به گزارش ایراف؛ وب سایت هندی استیتمنت، نشست اخیر به رهبری سازمان ملل در دوحه را نقطه مهمی برای دیپلماسی بینالمللی خواند، زیرا طالبان برای اولین بار در آن شرکت کردند.
این وب سایت نوشته است که این رویداد واکنشهای مختلفی را در سطح جهانی برانگیخته و پیچیدگیها و چالشهای پیرامون چشمانداز سیاسی و اقتصادی کنونی افغانستان را برجسته کرد. اما مشارکت طالبان بر یک تغییر حیاتی در پویایی ژئوپلتیکی منطقه تاکید میکند.
در بخش دیگری از این تحلیل آمده است: «علیرغم انتقادهای جهانی، به ویژه از سوی فعالان حقوق زنان، گنجاندن طالبان در چنین مجمعی نشان از رویکرد عملگرایانه جامعه بینالمللی دارد. تعامل با طالبان، به جای منزوی ساختن آنها، ممکن است به عنوان یک گام ضروری برای رسیدگی به بحرانهای چند وجهی در افغانستان تلقی شود. »
همچنین در مورد تعامل هند با طالبان و حضور در این نشست مینویسد که مشارکت هند در این نشست که با حضور دیپلمات ارشد، جی پی سینگ مشخص شد، نشان دهنده یک استراتژی ظریف است. تعامل هند با طالبان از جمله بحث در مورد روابط دو جانبه و ابراز قدردانی متقابل، نشان دهنده به رسمیت شناختن واقعیتهای ژئوپلتیکی است. برای هند، حفظ کانال دیپلماتیک با طالبان برای ثبات منطقهای و حفظ منافع استراتژیک آن، به ویژه باتوجه به روابط تاریخی آن با افغانستان حیاتی است.
سفر نماینده هند به دوحه بیشتر بر تعهد هند به ایفای نقش فعال در دیپلماسی منطقه تاکید می کند. هدف هند از طریق تعامل با قطر، یک بازیگر کلیدی در سیاست غرب آسیا، تقویت نفوذ و اطمینان از درنظر گرفتن چشم اندازهای آن در هرگونه تحولات منطقهای مربوط به افغانستان است.
اما این تحلیل معتقد است که تمرکز طالبان بر «جهت گیری اقتصادی» در سیاست خارجی خود، نشان دهنده تغییر از اهداف صرفاً ایدئولوژیک به ملاحظات عملگرایانه است. درخواست طالبان برای رفع تحریمها و تاکید بر پروژههای زیربنایی مانند خط آهن ترانس افغانستان و خط لوله تاپی نشاندهنده تمایل به ادغام افغانستان در چارچوبهای اقتصادی منطق های است. این پروژهها، در صورت تحقق، می توانند به طور قابل توجهی ارتباط و همکاری اقتصادی بین آسیای مرکزی و جنوبی را افزایش دهند.
این وب سایت اما وجود چالشهای امنیتی در مسیر پروژههای اقتصادی را مهم میداند و معتقد است که هرگونه تعامل در این امر نیازمند یک محیط باثبات و امن است و در این مورد نوشته است که با این حال موفقیت این ابتکارات منوط به یک محیط باثبات و امن است که باتوجه به مسائل امنیتی جاری در منطقه همچنان یک چالش مهم است.
تلاشهای طالبان برای قراردادن خود به عنوان یک شریک اقتصادی بادوام به دلیل شیوههای حکومتداری بحث برانگیز و نگرانی جامعه جهانی در مورد تعهدشان به حقوق بشر و حکومت فراگیر، پیچیده است.
از طرف دیگر، این تحلیل «عدم اجماع جهانی» در مورد نوع رابطه با طالبان یکی از موانع پیش رو برای افغانستان و جهان می داند.
تعامل طالبان با دیگر قدرتهای منطقهای از جمله ازبکستان، روسیه و عربستان سعودی نشان دهنده یک استراتژی گستردهتر برای تامین حمایت اقتصادی و سیاسی است.
قصد عربستان سعودی برای بازگشایی سفارت خود در کابل و حذف طالبان از لیست گروههای ممنوعه توسط قزاقستان، نشان دهنده عادی سازی تدریجی روابط است. به رسمیت شناختن سفیر منصوب شده توسط طالبان در اوایل سال جاری توسط چین بر این روند تاکید بیشتری دارد.
با این وجود، جامعه بین المللی در مورد چگونگی نزدیک شدن به طالبان اختلاف نظر دارند. درحالی که برخی کشورها از مشارکت مشروط برای تشویق اصلاحات حمایت می کنند، برخی دیگر به شدت مخالف مشروعیت بخشیدن به حکومتی با سابقه حقوق بشری بحث برانگیز هستند. مسیر رو به جلو برای افغانستان مملو از چالش است، اما گفتگوی سازنده و دیپلماسی عملگرایانه ممکن است بهترین امید را برای آیندهای با ثبات و مرفه ارائه دهد.
پیشنهاد می شود:عملکرد سازمان ملل در نشست دوحه؛ پشت سر خطا، پیش رو خطر