آقای رئیسی چالش‌ها در افغانستان را تبدیل به فرصت کرد

مصاحبه اختصاصی با شجاع حسین محسنی-ایراف

در پی سانحه سقوط بالگرد حامل آیت‌الله ابراهیم رئیسی و دکتر حسین امیر عبداللهیان و شهادت آنها، در میان هزاران پرسشی که خلق شد این سوال بود که رویکرد دولت سیزدهم به افغانستان چگونه بوده است؟ و چگونه ادامه خواهد یافت. همچنین، در ادامه این پرسش کلیدی رقم خورده که مهمترین دستاوردهای دولت آیت‌الله رئیسی و دستگاه دیپلماسی به ویژه عملکرد دکتر عبداللهیان در قبال این همسایه شرقی چه بوده و مسیر روابط دو کشور پس از جای خالی دو تن از کلیدی‌ترین مقام‌های کشور به کدام سو خواهد رفت؟

دکتر شجاع حسین محسنی، روزنامه نگار افغانستانی و کارشناس روابط بین‌الملل در گفت‌وگوی اختصاصی با خبرنگار ایراف معتقد است، که سیاست خارجی دولت سیزدهم در  قبال افغانستان علی رغم اینکه پس از تسلط طالبان تصور می‌شد که چالش بزرگ در شرق ایران به وجود بیاید، موفقیت آمیز بوده است.

در این گفت‌وگو که متن کامل آن در ادامه آمده است، پیرامون رویکرد سیاست خارجی دولت سیزهم به افغانستان، فرصت‌ها، محورها و چشم انداز صحبت شده است.

ایراف: در دوره ریاست جمهوری آیت‌الله رئیسی مهمترین محورهای سیاست خارجی بین ایران و افغانستان چه بود و چه اقداماتی بر مبنای این محورها صورت گفت؟

مهم‌ترین مسئله و مهم‌ترین محور سیاست خارجی ایران در افغانستان امنیت است. سپس مسئله منطقه‌گرایی، توسعه روابط اقتصادی، توسعه ارزش‌های ایران در محیط پیرامون یعنی ارزش‌هایی که مرتبط با جهان اسلام است از دیگر محورهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی در قبال افغانستان است.

از طرف دیگر،  سیاست خارجی ایران در افغانستان تحت تاثیر ژئوپلتیک منطقه‌ای است. یعنی کشورهای منطقه مکمل ژئوپلتیک همدیگر هستند. حوادثی که در افغانستان اتفاق افتاد در سال 2021،کشورهای منطقه را در یک بلاتکلیفی قرار داد. تصوری که ایجاد شده بود این بود که آیا افغانستان به یک سیاه چاله امنیتی در منطقه مبدل می شود؟ آیا وضعیت افغانستان در منطقه خوش خیم است یا بدخیم است؟ رویکرد کشورهای منطقه مصلحت آمیز باشد یا خیر؟ به دنبال حفظ حافظه تاریخی آیا به دنبال تنش آفرینی باشند یا خیر؟

این سوال‌ها درحالی مطرح می شد که از جانب دیگر ایران در منطقه و محیط پیرامون خود نیاز به صلح داشت.

اما به طورکلی از جایگاه ریاست جمهوری ایران وضعیتی که در افغانستان پیش آمد، رویکرد مرحوم آیت‌الله رئیسی، رویکرد موفق در سیاست خارجی از منظر منافع ایران و تامین این منافع در افغانستان و منطقه گرایی که ایران در نظر داشت، بود.

ایراف؛ مهمترین فرصت های ایجاد شده در دوره ابراهیم ئیسی و دستگاه دیپلماسی او برای اتخاذ سیاست خارجی مناسب در قبال افغانستان تحت حاکمیت طالبان چه بود؟

اگر از فرصت‌ها صحبت کنیم ، باید گفت مهم‌ترین فرصت همین بود که یک چالشی که تصور می‌شد چالش بزرگی در شرق ایران برای جمهوری اسلامی ایران به وجود آمده، تقریباً در سه سال ریاست جمهوری آقای رئیسی در حوزه سیاست خارجی تبدیل به فرصت  شد. اینکه تصور می شد یک چالش بزرگ امنیتی در منطقه شرقی  به وجود می آید و ثبات شرق ایران به خطر می افتد و ایران از این محل مورد تهدید قرار می گیرد و امکان آشتی بین این دو گفتمان متفاوت آرمان گرای اسلامی که به بین دو کشور مستقر است ، وجود ندارد. اما همه این ها تبدیل به فرصت شد که یک در نوع خود یک دستاورد بود.

باوجود اینکه انتقادهایی جدی به این روند وجود داشت اما این روند مدیریت شد.

بحث بعدی نشست‌هایی است که در مورد افغانستان در منطقه تشکیل شد که برای ایجاد نوعی از تعامل بود که از طریق آن مسائل سیاست خارجی ایران را در قبال افغانستان مدیریت کند. بحث مهاجرین، باتوجه به این یک جمعیت بزرگی از مهاجرین بعداز سقوط افغانستان به ایران آمدند، به خوبی و از سر همسایگی مدیریت شدند. به نوعی که یک اعتمادسازی کلان صورت گرفت و یک فرصت ایجاد کرد که نگاه فعلی حاکمیت افغانستان نسبت به ایران را تا حدودی متحول ساخت و مبنای اعتماد سازی شد. در واقع، مهاجرین یک بخشی از دیپلماسی است در روابط بین دو کشور شدند.

گروه تماس مشترک منطقه‌ای ایجاد شد که محور و ماشین اصلی محرک آن ایران بود که یک فرصتی برای سیاست خارجی ایران بود. همه این موارد سبب شد که دو اتفاق دیگر در قضیه افغانستان به عنوان فرصت برای سیاست خارجی ایران رخ بدهد.

نخست آنکه افغانستان کشانده شود به طرف منطقه. در تاریخ سیاست خارجی افغانستان شاید برای اولین بار اتکای به منطقه صورت گرفت. نظم پشتیبان در سیاست خارجی افغانستان در گذشته مبتنی بر اتکای به قدرت‌های بزرگ بوده است. اگرچه هنوز این موضوع مورد تردید است اما تا حدودی ایران و کشورهای منطقه تلاش‌های خود را انجام دادند.

بحث بعدی این است برای ایران یک فرصت بوده است که در وجهه ایدئولوژیک ایران توانست در ظرف این سه سال ظرفیت ایجاد ائتلاف را در مسائل جهان اسلام با حاکمیت کنونی افغانستان تقویت کند و بیانیه‌ها و موضع‌گیری‌ها از تریبون‌های رسمی دو طرف در قبال مسائل بزرگ جهان اسلام مثل قضیه فلسطین و به چالش کشیدن نظم غربی سیاست بین‌الملل می‌بینیم، مشابه هستند و این برای سیاست خارجی ایران یک فرصت بود اما در بحث سیاست خارجی مناسب در قبال افغانستان، مناسب‌ترین گزینه همین تعامل بوده است که مدیریت مرزهای شرقی، مواد مخدر، تنش‌های آبی از همین طریق ایران توانسته است مدیریت کند.

پیشنهاد:   استیفای کامل حقابه هیرمند در دستور کار دولت ایران

اگر از منظر کارگزار ایرانی نگاه کنیم تعاملی که در سه سال گذشته صورت گرفت در راستای منافع ملی ایران صورت گرفت.

ایراف: باتوجه به سیاست خارجی ایران در این دوره، مهم‌ترین تحولات در روابط دو کشور در چه بخش‌هایی بوده است؟ به عبارت دیگر دو کشور در چه زمینه‌های پیشرفت داشته‌اند؟

اولین تحول این بود که ایران نگاه خود را به افغانستان تغییر داد. یعنی حافظه نظام ایران در قبال هیئت حاکمه فعلی افغانستان در گذشته به گونه‌ای دیگر بود؛ اما غلبه بر همین حافظه سیستم یک تحول بود.

در همین راستا، از مهم ترین موانع سیاست خارجی ایران در قبال افغانستان محیط روانی نامناسب برای این سیاست خارجی بود که مورد استقبال افکار عمومی قرار نگرفت اما یک تحول جدی که صورت گرفت این بود که در یک تلاش بسیار جدی رسانه ای ، دولت ایران تلاش کرد تعاملی که به آن نیاز داشت را در فضای روانی مسلط شود و موفق بود.

تحول دیگر که می‌توان به عنوان یک پیشرفت برای سیاست خارجی ایران قلمداد کرد این بود که بحث منطقه است. اجماع منطقه‌ای با تلاش‌های ایران تاحدی شکل گرفته است، اگرچه منافع متعارض در منطقه در قبال افغانستان وجود دارد و حفظ اجماع در قالب چهارچوب گروه تماس منطقه ای در مورد افغانستان شاید سخت باشد اما تاکنون ایران توانسته است موفق باشد.

در مسئله آب و ورود حقابه به ایران اگرچه تنش‌ها و انتقاداتی وجود داشته و مخالفت‌هایی هم از جانب جریان فعلی حاکمیت در افغانستان وجود دارد اما موفقیت آمیز بوده و حقابه ایران را تامین کردند.

در بحث جهان اسلام نیز همانطور که گفته شد موفقیت آمیز بوده و منجر به شکل گیری یک رویکرد موفقیت آمیز شد و طالبان به عنوان یک نیروی قابل اعتماد برای ائتلاف در جهان اسلام تبدیل شد.

بحث دیگر، ایران باتوجه به ایران هراسی که از جانب غرب صورت گرفته است نیاز به حفظ ثبات در منطقه دارد.در این میان رویکرد تعاملی که با حکومت افغانستان انجام داد از این حیث قابل توجه است.این سیاست خارجی مبتنی بر تعامل به نفع تغییر رویکرد در افغانستان در قبال ایران بود. این موارد مهم‌ترین تحولات بود که از رهگذر تعامل ایجاد شده بود.

ایراف: یکی از مهم‌ترین رویکردهای ایران به جمهوری اسلامی تقویت دیپلماسی منطقه‌ای بوده است؟ عملکرد دولت را در این زمینه چگونه ارزیابی می‌کنید؟

رویکرد سیاست خارجی ایران در زمان سه سال ریاست جمهوری آقای رئیسی، رویکرد توسعه محور در سیاست خارجی بوده است. یعنی نه تنها در افغانستان بلکه در تمام ابعاد مختلف و بحث افزایش روابط و تنش صفر بوده است. یعنی در قضیه کشورهای مختلف مانند عربستان شاهد هستید و در زمینه افغانستان هم این نوع نگاه مشهود است.

همین‌که بعد از درگذشت آقای رئیسی کشورهای مختلف در منطقه و جهان اعلام عزای عمومی کردند نشانگر همان نگاه توسعه سیاست خارجی ایشان است که افغانستان هم متاثر از همین مسئله است. اما اقدامات این بود که با وجود تردیدهایی که وجود داشت ایرانی‌ها توانستند در گروه تماس منطقه‌ای، در اجلاس‌های منطقه‌ای، افغانستان را در مدار منطقه حفظ کنند. با وجود اینکه افغانستان یک بحران چندعاملی است و عوامل مختلفی در آن دخیل است و کشورهای مختلفی در این بحران دخیل هستند. فعلا توانستند این بحران را در محیط منطقه از طریق نشست‌هایی که در منطقه صورت گرفته است و رایزنی‌هایی که با حکومت طالبان صورت گرفت تا حدودی موفق بوده است که برخاسته از نیاز ایران به صلح بوده است. نیاز برای مذاکره ثبات منطقه حفظ شود و همه کشورهای منطقه این نیاز دارد که برآمده از این بود که ایران باید قدرت ریسک را که هیئت حاکمه کنونی افغانستان دارند به عنوان یک نیروی ایدئولوژیک دارای قدرت که آرمان گرا هستد که ممکن بود این قدرت ریسک برای منطقه و ایران مشکل ایجاد کند. ایران توانست این را مهار کند و عملکردش هم موفق بوده است.

در زمینه‌هایی تناقض و تعارض وجود دارد. در بحث قومیت تعارض وجود دارد. در بحث ژئوپلتیک شیعه تعارض وجود دارد. در بحث فرهنگی و زبان تعارضات وجود دارد اما باز هم یک منطقه گرایی نسبتاً موفقی در سه سال گذشته در قبال افغانستان صورت گرفته است.

ایراف: با توجه به سوال قبلی نقش دکتر حسین امیر عبداللهیان در تقویت دیپلماسی منطقه‌ای در حل مسئله افغانستان چگونه بوده است؟ مهمترین اقدامات ایشان در این رابطه چه بوده است؟

اول باید گفت که وزارت امورخارجه در همه کشورها مجری سیاست خارجی است. آقای حسین امیرعبداللهیان در نقش مجری سیاست خارجی نقش موفقی در قبال افغانستان داشت و در بحث دیپلماسی فعال منطقه‌ای که مهم‌ترین اقدام‌شان بحث تعامل اولیه با حکومت فعلی افغانستان است برای حل مشکلات مهاجران بود. سازوکاری شبه رسمی که در سفارت افغانستان شکل گرفت که خوب در آن زمان نقدهایی هم داشت، موفقانه اجرا کردند که هم اعتمادسازی شد و هم تاحدی مشکلات حل شد. در بحث ابتکار عمل همسایگان آقای امیر عبداللهیان فعال بود. در کشاندن سازمان ملل به اتکار عمل همسایگان در قبال افغانستان خود یک موفقیت بود.

پیشنهاد:   ۵۰ دروغ در ۲۵ دقیقه؛ پاسخی به روایت انحرافی «فاروق اعظم» درباره حقابه ایران

تنش مسئله آب مدیریت شد و حکومت فعلی افغانستان از جانب ایشان و مسائل امنیتی مانند حادثه شاهچراغ ، تنش‌های امنیتی مرزی، تنش‌ها بر سر مواد مخدر این‌ها مدیریت شد و شاید مهم‌ترین دستاورد ایشان شکل دهی بر یک جریان منطقه‌ای بود که افغانستان را در مدار منطقه حفظ کند.

ایراف: ایجاد حکومتی فراگیر در افغانستان یکی از مطالبات دولت سیزدهم از حکومت سرپرست بوده است. دستگاه دیلماسی دولت آقای رئیسی از آغاز تاکنون چگونه این هدف را پیگیری کرد؟ پاسخ طالبان چگونه بوده است به این مطالبه؟

یک تیتر درشت در سخنان سیاست‌گذاران نظام عالی ایران در قبال افغانستان این است که نگاه ایران به ملت افغانستان است. اگر همین تیتر درشت فصل الخطاب اقدامات ایران در قبال افغانستان قرار بگیرد ایران در زمینه حکومت فراگیر از طریق تعاملی که با حکومت فعلی افغانستان دارد و هم در نشست‌ها و هم از طریق اجماع منطقه‌ای تشکیل داده است، تلاش‌های زیادی کرده است، اما خوب اصل اول هنوز برای ایران امنیت است. سیاست خارجی جمهوری اسلامی در قبال افغانستان امنیت محور است و ایران به دنبال این است که چاله امنیتی در کنار جمهوری اسلامی شکل نگیرد که در کنار آن به این مباحث هم تاکید داشته است.

از طرف دیگر، وضعیت حکومت کنونی در افغانستان به این شکل است که در سال‌های اولیه حکومت‌داری هستند و هنوز با واقعیت‌های موجود جامعه افغانستان کنار نیامده‌اند. مهمتر از شکل‌گیری حکومت فراگیر، شکل دهی به یک سند نظام فراگیر در افغانستان ضرورت است که ضامن به وجود آوردن یک حکومت فراگیر باشد اگرچه حکومت کنونی افغانستان گفته است که ما درصدد تدوین قانون اساسی جدید هستیم. اما هنوز سیستم بسته است و تلاش‌های آینده نشان خواهد داد که تغییرات سیاست داخلی تا چه اندازه می‌تواند موثر از اقدامات منطقه‌ای باشد  و سیستم تا هنوز راه حلی برای تقاضای مردم و منطقه نداشته است.

ایراف: باتوجه به حادثه رخ داده، چشم انداز شما نسبت به سیاست خارجی جمهوری اسلامی در برابر افغانستان چیست؟ آیا تداوم می یابد یا دچار تغییراتی خواهد شد؟

سیاست خارجی در کشورهایی که نهادینه است نظام‌هایشان ، نهادهای متعددی برای مدیریت سیاست خارجی دارند یک روند  درازمدت هست نه اینکه همه سیاست خارجی با تغییر دستگاه اجرایی تغییر کند. این امر در همه کشورها مرسوم است.

آقای ابراهیم رئیسی در ادامه سیاست خارجی از قبل تقریباً مشخص شده از جانب ایران در قبال افغانستان وارد عرصه اجرای سیاست خارجی، حکومت داری و قوه مجریه در ایران شد و بر همین اساس قطعا نهادهای سیاست خارجی بر این سیاست ادامه می‌دهند. اگرچه نقش فردی آقای رئیسی مهم بود هم از حیث نگاهی به حل مشکلات و هم نگاه کلان ترش به جهان اسلام و منطقه و هم از بحث مدیریت مسائل مهاجرت. باید گفت انصافاً آقای رئیسی متفاوت تر بود از دیگر رئیس جمهور.

چراکه تصور می‌شد آن باوری امت محوری که در مسئله مهاجرین اعمال می کرد ناشی از اعتقاد و ارزش‌هایی بود که در سند قانون اساسی هم به آن اشاره شد و ناشی از رویکرد حقوقی‌اش بود که دولت‌ها باید رویکرد مشخصی در مورد مهاجرین داشته باشند و درست نیست که کشوری سه و چهار دهه پذیرای مهاجرین باشد اما قوانین و نهادهای مشخصی نداشته باشد. که در این مورد موفق عمل کرده است.

ممکن است در برخی رویکردها تغییرات جزئی وارد شود اما به صورت کلی نهادهای سیاست خارجی دچار تغییرات زیاد نخواهند بود.

در نهایت باید گفت که اگرچه ایران براساس یک سیاست خارجی نسبتاً محافظه کارانه در سه سال اخیر توانسته است منافع و مسائل سیاست خارجی خود را در افغانستان تا حدودی مدیریت کند اما ضمانتی برای دوام رویکرد در هر دو طرف ماجرا (ایران و افغانستان) وجود ندارد.

بحران افغانستان بازیگران متعدد دارد و به هر میزان که تعارض منافع کشورهای منطه، توجه و مداخله قدرت‌های بزرگ مخصوصاً آمریکا و غرب در افغانستان وجه ایدئولوژیک و عملیاتی در رفتار جریان مسلط بر افغانستان، بیشتر و قوی تر شود، ادامه سیاست فعلی برای ایران سخت می شود و فرقی نمی‌کند چه کسی سکاندار قدرت قوه مجریه در ایران باشد.

در آن صورت تعارضات ایدئولوژیک، امنیتی، فرهنگی و منطقه ای که وجود دارد، چرخش جدی را برای هردوطرف ناگزیر می سازد.

پیشنهاد می شود: نگاه ویژه و فرصت‌محور آیت‌الله رییسی به افغانستان

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=21292
اخبار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها