به گزارش ایراف، وب سایت ژئوپلتیک در مقاله تازه به اتحاد چین و طالبان و چگونگی آمریکا بر عدم شکلگیری این اتحاد پرداخته است.
در این مقاله آمده است که در آغاز سال جاری در 29 ژانویه دولت افغانستان به رهبری طالبان یک نشست بینالمللی به نام “ابتکار همکاری منطقهای” در کابل برگزار کرد.
چند همسایه افغانستان از جمله ترکیه، هند، ایران، پاکستان، روسیه و مهمتر از همه چین در آن شرکت کردند. روز بعد، شی جین پینگ، رئیس جمهور چین، اعتبارنامه دیپلماتیک بلال کریمی را پذیرفت.
او قبلاً سخنگوی رسمی طالبان و اکنون سفیر افغانستان در چین است. این اقدام نشان دهنده جدیدترین اقدام در یک سری روابط رو به رشد بین پکن و کابل بود. سریالی که سالها در دست ساخت بود.
با نزدیک شدن به تاریخ خروج آمریکا از افغانستان در سال 2021، چین به سرعت با طالبان ملاقات کرد. وزیر خارجه چین، وانگ یی، در ژوئیه 2021 با رهبران بلندپایه طالبان در تیانجین دیدار کرده بود. یک سال بعد، وانگ یی دوباره با مقامات طالبان این بار در خود افغانستان ملاقات کرد.
این نشست با یک نشست بین المللی به میزبانی چین در شهر تیانشی دنبال شد. در این نشست که «کشورهای همسایه افغانستان به اضافه افغانستان» نام داشت، وزرای کشورهای قطر، اندونزی، افغانستان و چین حضور داشتند.
آغاز سال 2023 با یک توافق تجاری دوجانبه باورنکردنی مشخص شد. شرکت نفت و گاز آسیای مرکزی سین کیانگ چین قرارداد استخراج نفت را با افغانستان امضا کرد و وعده داد صدها میلیون دلار سال به سال سرمایهگذاری کند.
این روند نشان داد که اقتصاد محرک مهمی در رشد روابط دوجانبه بود. مقامات طالبان در ماه اکتبر برنامههای خود را برای پیوستن به طرح کمربند و جاده چین، یک گروه اقتصادی متشکل از حدود 150 کشور، بیان کردند.
این مقاله در ادامه مینویسد، روسیه، متحد چین نیز به طور مشابه به سمت رشد روابط حرکت کرده است، هرچند با سرعت کمتری. طالبان چندین سال است که در مجمع بینالمللی اقتصادی سن پترزبورگ شرکت کرده است و به دنبال آن نکاتی مبنی بر حذف طالبان از فهرست سازمانهای تروریستی ممنوع روسیه مطرح شده است. این اتفاق هنوز رخ نداده است و روسیه نیز مانند چین برای از سرگیری رسمی روابط حرکت نکرده است.
با این حال، این نشان دهنده گشایش در مسکو برای ایجاد رابطه با رژیم طالبان است.
چین در تلاش برای توسعه روابط با مشکلاتی مواجه بوده است. چین تنها یک سوم سرمایهگذاری وعده داده شده در قرارداد استخراج نفت را انجام داده است. علاوه بر این، درگیریهایی بین افغانستان و دیگر متحدان چین وجود داشته است. به عنوان مثال، پاکستان و افغانستان هنوز در حال جنگ هستند. درگیریهای مرزی بین ایران و افغانستان در سال 2023 آغاز شد. اختلافات مشابهی بین خود افغانستان و چین وجود دارد، زیرا چین به دیگر مسلمانان در سرزمینهای خود ظلم میکند.
با این حال، صرف نظر از مشکلات، انگیزه آشکاری برای غلبه بر آنها وجود دارد. با توجه به اینکه افغانستان تنها کشور در جهان است که به طور همزمان با چین، پاکستان و ایران هم مرز است، به عنوان یک پل حیاتی در منطقه عمل می کند. اما این پل می تواند سرمایهگذاری چین را به خطر بیندازد. به عنوان مثال، یک هسته تروریستی مستقر در افغانستان که در ماه مه امسال چندین کارگر چینی را در پاکستان کشت. تبدیل افغانستان به یک متحد – متحدی که با اتحادهای منطقهای همکاری میکند و به تقویت روابط اقتصادی کمک میکند – یک مزیت آشکار برای پکن خواهد بود.
این مقاله با اشاره به اینکه آمریکا با افغانستان وارد یک رابطه منجمد و سردرگم شده است، اما این کشور نمیداند که چگونه با طالبان وارد رابطه شود. با مشاهده این مزیت آشکار، میتوان انتظار داشت که ایالات متحده بخواهد از شکوفایی چنین روابطی جلوگیری کند. اما چنین اقدامی صورت نگرفته است. سیاست واشنگتن در قبال افغانستان، بر خلاف سیاستهای رو به رشد روسیه و چین، از زمان تخلیه این کشور تقریباً سه سال پیش، منجمد و سردرگم شده است.
