باشد.
همچنین این پروژه نیازمند توسعه زیرساختهای مناسب در مناطق تحت کنترل طالبان است. این مسئله میتواند با مشکلاتی همچون کمبود منابع و تواناییهای اجرایی مواجه شود. مشکلات امنیتی و سیاسی ممکن است بر اعتماد سرمایهگذاران به پروژه تأثیر منفی بگذارد و تأمین مالی پروژه را دشوارتر کند.
از طرف دیگر هند و پاکستان به دلیل تنشهای تاریخی و اختلافات مرزی در مورد امنیت پروژه تاپی نگرانیهایی دارند. هند به دلیل روابط تنشآلود با پاکستان، نگران امنیت خط لوله در مسیر پاکستان است. در عوض، پاکستان نگران تأثیرات امنیتی احتمالی از سوی گروههای مسلح در افغانستان است. همچنین اختلافات بین هند و پاکستان میتواند بر نحوه برنامهریزی، تأمین مالی و اجرای پروژه تاپی تأثیر بگذارد و ممکن است باعث تأخیر یا پیچیدگیهای اضافی در پیشرفت پروژه شود.
ساخت بخشهای مختلف خط لوله در کشورهای ترکمنستان و پاکستان تا حدی پیشرفت کرده است. در ترکمنستان، بخشهای بزرگی از خط لوله تکمیل شده و در پاکستان نیز کارهایی در حال انجام است. پیشرفت در بخش افغانستان با چالشهای امنیتی و سیاسی مواجه بوده است. هند به عنوان یکی از کشورهای مقصد پروژه، به دلیل مشکلات امنیتی و تأخیرهای ناشی از وضعیت افغانستان، در انتظار تکمیل نهایی پروژه است.
در مجموع، پروژه تاپی همچنان با چالشهای زیادی از جمله مسائل امنیتی، سیاسی و اقتصادی مواجه است و پیشرفت آن به شرایط و تحولات منطقهای بستگی دارد.
کریدور واخان
این کریدور افغانستان را به چین متصل میکند. این مسیر میتواند در آینده نقش مهمی در توسعه تجارت و همکاریهای اقتصادی بین این دو کشور ایفا کند. برهمین اساس این کریدور برای طالبان بحران زده اقتصادی اهمیت ویژه ای دارد. پیش از این محمد یعقوب مجاهد، سرپرست وزارت دفاع حکومت طالبان، در یک نشست گفته بود که واخان برای افغانستان حیثیت «سر» را دارد.
با توجه به اهمیت استراتژیک منطقه واخان، برخی کارشناسان میگویند که دسترسی پاکستان به این مسیر ترانزیتی به منفعت افغانستان نخواهد بود. به گفته آنان، ارتباط پاکستان با آسیای مرکزی از طریق دهلیز واخان افغانستان، پروژههای منطقهای بزرگ در افغانستان را تضعیف خواهد کرد.
کار ساخت جادهای به طول ۵۰ کیلومتر در مسیر واخان – شینجن در ماه می سال ۲۰۲۱ آغاز شد و سه ماه بعد از تسلط طالبان بر افغانستان متوقف شد. اما حکومت طالبان کار ساخت این جاده را دوباره آغاز کرد. طالبان اعلام کرد که کار این جاده به زودی تکمیل خواهد شد.
واخان، یک دهلیز باریک در کوههای پامیر در افغانستان است که به عنوان نقطه اتصال چهار کشور چین، پاکستان، افغانستان و تاجیکستان عمل میکند. این دهلیز در شمال شرق افغانستان، کوتاهترین مرز بین افغانستان و چین است که حدود ۷۶ کیلومتر طول دارد.
اما این کریدور پیش نمیرود زیرا چین نگران فعالیت ناامنیها در افغانستان است. با این حال کنترل طالبان بر کریدور واخان میتواند به عنوان ابزاری برای نشان دادن حاکمیت و کنترل آنها بر تمام مناطق افغانستان مورد استفاده قرار گیرد. این امر میتواند به تثبیت قدرت طالبان در سطح بینالمللی کمک کند و اعتبار بیشتری به حکومت آنها ببخشد. با این حال هنوز پالشهای جدی در خصوص اجرایی شدن این کریدور وجود دارد.
افغان-ترانس
پروژه افغان-ترانس که از مهمترین و بزرگترین پروژهها در افغانستان است، سعی دارد این کشور را به کریدورهای منطقهای متصل کند.
عبداللطیف نظری، معاون وزارت اقتصاد طالبان نیز پیشتر اذعان داشت است با تکمیل شدن پروژه راه آهن افغان-ترانس، افغانستان به طور عملی به نقطه وصل تجاری میان کشورهای آسیای مرکزی و جنوبی تبدیل میشود.
با توجه به اینکه کشورهای آسیایی مرکزی به شمول ازبکستان و افغانستان محاط به خشکی هستند، این کشورها از دیر زمانی تلاش دارند به آبهای آزاد وصل شوند. پروژه راه آهن افغان – ترانس، از گذشتهها مورد بحث است و بخشی از کارهای مطالعات ابتدایی آن در حکومت جمهوریت صورت گرفته است.
مقامهای طالبان طی نزدیک به سه سال حاکمیتشان، بارها گفتهاند که شرایط را برای تطبیق این پروژه فراهم کردهاند و کار روی آن جریان دارد. این پروژه که نقش مهمی در تجارت و اقتصاد سه کشور دارد، اما اجرایی کردن آن، بهویژه پس از تسلط طالبان بر افغانستان، با چالشهای زیادی مواجه شده است. در این نوشته تلاش شده است که بهطور خلاصه به این چالشها پرداخته شود.
پروژه راه آهن سهجانبه ازبکستان – افغانستان – پاکستان ۷۶۰ کیلومتر طول دارد و هزینه ساخت آن ۴.۸ میلیارد دلار برآورده شده است. براساس مطالعات ابتدایی، ساخت این راه آهن پنج سال زمان میگیرد تا تکمیل و به بهرهبرداری سپرده شود.
تامین هزینه ساخت این پروژه که نزدیک به پنج میلیارد دلار برآورد شده است، در توان هیچ یک از سه کشور بنا بر شرایط اقتصادیای که دارند، نیست.
کشورهای همسایه افغانستان از شرایط متفاوت برای خطوط آهن خود استفاده میکنند. این مساله به یک مشکل اساسی برای تعیین سرایط مناسب در خط آهن افغانستان تبدیل شده است. تاکنون نیز افغانستان بنا بر نداشتن بودجه، تجهیزات و نیروی کار، از روی ناگزیری اجازه داده است که شرایط متفاوت وارد کشورش شود.
این پروژه قرار است از مناطق کوهستانی و درههای صعبالعبور بگذرد، اما معمولاً مسیر خط آهن باید از توپوگرافی هموار بگذرد. همچنین بنا بر شرایطی که در افغانستان حاکم است، شرکتهای صنعتی کمتری در کشور فعالیت دارند و در بخش تولید مواد ساختمانی راه آهن هیچ شرکتی فعال نیست. بنابراین، نیاز است که تمام مواد ساختمانی پروژه از کشورهای دیگر وارد شود. این مساله سبب افزایش هزینه و زمان تطبیق پروژه میشود.
در نهایت باید گفت این پروژه با منافع بعضی کشورهای منطقه در تضاد است. این احتمال وجود دارد که این کشورها نیز با اجرای پروژه مخالفت کنند. از جمله ایران که تلاش دارد خط آهن خواف – هرات را به خط آهن حیرتان – مزارشریف وصل کند. چنانچه با اجرایی شدن این پروژه، صادرات ایران به افغانستان افزایش مییابد و کشورهای آسیای مرکزی از آن طریق میتوانند به بندر دریایی چابهار وصل شوند. در دوران حکومت قبلی نیز یک هیات عالیرتبه دولت ایران برای گفتوگو جهت تطبیق این پروژه به کابل آمده بود.
پروژه خط آهن افغان – ترانس با اینکه از نظر اقتصادی و تجاری برای هر سه کشور مهم است، اما بنا بر دلایل مالی، تضاد منافع و نبود ظرفیت مدیریتی غیرممکن به نظر میرسد.
کریدور اقتصادی چین-پاکستان
این کریدور از چین به بندر گوادر در پاکستان میرسد و یکی از بخشهای مهم پروژه “یک کمربند، یک راه” چین است. افغانستان میتواند از این کریدور برای دسترسی به بازارهای چین و سایر نقاط آسیای جنوبی استفاده کند.
کریدور اقتصادی چین-پاکستان شامل یک شبکه گسترده از جادهها، راهآهنها، و خطوط لوله است که چین را از طریق پاکستان به دریای عرب متصل میکند. این کریدور شامل پروژههای متعددی از جمله ساخت جادههای جدید، راهآهنها، بنادر، و نیروگاههای انرژی است.
یکی از بخشهای کلیدی این کریدور، توسعه بندر گوادر در جنوب غربی پاکستان است. با این حال این کریدور با چالشهای امنیتی و سیاسی روبرو است. نگرانیهای امنیتی به ویژه در مناطق شمال غربی پاکستان و در امتداد مسیر پروژه مطرح است. همچنین، روابط چین و پاکستان با کشورهای دیگر و نگرانیهای محلی نیز بر پیشرفت پروژه تأثیر میگذارد.
طالبان به دلیل حضور خود در مناطق مختلف پاکستان، به ویژه در مناطق شمال غربی و مرزی، نگرانیهای امنیتی زیادی دارند. فعالیتهای طالبان میتواند به تهدیدات امنیتی برای این کریدور به ویژه در مناطق تحت کنترل آنها، منجر شود.
همچنین نگرانیهایی درباره تأثیرات اقتصادی و ژئوپولیتیکی این پروژه بر وضعیت خود داشته باشند. این پروژه میتواند به افزایش نفوذ چین و پاکستان در منطقه و تأثیر بر قدرت و نفوذ طالبان در افغانستان منجر شود. از سوی دیگر تنشهای سیاسی میان افغانستان و پاکستان بعد به قدرت رسیدن طالبان نیز این کریدور را با مشکلات جدی روبرو کرده است. به طور کلی مسائل امنیتی و سیاسی میتواند به چالش جدی برای این پروژه منجر شود.
تمرکز ویژه طالبان به کریدورها
طالبان با تمرکز بر این کریدورها به دنبال تقویت اقتصاد افغانستان و افزایش تعاملات بینالمللی است. طالبان سعی دارد با جلب همکاریهای منطقهای و بینالمللی، این کریدورها را به پیش ببرند. با یان حال هنوز هیچ کدام از این کریدورها در سه سال اخیر به سرانجام دقیقی نرسیده است. توسعه این مسیرها میتواند به ایجاد شغل، افزایش درآمد و بهبود وضعیت اقتصادی افغانستان کمک کند.
علیرغم پتانسیلهای بالای اقتصادی، افغانستان با چالشهای متعددی مانند ناامنی، نبود زیرساختهای کافی، و مسائل سیاسی روبرو است که میتوانند توسعه کریدورهای اقتصادی را کند کنند.
کریدورهای عبوری از افغانستان، نقش کلیدی در افزایش تجارت و همکاریهای اقتصادی بینالمللی ایفا میکنند و البته در ایجاد امنیت منطقه و کاهش مهاجرین نیز نقش دارد.
انتخاب بهترین کریدورها برای افغانستان به عوامل متعددی بستگی دارد، از جمله منافع اقتصادی، موقعیت جغرافیایی، همکاریهای سیاسی و امنیتی، و نیازهای توسعهای کشور.
با توجه گذشت سه سال از به قدرت رسیدن طالبان بر افغانستان وضعیت پروژههای اقتصادی و ترانزیتی در منطقه دچار تغییراتی شده است.
طالبان برای جلب نظر سرمایهگذاران و کشورهایی که قصد همکاری اقتصادی با افغانستان دارند، تلاش میکند امنیت و ثبات در مناطق کلیدی اقتصادی را تضمین کند. این موضوع برای اجرای پروژههای بزرگ مانند کریدورهای ترانزیتی بسیار حیاتی است. همچنین به دنبال به رسمیت شناختن بینالمللی است و برای جلب همکاری و سرمایهگذاری کشورهای خارجی، تلاش میکند روابط دیپلماتیک را تقویت کند. همکاری در پروژههای اقتصادی میتواند به این هدف کمک کند. طالبان به اهمیت توسعه اقتصادی و نقش کریدورها در ایجاد شغل و افزایش درآمد ملی واقف است. از این رو، به دنبال اجرای پروژههای اقتصادی و ترانزیتی با کشورهای همسایه و قدرتهای منطقهای هستند
با این حال تا امروز ایجاد امنیت در مناطق عبوری کریدورها و تضمین امنیت سرمایهگذاران و پروژهها یکی از بزرگترین چالشهای طالبان است. پیگیری کریدورهای اقتصادی توسط طالبان به عنوان بخشی از استراتژی توسعه اقتصادی افغانستان اهمیت زیادی دارد. طالبان باید با تمرکز بر امنیت و ثبات، بهبود زیرساختها و جلب همکاریهای بینالمللی بهترین کریدورها را انتخاب کند. با این حال هنوز چالشهای پیش روی این کشور برای به سرانجام رساندن کریدورها به پایان نرسیده است.