چگونه دشمنان آمریکا برای براندازی نظم نوین جهانی متحد می‌شوند؟

براندازی نظم نوین جهانی

نشریه «فارن افرز» در 23 آوریل 2024 در یادداشتی تحلیلی به قلم  آندریا کندال، تیلور و ریچارد فونتین بر بررسی این امر پرداخته است که چگونه دشمنان آمریکا برای براندازی نظم نوین جهانی متحد می شوند.

 به گزارش ایراف، این یادداشت می گوید که حمله موشکی 2 ژانویه نیروهای روسی که منجر به کشته شدن پنج غیرنظامی ، زخمی شدن بیش از 100 نفر و آسیب به زیرساخت ها شد، نشان داد که روسیه در مبارزه خود تنها نیست. حمله روسیه در آن روز با سلاح های مجهز به فناوری چین، موشک های کره شمالی و پهپادهای ایران انجام شد. حمایت چین، ایران و کره شمالی موقعیت روسیه را در میدان نبرد تقویت کرده، تلاش های غرب برای منزوی کردن روسیه را تضعیف و به اوکراین آسیب رسانده است.

همکاری بین این چهار کشور قبل از سال 2022 درحال گسترش بوده اما جنگ به تعمیق روابط اقتصادی، سیاسی، نظامی و فناوری آنها سرعت بخشیده است.این چهار قدرت به طور فزاینده ای منافع مشترک را شناسایی می کنند، مواضع و کلام خود را با یکدیگر مطابقت می دهند و فعالیت های نظامی و دیپلماتیک خود را هماهنگ می کنند. همگرایی آنها درحال ایجاد یک محور جدید تحولات است. توسعه ای که اساساً چشم انداز ژئوپلتیک را تغییر می دهد.

در این تحلیل آمده است که این گروه یک بلوک انحصاری یا اتحاد نیست بلکه مجموعه ای از دولت های ناراضی است که بر سر هدف مشترکی برای براندازی اصول، قواعد و نهادهایی که زیربنای نظام بین المللی حاکم هستند، همراه شده اند. چنانچه که این همکاری باعث می شود ضمن افزایش توانایی های نظامی آن ها اثربخشی ابزارهای سیاست خارجی آمریکا مانند تحریم ها را کاهش می دهد. هدف این دولت ها ایجادِ جایگزینی برای نظم فعلی جهانی است که به نظر آنها تحت سلطه آمریکا قرار دارد.

این یادداشت می گوید، به اعتقاد بسیاری از ناظران غربی هرچند این چهار کشور تفاوت های خود را دارند و سابقه بی اعتمادی و ایجاد شکاف بین آنها وجود دارد با این حال، هدف مشترک آنها یعنی تضعیف ایالات متحده و نقش رهبری آن، نزدیکی قوی را بین این دولت ها ایجاد می کند اما مدیریت اثرات مخرب این هماهنگی و جلوگیری از برهم زدن این محور در نظام جهانی اکنون باید از اهداف اصلی سیاست خارجی ایالات متحده باشد.

این گزارش می گوید که هرچند همکاری بین این اعضا چیز جدیدی نیست اما تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022، همگرایی میان این چهار کشور را به شکلی سرعت بخشید که از روابط تاریخی آنها فراتر رفته است. مخالفت مشترک آنها با نظم نوین جهانی تحت سلطه غرب تقویت شده است. تضادی که ریشه در این باور دارد که این سیستم (جهانی) به آنها موقعیت یا آزادی عملی را که شایسته آنها باشد، نمی دهد. هر یک از این کشورها مدعی حوزه های نفوذی هستند که آمریکا را مانع اصلی بر سر راه ایجاد این حوزه های نفوذ می دانند و خواهان کاهش حضور واشنگتن در مناطق مربوطه خود هستند.

اما یادداشت می گوید که محور ایران، روسیه، چین و کره شمالی برای برهم زدن نظام موجود نیازی به برنامه ای منسجم برای جایگزینی نظم بین المللی ندارند. بلکه مخالفت مشترک کشورها با اصول اصلی نظم کنونی و اراده آنها برای ایجاد تغییر، مبنای قدرتمندی برای اقدام مشترک است. این درحالی است که شکاف در میان این اعضا وجود دارد. به عنوان مثال، چین و روسیه برای نفوذ در آسیای مرکزی با هم رقابت می کنند، درحالی که ایران و روسیه برای بازارهای نفت در چین، هند و سایر نقاط آسیا رقابت می کنند.اما این تفاوت ها برای از بین بردن پیوندهای حاصل از مقاومت مشترکشان در برابر دنیای غرب کافی نیست.

 این یادداشت می افزاید که کرملین محرک اصلی این محور بوده است. حمله به اوکراین نقطه بی بازگشتی در جنگ طولانی مدت پوتین علیه غرب بود. از همین رو او روابط خود را با کشورهای همفکر برای دستیابی به اهداف خود دو چندان کرده است و چاره ای جز اتکا به شرکای خود برای حفظ این دشمنی ندارد. مهمات، پهپادها، ریزتراشه ها و سایر روش های کمکی که اعضای این گروه به مسکو ارسال کرده اند کمک بزرگی به این کشور کرده است. اما هرچه کرملین بیشتر به این کشورها متکی باشد، در ازای آن باید بیشتر ببخشد.

