به گزارش ایراف، سردارمحمد رحیمی؛ نویسنده و استاد دانشگاه که در سمتهایی مختلفی همچون معاون وزارت آموزش و پرورش در حکومت پیشین افغانستان کار کرده در گفتوگو با ایراف، یکی از دلایل موفق نبودن نشستهای اول و دوم دوحه را عدم حضور طالبان دانست که این امر به باور وی، فضای گسترش تهدیدها از افغانستان را به وجود میآورد: «تجربه یک و دو نشست دوحه نشان داد که عدم حضور طالبان در نشستها و عدم همسویی و هماهنگی بین قدرتهای بزرگ و منطقهای در موضوع افغانستان، عملاً فضایی را به وجود میآورد که برنامههای خود را پیش میبرند و تهدیدهایی که از افغانستان وجود دارد را گسترش دهند.»
او در همین راستا حضور طالبان در نشست دوحه ۳ را منطقی خواند و افزود: «ورود طالبان به گفتوگوها میتواند منطقی باشد تا بتوانند مستقیماً در مورد نگرانیهای امنیتی که از طرف کشورهای منطقه یا قدرتهای بزرگ وجود دارد، از طالبان مطالبه کنند یا فشار بیاورند.»
این ناظر مسایل ژئوپلیتیک افغانستان، حضور طالبان در نشست دوحه سه را بیانگر این واقعیت دانست که در سه سال گذشته، افغانستان وضعیت بلاتکلیفی را گذرانده است: «در سه سال گذشته ارادهای از سوی جامعه جهانی و قدرتهای منطقهای برای تغییر وضعیت در افغانستان یا حمایت از گروههای اپوزیسیون وجود نداشت و نه طالبان شناسایی شد که یک وضعیت بلاتکلیفگونه را ایجاد کرد. شرایط جهانی به گونهای بود که جنگ در اوکراین و غزه نیز مساله افغانستان را به حاشیه راند.»
رحیمی معتقد است که با توجه به تجربه سه سال گذشته افغانستان، هم طالبان و هم جامعه جهانی به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوانند در مسائل افغانستان رویارویی مستقیم داشته باشند. او حضور طالبان در نشست دوحه سه را نوعی نیاز جامعه جهانی در این خصوص دانست و تلاش طالبان برای حضور در این نشست را به عنوان نمایش طرف اصلی در افغانستان دانست: «طالبان تلاش دارند که در نشست دوحه سوم، به هر شکلی یا در سطح عالی یا در سطوح پایینتر شرکت داشته باشند. به خاطر اینکه عدم مشارکتشان در نشست دوحه دو، بیشتر به این دلیل بود که هیچ مشورتی با آنها نشده بود و عملاً به عنوان یک بخش زاید و حاشیهای نشست دوحه خوانده شده بودند. در دوحه سوم تلاش دارند نشان دهند که با عدم مشارکتشان در نشست دوحه دوم، طرف اصلی در افغانستان هستند. به همین خاطر برای جامعه جهانی نیاز بود که طالبان در این نشست حضور داشته باشند که به صورت واقعی در مورد مسائل افغانستان گفتوگوهایی را پیش ببرند. برای طالبان هم بسیار مهم بود که در نشست دوحه سوم حضور داشته باشند؛ به همین خاطر من فکر میکنم که هم طالبان و هم جامعه جهانی به این نتیجه مشترک رسیدهاند که نمی توانند در مساله افغانستان با همدیگر رویارویی مستقیم داشته باشند. نه اینکه این ظرفیت کلا در جامعه جهانی وجود نداشته باشد، این ظرفیت وجود دارد؛ اما ارادهای برای عملیاتی سازی این ظرفیت وجود ندارد.»
نویسنده کتاب «ژئوپلیتیک افغانستان» در ادامه گفتوگو با ایراف، دستاوردهای نشست دوحه سه را منوط به نحوه جمعبندی اختلاف نظرهای قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای در مسائل افغانستان دانست که به زعم او آنچنان نمیتوان به نتایج دوحه سه به صورت قطعی امیدوار بود: «اختلافاتی که بین قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای در موضوع افغانستان وجود دارد، عملا باعث میشود که بدون حضور طالبان، سازمان ملل احساس کند که مساله خیلی پیشرفتی نخواهد داشت و حضور طالبان هم به معنی این است که آنها هم میپذیرند که برخی از قواعد را احتمالا در آینده کم کم بپذیرند و بسیار به صورت آهسته تعامل کنند به شرطی که دیده شود آیا واقعا خواست جامعه جهانی و شرکای منطقه در مورد افغانستان یکی است یا خیر؟ به همین خاطر هم خیلی نمیشود به نتایج دوحه سوم به صورت قطعی و آنی امیدوار بود؛ اما یک مسیر را در صورت حضور طالبان برای آینده باز خواهد کرد.»
سردارمحمد رحیمی با بیان اینکه با پیچیدگی بیشتری در مساله افغانستان رو به رو خواهیم بود، برگزاری نشست دوحه سه را دارای نتایج و دستاوردهای اندکی برای سازمان ملل دانست: «نشست دوحه تلاش میکند که طالبان را به عنوان بخشی از واقعیت سیاسی جامعه افغانستان وارد عرصه بکند؛ اما این به حل موضوع کمکی نمی کند؛ بلکه بیشتر باعث پیچیدگی می شود. هرچند به صورت محدود برای سازمان ملل در مورد ادامه فعالیتهایش در داخل افغانستان، شاید دستاوردهای اندکی داشته باشد؛ اما به لحاظ سیاسی و کلان ورود طالبان به مناسبات منطقهای و فرامنطقه ای به صورت رسمی عملا باعث میشود که ابتکار عمل آنها بیشتر شود و فضای عملیاتیشان در سطح منطقه و فرامنطقه افزایش یابد.»
رحیمی با اشاره به معادلات ژئوپلیتیک و تحولات منطقهای و فرامنطقهای پیرامون افغانستان و همچنین تهدیداتی که از جانب افغانستان برای کشورهای منطقه و فرامنطقه محتمل است، نشست دوحه سه را نوعی امتیازدهی به طالبان ارزیابی و تحلیل کرد و گفت: «به نظر میرسد که هردو طرف قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای تلاش میکنند که به نوعی در نشست دوحه سه به طالبان به عنوان یک واقعیت امتیاز دهند. این امتیازدهی به طالبان باعث قدرتیابی بیشتر و فربهتر شدن طالبان میشود. به خاطر اینکه هردوطرف نیاز دارند که طالبان را در چارچوب اهداف منطقهای شکل و جهت دهد.»
لازم به یادآوری است که سومین نشست دوحه به ابتکار سازمان ملل و با مشارکت نمایندگان ویژه ۲۲ کشور جهان، نمایندگان سازمانهای بینالمللی و طالبان به مدت دو روز به تاریخ ۱۰ و ۱۱ تیر در پایتخت قطر برگزار میشود.
حضور طالبان و عدم دعوت از نمایندگان جریانهای سیاسی، نظامی و زنان افغانستان در این نشست، انتقادهای گستردهای را برانگیخته است.
طالبان پیشتر شرط بسته بودند که دیدار مستقیم با دبیرکل سازمان ملل، اعطای کرسی نمایندگی افغانستان در این سازمان به آنها، عدم دعوت از جناح های مخالف، نمایندگی طالبان از «مردم افغانستان» در این نشست و مشورت درباره دستور کار آن از جمله پیششرطهای آنان برای شرکت در نشست دوحه ۳ است.
سازمان ملل و طالبان اعلام نکردهاند که چه تعداد از این شرایط پذیرفته شده؛ اما عدم دعوت از زنان و جریانهای سیاسی، نظامی و اجتماعی مخالف طالبان، اعتراضهای گستردهای را برانگیخته است.
پیش از این اوتونبایوا اعلام کرد” مشارکت طالبان در دوحه ۳ به معنای مشروعیت بخشیدن به آنها نیست.