به گزارش ایراف، چینیها در قبال طالبان وارد یک ریسک بزرگ شدهاند. این ریسک با قدمهای اقتصادی نمود پیدا کرده و در نهایت اهداف سیاسی را دنبال میکند.
پس از به قدرت رسیدن طالبان، چین با ریسک تعامل با آنها را پذیرفت و به عنوان اولین کشور، استوارنامه سفیر طالبان را پذیرفت و همچنین سفیر رسمی خود را به افغانستان اعزام کرد در صورتی که هیچ کشوری تن به چنین رویکردی نداد. از همین نقطه نگاه متفاوت چین کلید خورد.
طبق اعلام مقامات طالبان، در دو سال اخیر چین بیش از 2 میلیارد دلار در افغانستان سرمایهگذاری کرده و این سرمایهگذاری بیشتر در حوزه معادن، پارکهای صنعتی، خانهسازی و استخراج نفت بوده است.
در ابتدای سال چین با ۷۱ میلیون دلار، پروژه شهرک مسکونی «نیله باغ» را در شهر کابل آغاز کرد. همچنین در یک سال اخیر سرمایهگذاران چینی به کابل سفرهای متعددی داشتهاند.
از دیگر اقدامات چینیها شروع استخراج نفت خام در حوزه آمو دریا در تابستان امسال توسط شرکت «افچین» از جمله مهمترین خبرها در افغانستان بود. براساس اخبار افغانستان و شرکت افچین به طور مشترک استخراج نفت خام در منطقه سرپل را آغاز کردند. قراردادی که براساس اعلام وزارت اقتصاد طالبان ارزش آن به ۱۶۰ میلیون دلار میرسد.
طرح دیگری که چینیها علاقهمندی زیادی به آن نشان دادهاند استخراج مس عینک در ولایت لوگر است. معدنی که به گفته وزارت معادن و نفت طالبان دومین ذخیره مس جهان را دارد. قرارداد استخراج این معدن با شرکت «امسیسی» چین در زمان ریاست جمهوری حامد کرزی امضا شده بود و تاهنوز اجرایی نشده است. با این حال بهار امسال وزارت معادن و نفت طالبان از سفر معاون شرکت چینی«امسیسی» به کابل خبرداد و گفت که این مقام چینی برنامه شرکتش را برای استخراج معدن مس عینک با طرف افغانستان در میان گذاشته است. ولی هنوز در مورد این معدن همه چیز در حد مذاکره باقی مانده و کار عملی آغاز نشده است.
از سوی دیگر وزارت معادن و نفت طالبان از سفر مسئولان و نمایندگان شرکت چینی «گوچین» به افغانستان خبرداده و در شبکه ایکس نوشته بود که آنان در دیدار با شهابالدین دلاور، سرپرست سابق این وزارتخانه از سرمایهگذاری ۱۰ میلیارد دلاری برای استخراج ذخایر لیتیوم افغانستان خبر داده بود.
این شرکت در کنار سرمایهگذاری در این بخش، همچنین وعده بازسازی گذرگاه استراتژیک سالنگ را در مدت هفت ماه داده بود و گفته بود که یک تونل دیگر نیز در سالنگ حفر خواهد کرد. همچنین آسفالت جاده کومار- لغمان و ساخت یک نیروگاه آبی در همان محل را نیز به دلاور وعده داده بود.
در زمستان سال گذشته نیز ابراز علاقهمندی چین به سرمایهگذاری در زمینه تولید ۵۰۰ میگاوات برق از زغال سنگ منتشر شد و نماینده اتاق تجارت چین در دیدار با محمدحنیف حمزه، رئیس اجرایی شرکت ملی برق افغانستان(برشنا) گفته بود که چین تجربه تولید برق از زغالسنگ را در ۱۱ کشور جهان دارد.
در تمام موارد گفته شده هنوز امری به مرحله عمل نرسیده است. به نظر میرسد چین به دنبال ورود آهسته و با احتیاط در افغانستان جدید است. تمایل سرمایهگذاران چینی در افغانستان و افزایش حجم سرمایهگذاری به ۲ میلیارد دلار در افغانستان پسا آمریکا همین روند را نشان میدهد.
تهدیدهای روبروی چین در افغانستان
چین از دریچه اقتصاد وارد افغانستان شده است. برای چینیها اصلاً اهمیت ندارد که در کابل چه حکومتی مستقر است و چه روندی را در پیش میگیرد. آنها اهداف اقتصادی، سیاسی و امنیتی خود را اولویت قرار میدهند.
چین از زمان جمهوریت درصدد تصاحب معادن دست نخورده افغانستان و قرارداد مس عینک در زمان جمهوریت امضا شد؛ ولی اجرایی نشد. زیرا در اطراف معدن مس عینک انفجارهایی رخ داد و حملاتی بر مهندسان چینی انجام شد.
از سوی دیگر طرح «کمربند و جاده» چین نیز افغانستان را به یکی از مقاصد مطلوب چین تبدیل کرده است. افغانستان میتواند پیونده دهنده چین با دیگر کشورها باشد. با این حال رسانههای چین در یک مطلب تازه نوشتهاند که هرچند کار جادهی واخان بدخشان از افغانستان با چین تکمیل شده است، اما پکن به دلیل نگرانیهای امنیتی در اتصال این جاده محتاط است.
در حقیقت در چند سال اخیر طرحهای کلان چین و سرمایهگذاران چینی به طور مکرر از سوی گروههای تروریستی در پاکستان هدف حمله قرار گرفتهاند. در افغانستان نیز داعش مرکز اقامت اتباع چینی در کابل را هدف حمله تروریستی قرار داد. از این رو چینیها با مشکل جدی در خصوص امنیت در افغانستان روبرو هستند.
دیگر مشکل سرمایهگذاری چینیها در افغانستان حضور آمریکا خواهد بود. آمریکا و غرب شاید از افغانستان خارج شده باشند، اما به شکل دیگری حضور خواهند داشت. از این رو رقیب جدی برای سرمایهگذاری چین محسوب میشوند.
از دیگر دلایلی که پروژههای کلان چین جلو نمیرود، فقدان حکومت فراگیر و ثابت در افغانستان است. تا زمانی که طالبان قانون اساسی مشخص و حکومت فراگیری تشکیل ندهد که تمام کشورها آن را به رسمیت بشناسند و تحریمهای انها برداشته نشود، چینیها دست به عصا در افغانستان حرکت خواهند کرد.
در واقع باید گفت که چین به دنبال حضور جدی در افغانستان است. اما مشکلات جدی پیش روی خود دارد و در حقیقت باید گفت که تهدیدهایی جلوی روی چینیها در صورت حضور در افغانستان قرار دارد.
نگاه سیاسی در کنار قدمهای اقتصادی
در شرایطی که چین مشکلات جدی در افغانستان برای سرمایهگذاری و حضور دارد، چرا روند سرمایهگذاریها را ادامه میدهد و سعی دارد قراردادهای جدید با طالبان ببندد؟
افغانستان با چین ۹۲ کیلومتر مرز مشترک خاکی در منطقهای کوهستانی دارد که از اهمیت بسیار بالا برای چین برخوردار است. برهمین اساس چین اهداف متفاوتی را در افغانستان دنبال میکند. باید گفت که ورود اقتصادی چین به افغانستان فقط در بعد اقتصادی تعریف نمیشود.
چین تلاش دارد از طریق تعامل اقتصادی در افغانستان، حکومت طالبان را به همکاری برای دفع خطر ایغورهای جدایی طلب تشویق کند. در حال حاضر حکومت طالبان، جنگجویان ایغور را دور از مرزهای چین و در مکانهای تحت نظارت نگهداری میکند.
از سوی دیگر با گره زدن اقتصاد افغانستان به چین سعی دارد، هر چه بیشتر امنیت لازم را از طریق طالبان در مرزها و مناطقی که سرمایهگذاری میکنند، ایجاد شود.
بدون شک طالبانی که در شرایط بد اقتصادی قرار دارد و سعی دارد به سمت توسعه برود از سرمایهگذاریهای کلان چین استقبال میکند. از این رو در این راه سعی خواهد کرد که امنیت چین در مرزهای مشترک و حتی در حضور چینیها در افغانستان و پاکستان خللی ایجاد نشود. از این رو چین نیز هم به مواد خام افغانستان دسترسی پیدا میکند و هم رویای کمربند و جاده را محقق خواهد کرد.
در حقیقت همکاری اقتصادی چین با افغانستان همزمان رنگ و بوی امنیتی و سیاسی دارد. چین در افغانستان به دنبال ثبات است، چون بیثباتی در افغانستان میتواند باعث رشد افراطگرایی شود و همزمان برای حضور چین در افغانستان و حتی منطقه این موضوع خطرناک خواهد بود.
چین به عنوان یک قدرت تعیین کننده اقتصادی در صدد تمرکز سیاسی در منطقه است و تلاش دارد که خود را به عنوان قدرت تعیین کننده در منطقه تثبیت کند که حضور در افغانستان جزئی از این برنامه است.
با این حال به نظر میرسد چینیها هنوز از روند طالبان مطمئن نیستند و از روش آزمون و خطا در روابط خود با طالبان استفاده میکنند و سعی دارند تا مشخص شدن ثبات در افغانستان آهسته حرکت کنند.