تسلط طالبان بر افغانستان، آمریکا را مطمئن نکرده است که چگونه باید ادامه دهد. اهداف مختلط، منجر به چیزی شده است که وزارت امور خارجه آن را “روابط عملی” می.نامد. آمریکا به منظور جلوگیری از فروپاشی اقتصادی که ممکن است به مردم افغانستان آسیب برساند، آشکارا با افغانستان تجارت میکند.
با این حال، از برقراری ارتباط رسمی با طالبان یا به رسمیت شناختن آنها خودداری میکند و از قطر به عنوان واسطه برای فعالیتهای دیپلماتیکی که دیگر در افغانستان انجام نمیدهد، مانند خدمات کنسولی برای شهروندان آمریکایی استفاده میکند.
این کشور همچنین رفتارهای جنگی نیز داشته است. مانند مسدود کردن ۷ میلیارد دلار از داراییهای افغانستان. با این حال، آمریکا رویکرد میانه را امتحان کرده است به طوری که نه به طور کامل به افغانستان حمله میکند و نه به طور کامل درگیر میشود، بدون اینکه هیچ منفعتی از آن نشان دهد.
هدف واشنگتن منعکس کننده یک امید منسوخ شده برای وضعیت افغانستان است. که طالبان و افغانستان را میتوان از هم جدا کرد. آمریکا برخلاف کشورهایی مانند ترکیه یا چین، واقعیت بنیادی را در میدان نپذیرفته است.
از برخی جهات، قابل درک است که چرا سیاست آمریکا متوقف شده است. همان دولتی که افغانستان را تخلیه کرد، هنوز در قدرت است.
دولت بعدی، چه در زمان دونالد ترامپ یا کامالا هریس، توسط فردی هدایت خواهد شد که یا در مورد خروج مذاکره کرده یا در اجرای آن نقش داشته است. برای هر کسی که مسئول است، نزدیک شدن مجدد به طالبان، بدون پرداختن به سهم آنها در اجازه دادن به کنترل، دشوار است.
سیاست خارجی اما منتظر سیاست داخلی نیست. هر چه آمریکا بیشتر منتظر بماند، چین و افغانستان به هم نزدیکتر میشوند. ایالات متحده باید با افغانستان با برخی ظرفیتها درگیر شود، یا به یک کشور سرکش اجازه دهد تا با یک رقیب خطرناکتر متحد شود.
در ادامه این تحلیل پیش بینی میکند که گام نخست روابط دو کشور در ابتدا «بازگشایی» خواهد بود. مقاله نوشته است آمریکا میتواند به آرامی به طالبان نزدیک شود.
گام اول فوراً نزدیک شدن نخواهد بود. در عوض، «بازگشایی» خواهد بود. باز شدن مجدد در بسته، بین این دو امکان شروع گفتگو را فراهم میکند. به عنوان مثال، همکاری با طالبان در اهداف مشترک، مانند کمک های بشردوستانه یا ایجاد زیرساختها.
به همان اندازه که ایجاد روابط بین آمریکا و افغانستان مهم است، ایجاد شکاف بین آمریکا و متحدان چینی نیز مهم است. دامن زدن به درگیری بین اسلام آباد، تهران و کابل به همان اندازه برای چین مضر است که تقویت همکاری بین واشنگتن و کابل. منفعت افغانستان برای آمریکا، به عنوان سنگری در برابر بلوک چین، میتواند به روابط آمریکا و افغانستان کمک کند، اگر افغانستان از همان بلوک بترسد. تبدیل چین به یک نگرانی امنیتی انگیزه اصلی افغانستان برای همکاری با ایالات متحده خواهد بود.
مطمئناً این بازگشایی مخالفت خود را خواهد داشت. بسیاری این بازگشایی را یک شکست اخلاقی و خیانت به مردم افغانستان خواهند دانست. با این حال، درست مانند بسیاری از تصمیمات سیاست خارجی، بازاریابی سیاست به همان اندازه که اجرای آن مهم خواهد بود.
دولت آمریکا باید بپذیرد که سیاست کنونی در حال شکست است و به جز یک تهاجم دیگر برای تغییر رژیم، واشنگتن باید برای انجام هرکاری با افغانستان تعامل کند. درست مانند تعامل مجدد با ویتنام. آمریکا میتواند با دولت افغانستان در پروژههای بشردوستانه و مبارزه با تروریسم همکاری کند، تا زمانی که گزینه دیگری برای خود ارائه شود.
اتحاد چین و افغانستان در حال شکلگیری است و اگر آمریکا اقدامی نکند، به یک شراکت خطرناک شکوفا خواهد شد. آمریکا باید برای تعامل با افغانستان در زمینه مشترک گام بردارد و در زمینه مشترکی که با دشمنان آمریکا دارد، شکاف ایجاد کند. این تنها راه واقعی است که آمریکا می تواند از اتحاد چین و افغانستان جلوگیری کند.