مردم قربانی جنگ‌های ژئوپلتیکی، جنایات امپریالیسم آمریکا و رقابت‌های منطقه‌ای

مردم قربانی جنگ‌های ژئوپلتیکی، جنایات امپریالیسم آمریکا و رقابت‌های منطقه‌ای

به گزارش ایراف؛ رسانه پاکستانی دان در مقاله‌ای جدید به قلم عاصم سجاد اختر، استاد دانشگاه قائد اعظم اسلام‌آباد تحت عنوان «بازی‌های استراتژیک» به تحلیل این مسئله پرداخته که بازی رقابت بزرگ باری دیگر در حال تکرار شدن است.

در ابتدای این تحلیل آمده است که در سه سال گذشته موجودیت پنهانی که به نام تحریک طالبان پاکستانی خوانده می‌شود، دوباره در مناطق قبیله‌ای مانند وزیرستان حضور پیدا کرده است.

تحریک طالبان پاکستان و گروه وابسته به آن حملاتی را در مناطق مسکونی مانند بنو و دیره اسماعیل خان طراحی و انجام دادند که در مورد اول مستقیماً کانتون ارتش پاکستان را هدف قرار دادند.

این  حملات که منجر به کشته شدن افراد بی گناه می‌شود، درحالی صورت می‌گیرد که نهادهای امنیتی هشدار می‌دهند که با عملیات نظامی شدید برای سرکوب تروریسم با این اقدامات پاسخ می‌دهند، اما توضیح داده نمی‌شود که چرا عملیات‌های بی‌شمار گذشته را قطع نکرده‌اند.

در این تحلیل آمده است که مدت‌ها قبل از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان بسیاری در پاکستان پیش بینی کرده بودند که حمایت اسلام آباد از طالبان افغانستان منجر به تجدید قوای ستیزه‌جویان مذهبی در مناطق مرزی پختون خواهد شد.

این نوشته هشدار می‌دهد که ساکنان خیبرپختونخواه و بلوچستان دوباره بهای هذیان تشکیلات پاکستان را می‌پردازند. آنها همراه با میلیون‌ها افغان عادی در موج تازه جنگ ژئوپلتیکی که بسیاری از بازیگران منطقه‌ای و جهانی را درگیر می‌کند، قرار می‌گیرند.

این استاد دانشگاه در ادامه آورده است: «به یاد بیاورید که براساس شرایط به اصطلاح توافق صلح دوحه که در فوریه 2020 امضا شد، آمریکا با کمال میل افغانستان را به طالبان بازگرداند. الزامات سیاسی داخلی به این معنا بود که پنتاگون دیگر نمی‌تواند طولانی‌ترین جنگ در تاریخ آمریکا را توجیه کند. بنابراین، واشنگتن تصمیم گرفت که منافع خود را در افغانستان و منطقه از راه‌های آشنا دنبال کند.»

پیشنهاد:   خشم سربازان استرالیایی از سکوت مقامات این کشور در مورد جنایات جنگی در افغانستان

عاصم سجاد اختر با توجه به نقش کشورها در افغانستان از تکرار بازی رقابت بزرگ در افغانستان خبر می‌دهد.

چنانچه که نوشته است آمریکا حتی بدون حضور نیروها در زمین در برابر نفوذ فزاینده چین بر دولت طالبان (که قصد دارد با پروژه میلیاردی یک کمربند-یک جاده در افغانستان نفوذ کند) مقاومت خواهد کرد.

پس از آن پادشاهی‌های خلیج فارس قرار دارند که عربستان در بین آنها پیشتاز است. این کشور به‌دنبال گسترش ردپای اقتصادی و ژئوپلتیکی و به‌دنبال گسترش خود در منطقه براساس روابط تاریخی با طالبان است.

در نهایت، همسایه افغانستان در غرب یعنی ایران است که منابع نفتی و دشمنی آن با واشنگتن آن را به یکی از آخرین طرف‌های تکرار بازی بزرگ تبدیل کرده است.

بازی بزرگ، البته، لقب رقابت استراتژیک است که از قرن نوزدهم به بعد بین امپراتوری بریتانیا و روسیه برای کنترل افغانستان، ایران و منطقه وسیع‌تر آسیای مرکزی جریان داشت. انواع جنگ‌های سرد و گرم بین به اصطلاح قدرت‌های بزرگ تا قرن بیستم گسترش یافت و پس از جنگ جهانی دوم، زمانی که امپراتوری ایالات متحده به دنبال مهار اتحاد جماهیر شوروی کمونیستی و چین بود، شدت گرفت.

ترکیه و پاکستان تا زمانی که شاه در اواخر دهه 1970 سرنگون شد، به عنوان کشورهای پادگانی در خط مقدم این جنگ علیه کمونیسم، مانند ایران، پرورش داده شدند.

اما بزرگترین و وحشیانه‌ترین رویارویی از سال 1977 به بعد در افغانستان تحت عنوان “جهاد” ضد شوروی علیه دولت چپ‌گرای روی داد. میراث این سیاست فاجعه‌بار که توسط عربستان سعودی و ایالات متحده تأمین مالی می‌شد و توسط پاکستان تحت پیگرد قانونی قرار می‌گرفت، اکنون برای چندمین بار در حال پخش است.

پیشنهاد:   احتمال زندانی شدن افشاگر جنایات جنگی انگلیس در افغانستان

اختر در ادامه می‌افزاید: روایت‌های شرق‌شناسانه در غرب و نژادپرستی در سرزمین اصلی پاکستان، پشتون‌ها را در دو سوی خط دیورند به‌عنوان متعصبان مذهبی شناخته شوند. این توجیهی را فراهم می‌کند تا آنها را “تروریستی” نام‌گذاری کنیم تا از بین بروند.

اگرچه ستیزه‌جویی در نواحی بلوچ عمدتاً ماهیت سکولار دارد، روایت کل‌کننده‌ای مشابه برای غیرانسانی کردن مردم بلوچ نیز به کار می‌رود.

طرفداران تشکیلات هرگز به ما نمی‌گویند که چرا با وجود “دولت دوست” در کابل، صلح وجود ندارد.

از سوی دیگر کسانی هستند که هنوز فکر می‌کنند حمله آمریکا به افغانستان یک موهبت الهی بود و از اعتراف به جنایات تاریخی امپریالیسم آمریکا و همدستی مداوم آن در جنگ‌های سرد امروزی خودداری می‌کنند و سپس صداهایی به گوش می‌رسد که فکر می‌کنند چین باید به هر قیمتی مورد حمایت قرار گیرد، زیرا ظاهراً با هژمونی ایالات متحده مخالف است، صرف نظر از اینکه این برای توده‌های پشتون، بلوچ و دیگر توده‌های منطقه چه معنایی دارد.

حداقل کاری که می‌توانیم، انجام دهیم این است که از توده‌های بی‌نامی که بهای خونینی را برای بازی‌های استراتژیک توسط دولت‌های بی‌پاسخ می‌پردازند، سخن بگوییم. این حداقل نیاز برای رهایی از دست امپریالیسم، جاسوسان پنهان و طالبان است.

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=29604
اخبار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها