نوذر شفیعی، استاد روابط بینالملل در دانشگاه تهران و کارشناس مسائل افغانستان در گفتگوی اختصاصی با ایراف به تحلیل اهمیت، پیامدها و تاثیرات دومین نشست گروه تماس منطقهای در تهران پرداخت؛ نشستی که روز شنبه ۱۹ خرداد با حضور نمایندگان ویژه کشورهای روسیه، چین، پاکستان و ایران برگزار میشود. شفیعی در این گفتگو تصریح کرد: “نقش تهران به عنوان مرجعیت حل بحران افغانستان هم از طرف کشورهای همسایه و هم از سوی طالبان و گروههای رقیب پذیرفته شده است”.
به گزارش ایراف، نوذر شفیعی با اشاره به نشستهای متعددی که تاکنون درباره حل موضوعات افغانستان، توسط سازمانهای منطقهای و بینالمللی و همچنین کشورهای مختلف برگزار شده است، برگزاری دومین نشست تماس منطقهای تهران به میزبانی ایران را نشان از اهمیت و نقش بیبدیل ایران در حل و فصل مسائل افغانستان دانست که این امر مورد پذیرش بسیاری از طرفهای درگیر در موضوع افغانستان نیز رسیده است.
او گفت: “میزبانی ایران نشان میدهد که ایران در روند تحولات افغانستان نقش مهمی دارد. هم به عنوان کشوری که همسایه افغانستان است و هم به عنوان کشوری که طی سالهای گذشته در جهت صلح و ثبات در افغانستان تلاش کرده است. حالا آن چیزی که جدید است اینکه ایران با تدبیر خوبی که صورت داده است ارتباط سازندهای را با گروههای طالبان حفظ کرده است و این در شرایط جدید بسیار حائز اهمیت است”.
این کارشناس مسائل افغانستان، با توجه به دلایل سه گانه همسایگی و اقتضای جغرافیایی، وجود پیوندهای فرهنگی و تاریخی میان ایران و افغانستان و همچنین نقش ایران به عنوان یک قدرت منطقهای؛ ایران را ناچار به حرکت در مسیر حل بحران افغانستان توصیف نمود.
شفیعی در ادامه با توجه به برگزاری دومین نشست تماس منطقهای تهران در حل مسائل افغانستان توضیح داد که در شرایط امروز، مرجعیت و مرکزیت ایران به عنوان یک بازیگر تاثیرگذار در حل مسائل افغانستان مورد پذیرش همگان قرار گرفته است: “از این منظر ایران میتواند نقش بسیار سازنده و مهمی در فرایند صلح و ثبات افغانستان داشته باشد، کما اینکه در گذشته هم تلاشهای ایران اغلب مثمر ثمر واقع شده است؛ همانگونه که خوشبختانه امروز شرایط به گونهای است که هم طالبان و هم گروههای رقیب طالبان به نوعی مرکزیت و مرجعیت ایران را برای حل اختلاف پذیرفته اند و اینکه ایران میزبان کشورهایی است که میتوانند در حل بحران افغانستان تاثیرگذار باشند این خود نشانگر محوریت ایران برای حل این بحران است”.
این استاد روابط بینالملل در ادامه گفتگو به تشریح تلاشهای دو گروه در حل مسائل افغانستان پرداخت. گروه نخست کشورهای منطقه و همسایگان افغانستان است که “تلاشهای سازنده” ای را برای حل مسائل افغانستان صورت می دهند: “به این دلیل میگویم که این تلاشها، سازنده است که عمدتا توسط کشورهای منطقه شکل میگیرد. به این جهت که بیثباتیهای افغانستان برای کشورهای منطقه پیامدهای امنیتی منفی به همراه دارد. در نتیجه اساساً کشورهای همسایه بیشتر تمایل دارند این بحران را حل کنند”.
شفیعی تلاش گروه دوم را مربوط به قدرتهای بیرون از منطقه با محوریت آمریکا دانست که همواره به دنبال تامین منافع خود در بحران افغانستان است.
او افزود: “امریکا بحث ثبات یا بیثباتی در افغانستان را در چارچوب منافع کلان خودش تعریف میکند. در این چارچوب کلان گاهی بیثباتی در افغانستان، منافع آمریکا را تامین میکند. چون بیثباتی میتواند بر کشورهایی مثل چین، روسیه، ایران که چالش هایی با آمریکا دارند، تاثیرات منفی بگذارد. این پروژه را آمریکا در چارچوب” آشوب هدایت شده” پیش می برد”. بنابراین، هرگونه تلاش منطقه محور با محوریت چین، پاکستان، روسیه و ایران که مکمل همدیگر هستند می تواند برای ثبات در افعانستان سودمند باشد.
بنا به نظر این استاد دانشگاه آنچه مهم میباشد این است که کشورهای منطقه در راستای حل مسائل افغانستان تلاش و همکاریهای چندجانبه داشته باشند، زیرا چالشی که میتواند محیط منطقهای را آسیبپذیر نماید، باید از سوی خودشان حل شود. در غیر این صورت، اگر منتظر راه حل خارجی باشند، راه حل خارجی راه حلی نیست که منفعت و مصلحت کشورهای منطقه از جمله خود افغانستان را تامین کنند.
شفیعی در بخش پایانی گفتگو با اشاره به خاطره و ذهنیت تلخ مردم افغانستان از نشستهای دوحه که در آن بازیگردانیهای آمریکا مشهود بوده است، برگزاری دومین نشست تماس منطقهای تهران را از دو زاویه نگاه مثبت و منفی بر نشست دوحه سه که دهم و یازدهم تیر ۱۴۰۳ در قطر برگزار میشود نیز دارای تاثیرگذاری دانست: “با این حال اگر از زاویه مثبت بخواهیم نگاه کنیم نشست تهران و دوحه میتواند مکمل همدیگر باشد. البته این نشستها باید یک هدف اصلی را دنبال کنند و آن صلح و ثبات در افغانستان باشد. صلح و ثباتی که برای مردم افغانستان رضایتبخش باشد”.
اما به باور این کارشناس مسائل افغانستان، اگر قرار باشد در تهران مسیر مذاکرات به یک سمت باشد و در دوحه به یک سمت دیگر؛ که هردو یکدیگر را خنثی کنند، این در واقع به منزله تلاشهای رقابتآمیز خواهد بود. لذا امیدوار هستم تلاشهایی که به شکل اجلاسهای مختلف در ارتباط با افغانستان انجام میشود به سمت تشکیل یک دولت فراگیر باشد که رضایت افکار عمومی افغانستان را در پی داشته باشد که بتوانیم شاهد یک افغانستان با ثبات در منطقه باشیم”.