نرخ باسوادی مهاجرین در ایران دو برابر افغانستان است | حضور ۶۱۵ هزار دانش‌آموز اتباع در مدارس ایران

نرخ باسوادی مهاجرین در ایران دو برابر افغانستان است | حضور ۶۱۵ هزار دانش‌آموز اتباع در مدارس ایران-ایراف

به گزارش ایراف، نشست «چالش‌ها و فرصت‌های آموزش مهاجران در ایران از منظر آموزش چند فرهنگی» روز سه‌شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ با سخنرانی دکتر علیرضا صادقی، پیمان حقیقت‌طلب و نادر موسوی و با حضور جمعی از دانشگاهیان و فرهنگیان ایرانی و افغانستانی در خانه اندیشمندان علوم انسانی در تهران برگزار شد.


نگاه موقتی به حضور مهاجران ویژگی بارز این سیاست‌های مهاجرتی ایران

پیمان حقیقت‌طلب، مدیر پژوهش اندیشکده دیاران، نویسنده و فعال حوزه مهاجران افغانستانی در این نشست با مرور تاریخچه تحصیل کودکان مهاجر افغانستانی در ایران براساس آخرین آمارهای موجود در این زمینه، درباره روندهای سینوسی تحصیلی کودکان و دانش‌آموزان مهاجر افغانستانی و چالش‌های تحصیلی پیش از ثبت‌نام و پس از ثبت‌نام آنان در ایران به ایراد سخنرانی پرداخت.

حقیقت‌طلب در این نشست با مطرح کردن این پرسش که آیا حق تحصیل کودکان مهاجر یک حق پایه حقوق بشری است یا یک حق پایه حقوق شهروندی؟ چالش‌های این موضوع را در نحوه پاسخ به این پرسش دانست و افزود: “جواب این سوال در چهل-پنجاه سال اخیر موجب فراز و فرودهای امر تحصیل کودکان مهاجر افغانستانی در ایران بوده است.

حقیقت‌طلب در ادامه با اشاره به وجود قانون پیمان‌نامه ملی کودک در ایران که در ایران پذیرفته شده است و در این قانون حق تحصیل کودک فارغ از بحث اقامت و تابعیت کودک به عنوان یک حق پایه حقوق‌بشری مورد تصریح و پذیرش قرار گرفته شده است، گفت: روی کاغذ کودکان مهاجر، فارغ از تابعیت‌شان در ایران حق تحصیل دارند. اما اینکه این امر در مقام عمل چگونه اجرا می‌شود یکی از چالش‌های سیاست‌گذاران ما بوده است و فراز و نشیب داشته است.

مدیر پژوهش‌های اندیشکده دیاران با بیان دوره‌های مختلف موج مهاجرتی افغانستانی‌ها به ایران از سال ۱۳۵۹ تا کنون، موضوع حق تحصیل کودکان و دانش‌آموزان مهاجر افغانستانی را ناشی از سیاست‌های مهاجرتی ایران دانست که ویژگی بارز این سیاست‌های مهاجرتی، نگاه موقتی داشتن به حضور مهاجران افغانستانی بوده است، در صورتی که تاریخ چهل-پنجاه ساله اخیر افغانستان، هیچ‌گاه شرایط بازگشت مهاجران به کشورشان را فراهم نساخت و امروزه شاهد نسل‌های دوم و سوم و چهارم مهاجران در ایران هستیم.

 

 

حقیقت‌طلب با اشاره به آمار‌های رسمی در ایران درباره تعداد دانش‌آموزان مهاجر افغانستانی در مدارس ایران از سال ۱۳۷۰ تا کنون، درباره بررسی مقایسه‌ای این آمار گفت: “تعداد دانش‌آموزان مهاجر ثبت‌نام شده در مدارس ایران از حدود ۱۲۱ هزارنفر در سال‌های ۱۳۷۰-۱۳۷۱ به حدود ۶۱۵ هزار نفر در سال‌های ۱۴۰۱-۱۴۰۲ رسیده است. تعداد کودکان و دانش‌آموزان مهاجر افغانستانی در ایران اگرچه در دهه هفتاد و تا آغاز دهه هشتاد به صورت ثابتی در حدود همان ۱۲۰ هزار نفر بوده است، اما از سال‌های ۱۳۸۳-۱۳۸۴ رویکرد افزایشی پیدا کرده است که معلول شرایط داخلی افغانستان همچون روی کار آمدن مجدد طالبان در سه سال اخیر می‌باشد”.

پیشنهاد:   رییس مرکز امور اتباع و مهاجرین خارجی: کشورهای دیگر سهم خود را در قبال پناهندگان افغان در ایران پرداخت کنند

حقیقت‌طلب با اشاره به فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر ثبت‌نام کودکان مهاجر فاقد مدرک در اواسط دهه نود، افزود: “از دهه هفتاد تا سال‌های ۱۳۹۳ و ۱۳۹۳، تحصیل کودکان مهاجر علاوه بر شرط قانونی‌بودن و دارای مدرک بودن، منوط به پرداخت شهریه به آموزش و پرورش نیز بوده است که پس از فرمان رهبری، علاوه بر معافیت پرداخت شهریه، امکان ثبت‌نام و تحصیل کودکان بی‌مدرک نیز هم فراهم شد”.

حقیقت‌طلب همچنین بر اساس آمارها، مقایسه معنادار و قابل توجهی از نرخ باسوادی مهاجران افغانستانی در ایران در مقایسه با نرخ باسوادی داخل افغانستان ارائه کرد و گفت: “میانگین نخ باسوادی بزرگسالان در کشور افغانستان در سال ۱۳۷۹ حدود ۱۸ درصد بود. این نرخ در سال ۲۰۱۸ به حدود ۴۳ درصد رسید و در سال ۲۰۲۱ به ۳۷ درصد کاهش پیدا کرد.در صورتی که نرخ باسوادی در حد مقطع ابتدایی در میان مهاجران افغانستانی از ۱۰ درصد در دهه شصت هجری شمسی به ۶۴ درصد در پایان دهه نود هجری شمسی رسیده است و می‌توان گفت نرخ باسوادی مهاجران افغانستانی حاضر در ایران به مراتب از نرخ باسوادی افغانستانی‌های ساکن در افغانستان بیشتر شده است.”

حقیقت‌طلب یکی از چالش‌های تحصیلی مهاجران افغانستانی در ایران را تمرکز ۷۰ درصدی کودکان و دانش‌آموزان مهاجر در مقطع ابتدایی دانست که تنها ۲۰ درصد از دانش‌آموزان مهاجر افغانستانی در مقطع متوسطه اول و حدود ۱۰ درصد در مقطع متوسطه دوم مشغول تحصیل هستند.

حقیقت‌طلب این امر را معلول شرایط اقتصادی-فرهنگی خانواده‌های مهاجر افغانستانی در ایران دانست که باعث ترک تحصیل کودکان و دانش‌آموزان مهاجر افغانستانی بعد از مقطع ابتدایی می‌شود و درباره‌ی تبعات و پیامدهای این امر افزود: “یکی از تبعات و پیامدهای این امر این است که کودکان مهاجر به نحوی بازتولید پدران و مادران خودشان می‌شوند. چرا که با وجود حق تحصیل تنها تا ابتدایی درس خواندن و ادامه ندادن تحصیل موجب می‌شود که این بچه‌ها به همان مشاغلی روی بیاورند که پدران و مادران‌شان مشغول بودند و این سبب می‌شود که جهش طبقاتی و رشد را نداشته باشیم و از سوی دیگر این مساله روی آموزش و پرورش ایران هم تاثیر دارد، چون آنجایی که بحث کمبود ظرفیت آموزشی مطرح می‌شود مربوط مقطع ابتدایی هست”.

این فعال حوزه مهاجران، یک دیگر از ویژگی‌های آموزش و تحصیل مهاجران افغانستانی در ایران را در این نکته دانست که تنها یک‌سری استان‌های خاص، به خاطر حضور مهاجران درگیر این مساله هستند.

 

تهران میزبان ۳۳ درصد از کل دانش‌آموزان غیرایرانی در ایران است

 

 

پیشنهاد:   راه‌آهن در بهره‌برداری از کریدورها مقاومت دارد

حقیقت‌طلب با مقایسه آمارهای رسمی از حضور مهاجران افغانستانی در استان‌های ایران، به ترتیب استان‌های تهران، کرمان، قم، فارس، خراسان رضوی، البرز، اصفهان،  سیستان و بلوچستان و یزد را دخیل در این موضوع دانست و گفت: مقایسه نمودهای جمعیتی مهاجران در استان‌های مختلف نشان می‌دهد که موج مهاجرتی پس از روی کار آمدن مجدد طالبان در افغانستان، درباره زمینه اسکان مهاجران افغانستانی در سایر استان‌ها تغییری ایجاد نکرده است”.

حقیقت‌طلب با اشاره به اینکه  استان تهران دارد به تنهایی میزبان ۳۳ درصد از کل دانش‌آموزان غیرایرانی در ایران است، با توجه به مهاجرت‌های داخلی به تهران (ایرانی‌ها) به خصوص از سوی استان‌های مرزنشین، این مساله را نیز یکی از چالش‌های تحصیلی مهاجران دانست.

مدیر پژوهش‌های اندیشکده دیاران با بررسی سایر چالش‌های تحصیلی مهاجران افغانستانی در ایران، همچون چالش‌های تفاوت زبانی و لهجه و غیره، ارائه خود را با طرح یک پرسش کلیدی درباره سرنوشت آینده شغلی-تحصیلی مهاجران افغانستانی در ایران خاتمه داد: “سوال اصلی این است که بعد از اتمام تحصیلات قرار است چه اتفاقی برای‌شان بیفتد؟ ما می‌خواهیم با کودکان و دانش‌آموزان مهاجر بعد از تحصیل چه کنیم؟ آیا به افغانستان بازگردانیم یا اینکه در ایران بمانند؟ اگر قرار است به افغانستان بازگرداند چرا محتوای آموزشی متناسب با فرهنگ و جامعه افغانستان به آنان آموزش داده نمی‌شود و اگر قرار است در ایران بمانند، موضوع ادغام اجتماعی و آینده شغلی-تحصیلی آنان به چه صورت خواد بود؟ این سوال هیچ پاسخی ندارد، یعنی هیچ پاسخ رسمی برایش نداریم.”

 

افزایش تعداد دانش‌آموزان افغانستانی در ایران پس از بازگشت طالبان

 

 

نادر موسوی، مدیر انتشارات آمو و از شخصیت‌های فعال فرهنگی مهاجران افغانستانی از دیگر سخنرانان این نشست بود. موسوی که مدیر مدرسه خودگردان فرهنگ در جنوب شهر تهران است از تجربه حضور چهل ساله‌اش در ایران گفت که این امر سبب دایر کردن مدرسه خودگردان فرهنگ برای کودکان و دانش‌آموزان بی‌مدرک و بازمانده از تحصیل مهاجران افغانستانی در جنوب شهر تهران شده است.

بنا به گفته موسوی، مدرسه فرهنگ در سال ۱۳۷۹ تاسیس شده و بعد از روی کار آمدن مجدد طالبان در افغانستان، تعداد دانش‌آموزان این مدرسه از ۲۵۰ نفر به ۱۴۰۰ نفر افزایش یافته است که هم حجم بازماندگان از تحصیل و هم حجم مهاجرت‌ها از افغانستان به ایران را نشان می‌دهد.


مهاجران، یکی از انواع “دیگری” محسوب می‌شود

 

دکتر علیرضا صادقی، عضو هیئت‌علمی دانشگاه علامه طباطبایی و متخصص در موضوع چندفرهنگی که دبیری این نشست را بر عهده داشت نیز درباره فواید چندفرهنگ‌گرایی سخنرانی کرد و با تصریح به اینکه مهاجران، یکی از انواع “دیگری” محسوب می‌شود، آن را متفاوت از “غیرسازی” دانست که موجب نگاه‌های نژادپرستانه و مهاجرستیزانه می‌شود.

 

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=25430
اخبار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها