ایراف؛ موسسه مطالعات شرق در گزارش تحلیلی تازه خود نگاه اقتصادی طالبان به ایران را بررسی کرده است.
افغانستان به لحاظ اقتصادی یکی از فقیرترین و مصرفیترین کشورها در جهان است. عوامل زیادی باعث شده که این کشور به کشوری مصرفی و در عین حال فقیر، تبدیل شود اما عمدهترین عامل، بروز جنگها در طول تقریباً چهار دهه اخیر است. هرچند این کشور قبل از بروز جنگها نیز به دلایلی از جمله محاط به خشکی بودن، از عدم توسعهیافتگی و ابتلای به فقر رنج میبُرد، اما تهاجم شوروی و سالها جنگ که در پی آن و حتی بعد از خروج شوروی ادامه یافت، اجازه نداد که این کشور بهطرف شکوفایی اقتصادی حرکت کند.
پس از حملۀ یازده سپتامبر و حضور آمریکا در افغانستان، این خوشبینی بهوجود آمد که این کشور از طریق حضور آمریکا و کمکهای هنگفت جهانی، بازسازی و نوسازی اقتصادی خواهد شد اما پس از بیست سال که آمریکا از افغانستان خارج شد، به لحاظ مسائل زیربنایی، هیچگونه توسعۀ اقتصادی در این کشور صورت نگرفت. زمانی که طالبان در سال ۲۰۲۱ میلادی دوباره قدرت را در افغانستان در اختیار گرفت، این کشور با انبوهی از مشکلات اقتصادی درگیر بود. با این که برونرفت از وضعیت اقتصادی نابهنجار و بحرانزده، خیلی سخت و زمانبر است اما ظاهراً طالبان عزم خویش را جزم کرده تا این کشور را بهلحاظ اقتصادی به مسیر درستی هدایت کند. از جمله مسیرهایی که میتواند افغانستان را به راه توسعه هدایت کند، اتخاذ سیاست خارجی بیطرف و اقتصادمحور است. هرچند حکومت طالبان در این خصوص، ظاهراً استراتژی مدوّنی تهیه نکرده، اما برابر آنچه در شعار و عمل دیده میشود، این استراتژی را دنبال میکند.
یکی از مختصات اصلیِ استراتژیِ اقتصادمحور حکومت طالبان، گسترش روابط اقتصادی با کشورهای همسایه است. رفتارشناسی حکومت طالبان در روابط اقتصادی با همسایگان نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران در صدر کشورهایی قرار دارد که حکومت طالبان خواهان گسترش روابط اقتصادی با آن است.
پرسش قابل طرح این است که چرا حکومت طالبان، ایران را مقصد خوبی برای همکاری اقتصادی با افغانستان میداند؟ بهبیانی واضحتر طالبان چه اولویتهایی دارد و ایران از کدام یک از این اولویتها در مقایسه با دیگر کشورها برخوردار است؟ در ادامه اولویتهای اقتصادی حکومت طالبان را برشمرده و مزیت ایران را در هر کدام بررسی میکنیم.
دسترسی به بنادر دریایی
محصور بودن در خشکی، افغانستان را برای دسترسی به بنادر دریایی به شدت به همسایهها وابسته کرده است. از میان شش همسایۀ افغانستان تنها دو کشور پاکستان و ایران دارای بنادر دریایی در کنار دریاهای آزاد هستند. از میان این دو، در ادوار گذشته و غالباً پاکستان راه سنتی دسترسی افغانستان به بنادر دریایی بوده است اما بنا به دلایلی که در این بحث جایی برای باز کردن آن نیست، حاکمان کنونی افغانستان و حتی حکومتهای قبلی با آن کشور مشکلات فراوان سیاسی داشته و دارند. این مشکلات همواره تأثیر سویی بر اقتصاد افغانستان گذاشته است. پاکستان از این وابستگی افغانستان همیشه بهعنوان یک حربه و ابزار فشار سیاسی استفاده کرده و پا را بر گلوی تجارت بینالمللی افغانستان میگذارد. هرچند دولت قبلی افغانستان به این نتیجه رسیده بود که چارۀ بنیادین حل معضل تجارت بینالمللی افغانستان چرخش از پاکستان به سمت ایران است و در این زمینه اقدامهایی چون امضای توافقنامۀ سه جانبه میان ایران، افغانستان و هند در سال ۲۰۱۶ میلادی نیز صورت گرفت، اما به دلایلی از جمله حضور آمریکا در افغانستان و سوء استفاده سیاسی از آن، این امر با سرعت لازم و قابل قبول پیش نرفت.
حکومت طالبان با درک اهمیت و حساسیت مسئله، رویکرد تغییر مسیر دسترسی افغانستان به بنادر دریایی را از پاکستان به ایران، مهمترین اولویت خود قرار داده و با جدیت بیشتر و سرعت قابل ملاحظهای، قضیه را دنبال میکند. در این خصوص میتوان به سفر ملا عبدالغنی برادر و سفر دیگر وزرای حکومت طالبان به ایران اشاره کرد که از اهداف عمدۀ این سفرها، عقد توافق در زمینۀ استفاده افغانستان از بندر چابهار و پیگیری این توافق بود.
اولویت اقتصادی دیگری که در خصوص ایران، در هدفگذاری ترانزیتی حکومت طالبان، مدنظر است، اتصال افغانستان به ترکیه و از آنجا به اروپا از طریق ایران است. در دورۀ دولت گذشته، طرحی موسوم به احیای راه لاجورد تهیه شد و توافقهایی میان کشورهای افغانستان، ترکمنستان، آذربایجان، ارمنستان و ترکیه نیز امضا شد. مطابق توافقنامۀ امضا شده، افغانستان اجازه یافت که از طریق چهار کشور مذکور با ترکیه تجارت داشته باشد. برعکسِ دولت گذشته، دولت طالبان راه آسانتر، کوتاهتر و دارای تسهیلات بیشترِ ایران را برای دسترسی به ترکیه (بهعنوان کشوری در اروپا) در پیش گرفته است. در این زمینه اولین محموله باری حاوی ۱۱۰۰ تن سنگ تالک از افغانستان در شروع سال جدید خورشیدی (۱۴۰۳) از طریق خط آهن ایران، راهی ترکیه شد. هرچند قطار حامل محمولۀ مزبور به دلیل نداشتن مجوزهای مرزبانی، گمرکی و مجوز راهآهن ایران، مدتی در خاک ایران متوقف شد اما پس از طی مراحل قانونی به حرکت افتاد و به ترکیه رسید.
بازار ارزان برای خرید همهچیز
هرچند که هیچ کشور خودکفایی در دنیا وجود ندارد و همه کشورهای جهان نیازمند تولیدات دیگران هستند اما این نیازمندی تقریباً میان دیگر کشورها دوجانبه است که در روابط بینالمللی به آن وابستگی متقابل اقتصادی میگویند اما در خصوص رابطۀ افغانستان با دیگر کشورها، این قضیه متفاوت است. افغانستان به دلیل عدم رشد تولیدات اقتصادی تقریباً در تمام زمینهها وابسته به تولیدات کشورهای دیگر بوده و در وابستگی یک طرفه قرار دارد. با اینکه حکومت طالبان درهای صادرات را بر روی تمام کشورها به افغانستان گشوده است، اما در خصوص ایران، نگاه ویژهای در سیاستهای وارداتی حکومت طالبان دیده میشود. عمدهترین دلایلی که ایران را برای حکومت طالبان در زمینۀ واردات جذاب کرده است، تولیدات ارزان و تأمین همهچیز است. به بیانی واضحتر ایران بهعنوان یک بستۀ کامل اقتصادی برای افغانستان عمل میکند. بنابراین اولویتبندی حکومت طالبان این است که واردات افغانستان از ایران بیشتر شود. در حال حاضر، ایران شریک اول اقتصادی افغانستان است و وزیر تجارت افغانستان گفته است که افغانستان آماده است سقف تجارت با ایران را تا ده میلیارد دلار افزایش دهد.
برای تأمین چنین هدفی، طالبان بر انتقال کالاها از ایران از طریق خطوط ریلی متمرکز شده است تا کالاهای مصرفی با قیمت ارزانتر در اختیار مصرفکننده در افغانستان قرار گیرد. البته در مقابل چنین افزایشی، توقع حکومت طالبان این است که ایران در زمینۀ اتصال افغانستان به آبهای آزاد، از طریق بنادر دریایی خود و همچنین اتصال به ترکیه از مسیرهای جادهای و ریلی، تسهیلات بیشتری برای تجار افغانستان، فراهم کند.
تأمین سوخت
ایران بهدلیل داشتن ذخایر فراوان نفت و گاز در همسایگی افغانستان منبع خوبی برای تأمین سوخت افغانستان محسوب میشود. مقایسۀ ایران با دو کشور همسایۀ شمالی افغانستان (ازبکستان و ترکمنستان) بهخوبی نشان میدهد که تأمین سوخت از ایران ارزانتر و مقرون به صرفهتر است. روند افزایش سهم سوختهای ایرانی در بازارهای افغانستان پس از روی کار آمدن دولت طالبان، موید این ادعا است. در این زمینه سیاست اصلی طالبان متنوعسازی منابع تأمین سوخت افغانستان است. هرچند که در صورت آغاز انتقال مواد نفتی از طریق راه آهن، روند گسترش توزیع مواد سوختی ایرانی در بازارهای افغانستان، سرعت بیشتری بهخود گرفته و حتی میتواند جایگزین منابع همسایههای شمالی شود.
جذب سرمایهگذاری
یکی از مختصات اصلی سیاست خارجی اقتصادمحور حکومت طالبان، جذب سرمایهگذاری خارجی بهویژه در زمینۀ استخراج معادن است. در این زمینه، حکومت طالبان، تسهیلات ویژۀ اداری برای تسریع روند جذب سرمایهگذاریهای خارجی فراهم کرده است. با اینکه حکومت طالبان درخواست سرمایهگذاری هر کشور و شرکتی را با روی باز میپذیرد، اما مزیت ایران، زبان مشترک بین دو کشور و تمایل سرمایهگذاران ایرانی در تمام بخشها است. سرمایهگذاران برخی کشورهای منطقه مانند چین بیشتر به حوزۀ معادن علاقهمند هستند اما سرمایهگذاران ایرانی علاوه بر معادن در بخشهای کشاورزی و صنایع، راهسازی و سدسازی نیز اظهار علاقهمندی کردهاند.
دسترسی به تکنولوژی صنعتی
حکومت طالبان بهخوبی دریافته است که ایران یکی از معدود کشورهایی است که میتواند در زمینۀ توسعۀ تکنولوژی صنعتی به افغانستان کمک کند. در این زمینه، هرات بهترین نمونه است. شهر هرات که در همسایگی ایران قرار دارد، به قطب صنعتی افغانستان تبدیل شده است که دلیل اصلی آن، همان قرار داشتن در همسایگی ایران است. در این زمینه اولویت طالبان این است که با تشویق بیشتر ایران به حضور اقتصادی در افغانستان، زمینۀ انتقال تکنولوژی صنعتی به افغانستان فراهم شود. یکی از مقامهای اتاق تجارت و صنایع افغانستان نیز خواهان انتقال تکنولوژی ایران در عرصههای کشاورزی، معادن، فناوری مواد معدنی، بستهبندی و مونتاژ، به افغانستان شده بود.
نتیجهگیری
به عنوان جمعبندی میتوان گفت که رفتارشناسی حکومت طالبان نشان میدهد که اولویت آن، توسعۀ اقتصادی افغانستان است. وصل شدن افغانستان به بنادر دریایی نزدیک و بدون دردسر، رشد و توسعۀ تجارت با کشورها، تأمین اقلام مصرفی ارزان و مرغوب، جذب سرمایهگذاری و انتقال تکنولوژی صنعتی به افغانستان، از مختصات سیاست توسعۀ اقتصادی افغانستان است. ارزیابی حکومت طالبان این است که در میان تمام کشورهای همسایۀ افغانستان، ایران از معدود کشورهایی است که میتواند تمام موارد بالا را به عنوان یک بسته کامل در اختیار افغانستان قرار دهد. از همینرو، حکومت طالبان از بدو روی کار آمدن، سیاست همکاری نزدیک اقتصادی با ایران را از اولویتهای مهم خود تلقی کرده، اقدامهای مؤثری را در این زمینه انجام داده و به پیشرفتهای قابل ملاحظهای نیز در این باره رسیده است. به طور قطع میتوان گفت که اگر حکومت طالبان، مسیری را که در موضوع توسعۀ اقتصادی افغانستان به کمک ایران در پیش گرفته، به همین کیفیت ادامه دهد، میتوان در آیندۀ نه چندان دور، شاهد منافع فراوان آن برای هر دو کشور، بهخصوص برای افغانستان بود.
نویسنده: میراحمد مشعل؛ پژوهشگر موسسه مطالعات شرق