ایران و افغانستان دو کشور همسایه با مرز مشترک گسترده هستند که روابط اقتصادی پیچیده و درهم تنیدهای دارند.
با روی کار آمدن طالبان در افغانستان بار دیگر روابط اقتصادی دو کشور وارد فاز جدیدی شده است.
برای بررسی این روند ایراف با محسن روحی صفت، دیپلمات ارشد سابق ایران در افغانستان گفتوگو کرده است.
روابط اقتصادی ایران و افغانستان را بعد از به قدرت رسیدن طالبان چگونه میبینید؟
روابط اقتصادی ایران و افغانستان سابقه طولانی دارد که در طول دوران حکومت پیشین رکورد زد و به حدنصاب مشخصی رسیده بود. حال هر دولتی بیاید انتظار میرود به آن حد نصاب برسد. افغانستان همیشه محل رقابت و ترانزیت کالا بوده، مثلاً به آسیای مرکزی.
از سوی دیگر افغانستان کشوری است که با خشکی محاصره شده، از این رو برقراری رابطه با کشورهای دیگر برای آن اهمیت دارد. پس از دوره جمهوری چهارم و حضور طالبان روابط ما با افغانستان کاسته شده است.
این یک نکتهای است که انتظار داریم افزایش پیدا کند و به آن حدی که قبلاً بوده برسد. موضوع فقط تجارت به عنوان یک موضوع جامع و کامل برای ما با افغانستان نیست. بلکه موضوع سرمایهگذاری در زیر ساختها است که نکته خیلی مهمی برای هر دو طرف محسوب میشود. سرمایهگذاری در زیر ساختها موجب همبستگی اقتصادی یا وابستگی متقابل میشود که تحت تاثیر تنشهای سیاسی قرار نخواهد گرفت. متاسفانه این موضوع نسبت به گذشته کاهش پیدا کرده است. عوامل و دلایل متفاوتی دارد. بر همین اساس در مورد موضوع زیر ساختها نمیتوانیم خیلی امیدوار باشیم.
چه عواملی باعث کاهش روابط اقتصادی میان دو کشور شده است؟
یکی از موضوعات مهم این است که در بین دو کشور روابط پایدار وجود ندارد. این موضوع باعث میشود که نتوانیم سرمایهگذاریهای پایدار انجام دهیم. ما در گذشته بانکی در افغانستان داشتیم به نام آرین که نقل و انتقال پول را به طور رسمی و قانونی انجام میشد. در اواخر دوره قبلی این بانک براساس فشارهای تحریم تعطیل شد. در زمان طالبان درخواستهای متعددی از طرف ایران داده شد که این بانک راهاندازی شود تا نقل و انتقال به صورت قانونی بین دو کشور انجام شود. ولی طالبان هنوز موافقت خود با این موضوع را اعلام نکرده است.
در حالی که ما با بعضی کشورها توانستیم جدا از موضوع سوئیفت به طور دو جانبه برخی مراودات بانکی را انجام بدهیم. حتی توانستیم مقداری از فشار تحریمها را کم کنیم. ولی با افغانستان موفق به این موضوع نشدیم. در حالی که مذاکره در این رابطه بسیار انجام شده و درخواستهای رسمی شده است.
ایران و افغانستان در چه زیرساختهایی میتوانند همکاری داشته باشند؟
برای مثال نیازهای انرژی دو کشور است، افغانستان شدیداً نیازمند سوخت و برق است که ما میتوانیم از طریق ایران آنها را تامین بکنیم. اما امروز یک تاجر سوخت از ایران به شکل شخصی سوخت میخرد، بعد به افغانستان صادر میکند و معلوم نیست که چقدر درونش مواد دیگری قاطی میکند، چون ما خبر نداریم. ولی اگر این خرید و فروش به شکل دولتی انجام بشود؛ مثلاً خط لوله باشد آن زمان ثبات بیشتری پیدا میکند و برای دو طرف مفیدتر خواهد بود. یا برای انتقال برق طرف افغان در مرز با ما در تولید برق مشارکت بکند و این برق با ولتاژ بالا به افغانستان منتقل شود. این در واقع نیازمند این است که بین دو طرف معاهداتی امضا شود.
سومین موضوع هم مربوط به معادن است. ما انتظار داشتیم که در موضوع معادن با توجه به ظرفیت بالایی که از جهت فنی داریم و در واقع در منطقه بیبدیل است و به دلیل همسایگی که با افغانستان داریم، بتوانیم نقش مهمی در توسعه و زیرساختهای معادن کشور افغانستان، بازی بکنیم. کارخانههایی در ایران هستند که به راحتی مشتری مواد اولیه افغانستان خواهند بود و با توجه به اینکه دو کشور هم مرزاند و قطارهایی که الان راه افتاده از هرات به مشهد بسیار خوب است، از این رو ایران میتواند نقش عمدهای بازی کند.
متاسفانه برخی سیاستها در افغانستان در دوره طالبان مانع از این شده که ایران ظرفیتهایش در افغانستان ظاهر شود. ظرفیتهایی که به نفع افغانستان و ایران است و هزینههای پایینی برای دو طرف خواهد داشت. مجموعاً آنچه که تصور ما بود با طالبان در زمینه اقتصادی برآورده نشده است. یکی از علتها موضوع تحریم و یکی دیگر از علتها عدم اراده لازم در طرف افغانستانی برای ارتقای چنین همکاریهایی بوده است.