در بخش دیگری از این یادداشت با تیتر «آمریکا تضعیف شد» آمده است که همکاری میان اعضای محور قدرت ابزارهایی را که واشنگتن و شرکای آن اغلب برای مقابله با آنها استفاده می کنند، کاهش می دهد. همچنین، چین، ایران، کره شمالی و روسیه با بهره گیری از مرزهای مشترک و مناطق ساحلی خود می توانند شبکه های تجاری و حمل و نقلی ایمن از محدودیت های امریکا ایجاد کنند. به عنوان مثال، ایران هواپیماهای بدون سرنشین و سایر تسلیحات را از طریق دریای خزر به روسیه می فرستد، جایی که ایالات متحده قدرت کمی برای توقف آن دارد.

این محور همچنین مانع از توانایی واشنگتن برای جمع آوری ائتلاف های بین المللی می شود که می توانند در برابر اقدامات بی ثبات کننده اعضای آن ایستادگی کند. برای مثال، امتناع چین از محکوم کردن حمله روسیه به اوکراین، انجام این کار را برای کشورهای چون آفریقا، آمریکای لاتین و خاورمیانه بسیار آسان تر کرده است. از طرف دیگر، پکن و مسکو مانع از تلاش های غرب برای منزوی کردن ایران شده اند. به طور مثال این دو کشور از ایران برای پیوستن به بریکس، گروهی که چین و روسیه آن را وزنه ای برای غرب می دانند، دعوت کردند.

فارن افرز می افزاید: تلاش های موازی اعضای محور در حوزه اطلاعات، حمایت بین المللی از مواضع ایالات متحده متحده را بیشتر تضعیف می کند. همچنین نوشته است که برای چندین دهه، تهدیدات علیه نظم تحت رهبری ایالات متحده به تعداد انگشت شماری از دولت های سرکش که قدرت کمی برای برهم زدن آن داشتند محدود می شد اما تهاجم روسیه به اوکراین و تجدید ساختار روابط بین دولتی محدودیت ها را برای اقدام جمعی از بین برده است. محور تحولات نشان دهنده یک مرکز ثقل جدید است، گروهی که سایر کشورهای ناراضی از نظم موجود می توانند به آن مراجعه کنند.

 از طرف دیگر، تاکنون بیشترین همکاری‌ها میان چین، ایران، کره شمالی و روسیه دوجانبه بوده است. اقدام سه جانبه و چهار جانبه میان آن ها می تواند توانایی این محور برای ایجاد اختلال در نظم کنونی را افزایش دهد. کشورهایی مانند بلاروس، کوبا، اریتره، نیکاراگوئه و ونزوئلا – که همگی علیه سیستم تحت سلطه غرب به رهبری ایالات متحده مبارزه می کنند – می توانند همکاری نزدیک‌تری را با این محور آغاز کنند. اگر تعداد کشورهای مورد حمایت این گروه افزایش یافته و این موضوع هماهنگی میان آن‌ها را تشدید کند، ایالات متحده و متحدانش برای دفاع از نظم شناخته شده کنونی کار دشوارتری در پیش خواهند داشت.

این مقاله در بندهای پایانی با اشاره به این که نه غرب و نه این محور به بلوک‌های سیاسی، نظامی و اقتصادی کاملاً متمایز تبدیل نمی‌شوند، تاکید می کند که  هر کدام از این ائتلاف‌ها برای نفوذ خود در سراسر جهان رقابت خواهد کرد و تلاش می کند کشورهای مهم را به سمت خود متمایل کند. در این میان شش “دولت نوسانی جهانی” شامل برزیل، هند، اندونزی، عربستان سعودی، آفریقای جنوبی و ترکیه از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. این کشورها قدرت های متوسطی هستند که دارای وزن ژئوپلیتیک جمعی قابل توجهی برای تمایلات سیاسی خود در راستای تغییر جهت آینده نظم بین المللی هستند و می توان انتظار داشت که این شش کشور نیز روابط اقتصادی، دیپلماتیک، نظامی و فناوری محور طغیان را دنبال کنند.

از طرف دیگر، چهار قدرت در حال رشد، برای مخالفت با نظم جهانی و رهبری ایالات متحده، هماهنگ شده اند. ترکیب ظرفیت اقتصادی و نظامی آن ها، همراه با عزم آنها برای تغییر شیوه کار جهان از زمان پایان جنگ سرد، ترکیب خطرناکی را ایجاد کرده است.

فارن افرز در پایان می گوید جلوگیری از ظهور این محور جدید غیرممکن است اما جلوگیری از فروپاشی آن در سیستم فعلی یک هدف دست یافتنی است.

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=16395
اخبار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *