ایراف در گفتگو اختصاصی با پیمان حقیقتطلب، کارشناس مسائل مهاجران افغانستانی و مدیر پژوهشهای اندیشکده دیاران به این موضوعات پرداخته شده است.
آقای پزشکیان در جریان تبلیغات انتخاباتی، از سه طرح در مورد مهاجران و مسائل افغانستان نام برد؛ سازماندهی مهاجرین، انسداد کامل مرزها و مذاکره با کشورهای اروپایی درمورد مهاجرین. باتوجه به این موارد به نظر شما سیاست دولت آقای پزشکیان در رابطه با مهاجرین چگونه خواهد بود؟
تجربه دولتهای گذشته نشان میدهد که اصولا سیاستهای مهاجرتی ایران در دولتها تعیین نمیشوند و شاید این تصوری باشد که متأثر از دموکراسیهای غربی در ما ایجاد شده باشد که بر اساس آن، یک حزبی که خودش را مخالف یا موافق مهاجران میداند چه اقدامی در موضوع مهاجران انجام میدهد.
در ایران اصولا اینطوری نیست و سیاستهای مهاجرتی ایران در داخل دولتها، تصمیمگیری نمیشود و معمولا در شورای عالی امنیت ملی، سیاستهای مهاجرتی ایران تعیین میشود که البته روسای جمهور هم یکی از اعضای این شوراست که میتواند تاثیرگذار باشد. اما در طول ادوار گذشته، روسای جمهور ایران در قبال مهاجران، واکنش خیلی خاصی نداشتند.
درباره سه طرح اعلامی از سوی آقای پزشکیان در موضوع مهاجران و افغانستان، این موارد سهگانه در واقع همین الان هم دنبال میشوند و در طول سالهای اخیر، سیاستهای مهاجرتی ایران همینها بوده است و به نظر من، آقای پزشکیان، سیاست خیلی جدیدی را در این زمینه مطرح نکردند. انسداد مرزها سالهاست که در حال پیگیری است و الان هم در حال اجرا. ساماندهی مهاجران هم جزء آن دسته اصطلاحات و مفاهیم وسیعی میباشد که بیش از ده سال است که در ایران مطرح شده و اما همچنان مشخص نیست که منظور از این ساماندهی چیست و چگونه است.
مفهوم سازماندهی بسیار گنگ و مبهم است و معلوم نیست که به چه معناست یعنی پذیرش مهاجران؟ یعنی اخراج آنها؟ یعنی پذیرش آنها به عنوان شهروند دائم؟ یعنی پذیرش آنها به عنوان تبعه ایران؟ و… همهی اینها نامشخص است.
درباره مذاکره با کشورهای اروپایی در مورد مهاجرین، در دولتهای پیشین هم این بحث مطرح بوده است. در دولت آقای رئیسی هم مطرح شد و اقداماتی هم از سوی سازمان ملی مهاجرت صورت گرفت. اینکه این امر صورت بپذیرد یا نه، بیشتر به قدرت مذاکره و چانهزنی نمایندگان ایران با طرفهای اروپایی باز میگردد.
این موضوع همچنین به تصویرسازی ایران به دنیا در قبال مهاجران افغانستانی هم مربوط میشود که به نظر من تا آن تصویرسازی ایجاد نشود، هیچ اقدامی در زمینه مذاکره با کشورهای غربی برای پذیرش مهاجران یا تقبل بار هزینههای مهاجران، موفقیتآمیز نخواهد بود. چون به نظر من جهان اصلا خبر ندارد که ایران چه حجم از مهاجران افغانستانی را با چه حجم از هزینهها میزبانی میکند.
دولت آقای پزشکیان با چه چالشها و فرصتهایی در موضوع مهاجران مواجه است؟ و چه راهکارها و راهبردهای سیاستی را در این موضوع پیش خواهد برد؟
به نظر من دولت جدید در زمینه مدیریت امور مهاجران با چالشهای خیلی زیادی روبرو هست. چالشهایی که بسیارشان مربوط به مدیریت امور مهاجران میشود. یکی از چالشها، تعیینتکلیف نشدنِ وضعیت مهاجرانی هست که تعداد سالهای حضورشان در ایران خیلی زیاد هست و نسلهای دوم، سوم و چهارم این مهاجران را در ایران تشکیل میدهند.
نگاه موقتی که در سالیان پیش به موضوع حضور مهاجران افغانستانی وجود داشته، باعث شده که وضعیت این مهاجران به صورت تعیینتکليف نشده باقی بماند. عدم تعیین تکلیفی این مهاجران که اتفاقا ادغام اجتماعی و فرهنگیشان در جامعه ایران سپری شده و فقط ادغام سیاسی-حقوقیشان در ایران و نوع رابطهشان با دولت ایران مسأله است، یکی از چالشهای بزرگ دولت جدید خواهد بود. این مساله نیاز به یک تصمیم شجاعانه دارد که آیا قرار است این ادغام سیاسی-حقوقی هم صورت بپذیرد یا نپذیرد.
مسئله دیگر، بحث مدیریت یکپارچه امور مهاجران در ایران است، علیرغم اینکه در دولت آقای روحانی، لایحه سازمان ملی مهاجرت به مجلس ارسال شد و در دولت آقای رئیسی، کلیات طرح سازمان ملی مهاجرت در مجلس تصویب شد، اما این لایحه و طرح، سرانجام به قانون تبدیل نشد.
در نتیجه ما یک سازمان ملی مهاجرت در ایران داریم که از منظر قانونی در سیستم پذیرفته نشده است. با توجه به اینکه تشکیل سازمانها و معاونتها در ایران، خیلی ساده صورت میگیرد اما این مورد هنوز صورت نپذیرفته است که نشاندهنده تعارضاتی است که بین دستگاهها در این موضوع در خصوص سهمگیری از مدیریت امور مهاجران وجود دارد. در حقیقت این درگیریها بیشتر هم به ذینفعان امنیتی مربوط میشود. از همینروی موضوع سازمان ملی مهاجرت هم یکی از چالشهای جدی دولت جدید خواهد بود.
جمعیت مهاجران حاضر در ایران در حال حاضر بیش از ظرفیت پذیرش جامعهی ایران است. میزان ظرفیت پذیرش مهاجرتی اصولا در کشورها وابسته به شرایط اقتصادی آنان است.
اگر کشورهای حوزه خلیج فارس تا ۸۰ درصد جمعیت جذب مهاجر دارند به خاطر این است که میزان تولید ناخالص داخلی آنان بسیار بالا است. ایران در حال حاضر شرایط اقتصادی وخیمی دارد و مسلما تعداد مهاجران ورودی پس از تسلط طالبان نمیتوانند در اقتصاد ایران جذب و هضم شوند. لذا به نظر سیاست بازگشت مهاجران تازهوارد ادامه پیدا خواهد کرد. اما اینکه این مهاجران دوباره راهی ایران نشوند وابسته به همکاری مرزنشینان است.
در حال حاضر سهم عمدهی ورودهای غیرقانونی مهاجران افغان به ایران با کمک مرزنشینان و شغلهایی که در این مسیر شکل گرفته صورت میگیرد. به نظرم دولت بعدی باید برنامهی ویژهای برای توسعهی اقتصادی و اشتغالزایی برای مرزنشینان ایرانی داشته باشد تا به مشاغلی چون افغانیکشی روی نیاورند و عملا سیاستهای مهاجرتی ایران را زیر سوال نبرند. در حقیقت پاشنهی آشیل مدیریت امور مهاجران بحث ورود بیوقفهی مهاجران تازهوارد است که آن هم به نظرم فقط با همکاری مرزنشینان قابل کنترل است.
تعیین تکلیف مهاجران نسل دوم و سوم و چهارم، جلوگیری از ورود مهاجران غیرقانونی، ایجاد ساز و کار رسمی شدن نیروهای کار مهاجر و برهم زدن تعادل شوم حال حاضر مبنی بر بهینه بودن غیرقانونی بودن مهاجرت، از جمله اقداماتی است که دولت آینده در مراحل بعدی باید برای ساماندهی وضعیت مهاجران افغانستانی در دست پیگیری قرار دهد.
چشم انداز شما بهطور کلی از سیاست خارجی دولت آقای پزشکیان با افغانستان به خصوص با توجه به موضوع مهاجران افغانستانی مقیم ایران، چیست و چگونه پیشبینی و تحلیل میکنید؟
درباره روابط سیاست خارجی ایران و افغانستان در دولت جدید، مسلما چالشها و البته فرصتهایی وجود دارد. بحث مهاجران افغانستانی در ایران و بحث مهاجرانی که در حال ورود به ایران هستند؛ مطمئنا یکی از موارد اصلی در روابط ایران و افغانستان خواهد بود.
مسأله اصلی دیگر، آب خواهد بود. اگر الان استان سیستان و بلوچستان درگیر مسأله تنشهای آبی بین ایران و افغانستان است در آیندهای نزدیک استانهای خراسان، به ویژه خراسان رضوی هم درگیر تنشهای آبی میان ایران و افغانستان خواهد شد. هر دولتی هم که در افغانستان شکل بگیرد، مطمئنا ساخت سد بر هریرود را پیگیری خواهد کرد چون یکی از ابزارهای اِعمال قدرت افغانستان خواهد بود و مطمئنا چالش آب، بسیار پررنگتر خواهد شد و تأثیرگذاریاش بر استانهای مرزی هم بسیار بالاست، مخصوصا با توجه به این نکته که یکی از چالشهای داخلی ایران، استانهای شرقی است.
بحثهای حضور داعش در افغانستان و مشروعیت طالبان نیز مطرح هستند. در دولت آقای رئیسی، روابط ایران و افغانستان، پذیریش طالبان در دو محور مبارزه با داعش و شیعیان افغانستان دنبال میشد.
در دولت آقای پزشکیان شاید به این موضوعات با توجه به تبعات و پیامدهایی که برای ایران دارد در مجموع روابط ایران و افغانستان نیز پرداخته شود. بحث کنترل داعش توسط طالبان که توسط دولت پیشین ایران پیگیری میشد در دولت آقای پزشکیان نیز ادامه خواهد داشت.
نکته مهم دیگر در روابط ایران و افغانستان این است که نماینده ویژه رئیسجمهور در امور افغانستان در دولت آقای پزشکیان چه کسی خواهد بود.
پیشنهاد می شود: انسداد مرز، جلوگیری از مهاجرت جدید و ساماندهی اتباع قدیمی اولویت برنامه مسعود پزشکیان برای مهاجران