موضوع بندر چابهار را چقدر در روابط اقتصادی دو کشور مهم میدانید؟
موضوع محاصره شدن در خشکی افغانستان بسیار برجسته است. از گذشته افغانستان واردات و صادرات خود را از طریق پاکستان انجام داده است.
اما بحث صادرات و واردات از طریق بندر چابهار از زمان دوران رژیم شاه مطرح شده بود که تا به امروز گسترش پیدا کرده است. البته خوشبختانه بعد انقلاب این حالت توسعه پیدا کرده و قراردادهای سه جانبه بین ایران، هند و افغانستان و بعد برخی کشورهای دیگر بسته شده است.
از سوی دیگر چابهار الترناتیو مهم کشور افغانستان برای درخواست از بازار آزاد برای صادرات و واردات است. چون تنش در روابط بین پاکستان و افغانستان وجود دارد و از این رو چابهار یک گلوگاه راحتتری است. ضمن اینکه چابهار میتواند تجارت افغانستان را ارتقا دهد و از طریق افغانستان ترانزیت کالا از چابهار به کشورهای دیگر مثل تاجیکستان، ازبکستان و … رقم بخورد.
افغانستانیها سعی دارند زیرساختهایی برای خودشان در چابهار ایجاد کنند و در این زمینه اراده خوبی مشاهده میشود. این اواخر تعداد زیادی انبارهایی در چابهار خریداری شده است. بخش دیگر موضوع این است که قدمهایی برای ایجاد یک خط منظم کشیرانی از چابهار به بمبئی یا کشوری دیگر برداشته شده است. برهمین اساس تجار دقیق میدانند که چه زمانی میتوانند کالایشان ارسال کنند و یا چه زمانی کالایشان را دریافت کنند. به نظرم فقط موضوع راه آهن از چابهار به زاهدان و زابل مانده است. همانطور که در اخبار آمده تا اواخر امسال ممکن است که تکمیل شود. اگر تکمیل بشود از طریق این راه آهن، چابهار به خواف و هرات وصل میشود. اگر چنین اتفاقی بیفتد در واقع گشایش مهمی در صادرات و واردات دو کشور ایجاد میشود.
چه راههای دیگری برای افزایش روابط اقتصادی میان دو کشور وجود دارد؟
اگر اراده لازم در طرف افغانستانی در این زمینه باشد، روابط گسترش مییابد. تحریم یک مشکل و عامل است؛ ولی اگر ارادهای در حاکمیت افغانستان وجود داشته باشد که زیرساختهای ما و افغانستان بهم نزدیک شود، این اتفاق میافتد. ما همسایه هستیم و خیلی راحت میتوانیم روابط را گسترده کنیم. اگر ایران بانکی تاسیس کند یا بانک قبلی به راه بیافتد، دو طرف از طریق آن میتوانند مبادلات مالی داشته باشند و لازم نیست روند مالی بینالمللی بین ایران و افغانستان طی شود.
همچنین باید اراده لازم در طرف افغانستانی باشد که زیرساختهای خود را به ایران متصل کند. این موضوع باید در ابعاد جادهها، معادن، راهآهن، برق، انرژی و خطوط نفتی باشد. اگر این ارادهها در طرف افغانستانی وجود داشته باشد، روابط اقتصادی چندین برابر امروز میشود.
نظر شما در مورد لغو تحریمهای طالبان چیست؟ مقامات طالبان در دوحه ۳ به دنبال این موضوع بودند که محقق نشد، آیا امکان لغو وجود دارد؟
من فکر میکنم آمریکا طالبان را مدیریت میکند و یکی از اهرمهایش همین مسائل تحریمها است. این اهرم را سعی میکند حفظ بکند. ممکن است کم و زیاد بکند و یا شکلش را تغییر بدهد که این بستگی به واکنش طالبان نسبت به آمریکا دارد؛ ولی فکر نمیکنم تحریمها را به کلی لغو کند. به زودی نیر طالبان را به رسمیت نمیشناسند.
این روزها در برخی رسانههای ایران اشاره میشود که طالبان از نظر اقتصادی به خوبی عمل کرده و ارزش پول ملی این کشور حفظ شده و در این موضوع با ایران مقایسه صورت میگیرد، نظر شما در این خصوص چیست؟
مقایسه درستی نیست. حجم اقتصاد افغانستان با حجم اقتصاد ایران قابل مقایسه نیست. لذا نمیتوان این دو را با هم مقایسه کرد. افغانستان مثل روستایی است که وابستگیهای جهانی ندارد. به طور طبیعی میتواند از طریق کار کشاورزی حداقل شکم مردم خودش را سیر بکند و به فکر بقیه مسائل رفاهی نیست. توسعهای در افغانستان وجود ندارد. یعنی برنامه توسعهای اصلا وجود ندارد که بگوید در طول زمان افغانستان از نظر صنعتی به درجه خاصی خواهد رسید.