فریناز ربیعی، نویسنده و داستاننویس ایرانی که سالهای متمادی از زندگی خویش را صرف تحقیق و پژوهش درباره زندگی شهید علیرضا توسلی، فرمانده لشکر فاطمیون، نموده است و خالق اثر “به جُرم خمینی” میباشد، در گفتگوی اختصاصی با ایراف به تبیین و تحلیل آثار و پیامدهای اندیشهها و سلوک سیاسی امام خمینی در افغانستان با دال گفتمانی “سربازان فرامرزی حضرت روحالله” پرداخت.
به گزارش ایراف، فریناز ربیعی، داستاننویس و نویسنده چندین مستند حرفهای و فیلمنامه فیلم کوتاه میباشد که جدیدترین مجموعه اثر داستانیاش تحت عنوان “عین خیالم بودی” بهار ۱۴۰۳ توسط نشر مهرستان روانه بازار نشر شده است، اما به گفته خودش، در خلال نوشتن این داستانهای کوتاه، نگارش کتابِ “به جرم خمینی” پروژه همیشه باز او بوده که رمان-مستندی با موضوع زندگی شهید علیرضا توسلی (ابوحامد)، فرمانده لشکر فاطمیون میباشد. این کتاب اردیبهشت ۱۴۰۲ از سوی انتشارات سوره مهر در تهران منتشر شدهاست.
ربیعی سرآغاز آشنایی جدیاش با افغانستان را ساخت مستندهایی درباره شهدای فاطمیون میداند که به عنوان مصاحبهگر در آنها نقش داشته است و درباره تاثیرپذیری امام در جذابیت شخصیت شهید علیرضا توسلی میگوید: “شخصیت علیرضا توسلی از این باب هم برای من خیلی جذاب بود که یک نخ وصلی به امام داشت”.
این نویسنده ایرانی که فرایند تحقیق و پژوهش و سرانجام نوشتن رمان مستندش درباره زندگی علیرضا توسلی، شش سال به طول انجامیده است، تاثیرگذاری امام خمینی بر توسلی را همچون بذر و دانهای میداند که به مرور شکوفا و شکوفاتر شد: “هر چه جلوتر میرفتم و بیشتر دربارهاش کنکاش میکردم، میدیدم که بذر و دانهای از دوران کودکی و نوجوانی علیرضا توسلی در وجودش کاشته شده که به مرور آن دانه، جوانه زده، قد کشیده و بعد ثمر داده است”.
ربیعی نتیجه مطالعات و تحقیقات خود را در این امر میداند که پیامهای امام خمینی مرزها را در نوردیده به نحوی که تمام حقطلبان جهان مجذوب آن شدهاند: “برای من خیلی جذاب بود که راه و مرام و مسلک امام تا کجا در دل آدمهای حقطلب رسوخ پیدا کرده و آنها را هم به مسیر حقطلبی و عدالتخواهی کشانیده و از آنها سربازان فرامرزی حضرت روحالله به وجود آورده است”.
خالق اثر داستانیِ “به جُرم خمینی” با اشاره به افشای لیست کشتار چند هزار نفره سازمان استخباراتی-اطلاعاتی حزب دموکراتیک خلق افغانستان موسم به اگسا -که بعدها به خاد تغییر نام داد- سی و پنج سال بعد از آن واقعه و یک سال پیش از شهادت علیرضا توسلی که نام برادر شهیدتوسلی، محمدامین توسلی، نیز در آن لیست به جرم “خمینیست” بیرون آمد، افزود: “همان سالهایی که تحقیق میکردم، اطلاعاتی سوخته درباره محمدامین، برادر بزرگتر شهید توسلی توسط یکی از افراد سازمان استخباراتی-اطلاعاتی حزب دموکراتیک خلق افغانستان موسم به اگسا، چیزی شبیه ساواک ایران، درز پیدا کرد که چندین هزار نفری که توسط دولت وقت کابل گرفته شده بودند و در گورهای دستهجنعی، سر به نیست شده بودند، هر کدام جرمی منتسب بوده و جرم محمدامین توسلی و فراوان افراد دیگر مثل محمدامین، به جرم خمینیست و علاقمندی و پیروی از امام خمینی بوده است. این اطلاعات در فضای اینترنت هست که فکر میکنم آن فرد وابسته به سازمان اطلاعاتی رژیم کمونیستی کابل بعد از سی و پنج سال، در اروپا این اطلاعات را در شبکههای اجتماعی درز داد و مربوط به یک سال قبل از شهادت شهید علیرضا توسلی بوده است”.
ربیعی با توجه به مطالعات و تحقیقاتی که درباره خانواده شهید توسلی داشته و بخشهایی از آن در رمان “به جرم خمینی” انعکاس یافته، تاثیرگذاری امام خمینی بر مردم افغانستان را با تکیه بر خانواده توسلی چنین توضیح میدهد: “حاجآخوند پدر شهید توسلی که روحانی معتمد و اثرگذار در محل زندگیشان در نورکِ بهسود بوده، بسیار پیگیر احوالات و اخبار انقلاب اسلامی بوده است. حاج آخوند از افرادی که از ایران به افغانستان بر میگشتند، اخبار ایران را میپرسید و از آنها میخواسته که عکسهایی از امام برایش ببرند. به همین منوال عکسهای رسیده از ایران را در جمع اهالی روستا پخش میکردند و از امام به عنوان رهبر مسلمانان جهان در سخنرانیهاشان نام میبردند”.
به نحوی که علیرضا توسلی در همان دوران کودکی و نوجوانی همراه با سایر کودکان و نوجوانان همسن سالش در کوچه پسکوچههای محل زندگیاش در افغانستان این شعار را میداده است: “رهبر ما خمینیِ امام است/ پیرو او مدافع اسلام است”.
ربیعی درباره تأثیرات برونمرزی امام خمینی با توجه به سخن “اسلام مرز ندارد” از امام اشاره میکند که چگونه سربازان فرامرزی امام خمینی را به وجود آورد: “جمله اسلام مرز نداردِ حضرت امام چنان به جان و دل امثال شهید توسلی نشسته بود که مینگریم تمام زندگیشان از حضور در جهاد علیه شوروی در افغانستان تا حضور در جبهات جنگ تحمیلی ایران و تیپ ابوذر و بعدها در موضوعجنگ سوریه و مدافعان حرم خود را نشان میدهد. حتی در موضوع جنگ سی و سه روزه هم طالب رزم با اسرائیل بودند اما راهی نمییافتند وگرنه حتما به لبنان هم میرفتند وگرنه عطش آن در جان آنها بوده که در کتاب آوردم”.
این نویسنده ایرانی همچنین معتقد است که مدافعان حرم و سربازان فرامرزی امام موجب تغییر نگاه و نگرش جامعه ایرانی به مهاجران افغانستانی در ایران شده است بر این نظر است که: “متاسفانه بنا دلایلی، جامعه ایرانی به مهاجران افغانستانی در ایران نگاه درست و مناسبی نداشتند اما دیدیم که بعد جریان مدافعان حرم و لشکر فاطمیون، شاهد یک تغییر نگاه در جامعه ایرانی به مهاجران شد. این ماجرای فاطمیون یک مجرای جدیدی از شناخت و وجه عزتمندانهای از افغانستانیها به خصوص شیعیان افغانستان را برای ایرانیها رقم زد و مواجهه جدیدی در تعامل جامعه ایرانی و مهاجران به وجود آمد”.