به گزارش ایراف، منابع طالبان سفر سرپرست وزارت کشور به امارات را با هدف تقویت پیوندهای همکاری «بین دو کشور» و راههای تقویت روابط برای تامین منافع متقابل و کمک به ثبات منطقه عنوان کردهاند.
گفته میشود در دیدار مقامات طالبان با امیر امارات طرف در رابطه با موضوعات اقتصادی توسعه حمایت امارات از بازسازی افغانستان گفتگو کردهاند. سراجالدین حقانی از رییس امارات متحده عربی به دلیل «روابط دوجانبه» بین امارات و طالبان قدردانی کرده است.
حقانی درحالی به امارات سفر کرده است که دستور کار دیدار با محمد اشرف غنی که در براساس گزارشهای مختلف قدرت را در ساعات پایانی سقوط کابل به رهبران حقانی تحویل داد، خبری نیست.
در همین رابطه؛ هاتف مختار، رییس مرکز بینالمللی مطالعات استراتژیک افغانستان در صفحه ایکس خود در مورد این دیدار نوشته است: این سفر تغییر مثبتی در امنیت منطقه و محور اقتصادی کشور براساس منافع ملی ایجاد خواهد کرد. با این سفرها افغانستان از انزوای سیاسی خارج می شود.
مختار همچنین میافزاید که باید توجه داشت که دیدار با رئیس جمهور سابق در دستور کار نیست، این یک تلاش تبلیغاتی است.
اما روز گذشته برخی رسانهها از دیدار حقانیها با محمد اشرف غنی با وساطت امارات متحده عربی خبر داده بودند.
پس از سقوط کابل گزارشهایی مبنی براین امر وجود داشت که اشرف غنی در ساعات پایانی حضور در افغانستان حکومت را به شبکه حقانی، گروهی که ریشه قومی یکسانی با محمد اشرف غنی دارند، واگذار کرد. این واگذاری در ازای خروج امن غنی و نزدیکانش از افغانستان بود.
پس از ترک اشرف غنی از ارگ ریاست جمهوری، گروهی که سریعاً وارد ارگ شدند وابسته به شبکه حقانی بودند.
پیش از این نیز گزارشهایی از وجود ارتباطاتی بین شبکه حقانی و اشرف غنی وجود داشت. به طوری که حشمت غنی برادر اشرف غنی در بهمن ماه سال گذشته گفته بود که حمدالله محب از افراد نزدیک به رئیس جمهور و مشاور پیشین امنیت ملی یک ماه قبل از سقوط شش بار با خلیل حقانی از افراد شبکه حقانی گفتوگو داشته است.
حمدالله محب در جریان یکی از مصاحبههای خود در ارتباط با گزارشهای مبنی بر برقراری این تماسها گفته بود که تنها یک بار با شبکه حقانی تماس گرفته است. او در این مصاحبه گفته بود که در آخرین لحظات سقوط با خلیل حقانی تماس گرفته و به او پیشنهاد داده است که دیدار داشته باشد اما این اتفاق رخ نداد.
شاید بتوان گفت که این اقدام غنی جدا از مسئله اینکه رقابت بر سر قدرت در افغانستان همواره بین غلجاییها و درانیها (طالبان قندهاری) وجود داشته(که اکنون بین طالبان قندهاری و شبکه حقانی خود را نشان داده)، غنی در پی آن بوده که طبق اصل نانوشتهای قدرت را به فردی از قبیله خود هرچند مخالف بدهد، در پی آن بوده است که همه راههای بازگشت به افغانستان را بر خود نبندد.
بازی قدرت در افغانستان که بیشتر بر حول دو قبیله درانی و غلجایی بوده است در دورانهای مختلف خود را نشان داده است، اما یک قانون نانوشته و عرف پذیرفته شدهای وجود دارد، مبنی بر اینکه حتی در صورت وجود اختلاف دیدگاه و ایدئولوژی قدرت را در قبیله خود حفظ کنند. دیدگاهی به نظر می رسید غنی هم در دوران ریاست جمهوری خود و هم در روزهای منتهی به سقوط آن را اعمال کرد.
چنانچه که حسن عباس، نویسنده کتاب جنجالی «بازگشت طالبان» در این اثر خود که پس از سقوط انتشار یافت، نوشت که غنی در ساعات پایانی سقوط کابل اطلاعات مهمی با سراج الدین حقانی همرسانی کرد تا شرایط ورود آنها به کابل را میسر سازد.
به نظر میرسد که اکنون شبکه حقانی نه در پی حذف غنی بلکه آن را مهرهای کارآمد برای خود نمیدانند. شخصیتی که در افکار عمومی به فردی خائن تبدیل شده و در تاریخ سیاسی افغانستان مردود شده است.