بازگشت طالبان به قدرت در آگوست 2021 در افغانستان، اسلام آباد را به عنوان چهره ای پیروز به عنوان یک بازیگر خارجی که از این پیروزی سود زیادی حاصل خواهد کرد، نشان داد اما تحولات پس از آن منجر به سیر نزولی روابط این دو متحد دیرینه شد که عامل اصلی آن را می توان به تحرکات تحریک طالبان پاکستان در اسلام آباد که گزارش می شود از خاک افغانستان سازماندهی می شود، نسبت داد.
به گزارش ایراف، در واقع، فصل تازهای از روابط بین کابل و اسلام آباد رقم خورد. در این بین با روی کارآمدن دولت جدید در پاکستان که نگاه مثبت به طالبان ندارد، این پرسش جدی به وجود آمده که رویکرد دولت جدید به طالبان چه خواهد بود؟ در پاسخ به مجموعه ای از سوالات پیرامون این امر به گفتگو با آقای محمد حسین باقری کارشناس مسائل پاکستان پرداخته ایم.
محمد حسین باقری، کارشناس مسائل پاکستان و مدیر و بنیانگذار اندیشکده اقبال است. اندیشکده اقبال یک مرکز مطالعاتی تخصصی پیرامون مسائل پاکستان و روابط با ایران است که علاوه بر تهران در اسلام آباد نیز نمایندگی دارد.
پس از روی کار آمدن طالبان در آگوست 2021 در افغانستان و به موازات آن جان گرفتن دوباره تحریک طالبان پاکستان و افزایش حملات انتحاری در پاکستان، رابطه دو متحد دیرینه تیره شد. باتوجه به این امر، دولت جدید پاکستان باتوجه به سابقه شهباز شریف چگونه می تواند بر این چالش تاثیرگذار باشد؟
باقری: در حوزه مدیریت کشور پاکستان باید به یک مسئله اساسی توجه کرد و آن تبیین سیاست های کلی کشور بلاخص در خصوص مسائل امنیتی است که متولی اصلی آن نه دولت بلکه ارتش پاکستان است.
هر چند آقای شهباز شریف و کل متحدینش فاصله فکری چندانی با رویکرد طالبان در افغانستان ندارند اما تقویت روزافزون تحریک طالبان پاکستان و فعالیت های تروریستی آنها در پاکستان مهمترین چالش برای برقراری روابط دوستانه با افغانستان است.
دولت جدید پاکستان مصمم است که سیاست ارتش در خصوص مبارزه با تحریک طالبان پاکستان را دنبال نماید و این مبارزه باعث می گردد تا پاکستان نتواند روابط خود را با همسایه خود بهبود بخشد.
در طول تاریخ سیاست اسلام آباد در قبال افغانستان، همواره ایجاد حکومتی ضعیف و متمایل به پاکستان در کابل بود. با روی کار آمدن دولت جدید در اسلام آباد به رهبری شهباز شریف، این سیاست تا چه میزان دنبال و دچار چه نوع دگردیسی هایی خواهد شد؟
باقری: تا کنون دولت های متفاوتی که در افغانستان بر سر کار آمده اند معمولا حمایت غرب و هندوستان را داشته اند . پاکستان تبدیل شدن افغانستان به حیاط خلوت هند را خط قرمز خود می داند و به همین منظور با حمایت از تمام گروه های مخالف در افغانستان تلاش می کرد تا اجازه ندهد حیاط خلوت هند در آن کشور شکل گیرد.
اما امروز که گروه های مخالف دیروز بر سر کار آمده اند،پاکستان تهدیدات امنیتی بیشتری در درون خاک خود حس می کنند و همین موضوع باعث گردیده تا به جای تمرکز بر تضعیف دولت در افغانستان به مبارزه با گروه های تروریستی داخلی و تحت حمایت طالبان بپردازد.
پاکستان تا به امروز افغانستان را همانند زمین بازی نیابتی خود با هند می دانسته اما امروز زمین بازی به درون خاک پاکستان رسیده است و طبیعی است که دولت و حاکمیت پاکستان برای بردن این بازی باید تمام سیاست های پیشین خود را تغییر داده و به فکر ریشه کن کردن تروریسم داخلی باشند.
قدرت گیری دوباره طالبان در افغانستان، در ابتدا پاکستان را به عنوان برنده اصلی جنگ بیست ساله افغانستان نشان داد. اما تحولات پس از اوت 2021 نشان از وجود اختلافات این دو متحد دیرینه داد. به طوری که چندین بار پای مقامات پاکستانی را به کابل کشاند. اما دولت جدید پاکستان تا چه میزان توانایی و یا هم اختیار و قدرت همسو کردن کابل با خواسته های خود را دارد؟ به عبارت دیگر، آیا خود دولت شهباز شریف را میتوان عامل دور شدن و واگرایی دو طرف دانست؟
باقری: شهباز شریف سیاست خارجی خود را همان سیاست خارجی برادرش نواز شریف میداند. نوازشریف هم تمام تلاشش احیای روابط اقتصادی با دوست و دشمن بوده و هست. همین موضوع در خصوص افغانستان هم صدق می کند. به نظر بنده سیاست شهباز شریف برقراری روابط دوستانه با دولت وقت افغانستان است.
اما مشکل این است که طالبان پس از فتح کابل احساس می کند میتواند قلمرو حکومت اسلامی خود را به خارج از مرزهای افغانستان نیز گسترش دهد و اولین و مهمترین نقطه خارج از مرزهای خود، مناطق شمالی و مرزی پاکستان است.
از طرفی مقامات حکومت سرپرست نیز کمک های اعضای تحریک طالبان پاکستان در کمک به آنها در جنگ علیه استعمارگران را نمی تواند فراموش کند و باید تمام تلاش خود را برای حفظ رهبران و منافع آنها انجام دهد.
در واقع، گره اصلی رابطه همین دو موضوع گسترش حکومت اسلامی به داخل مرزهای پاکستان و حمایت از تحریک طالبان پاکستان است و تا وقتی این دو موضوع حل نگردد، سیاست های اقتصادی و خارجی شهباز شریف در قبال افغانستان محلی از اعراب نخواهد داشت.
باتوجه به نقش ارتش پاکستان در تنظیم سیاست های این کشور، میزان اختیار دولت جدید پاکستان نسبت به مقامات کابل تا چه میزان خواهد بود؟ به عبارت دیگر، دولت جدید تا چه میزان توانایی کنترل و یا هم همسو کردن طالبان را با خواستههای خود دارد؟
باقری: همانگونه که در سطور بالا به استحضار رسید، دولت جدید پاکستان تنها نقش یک عامل عملیاتی به خواسته ها و سیاست های ارتش پاکستان را ایفا خواهد کرد و نقش مستقلی نمیتوان از آن انتظار داشت.
پاکستان یکی از سه کشوری بود که در دور نخست قدرت گیری حکومت سرپرست در افغانستان در دهه نود، این کشور را به رسمیت شناخت. همچنین، پس از آگوست 2021 نیز هرچند این کشور تاکنون دولت طالبان را به رسمیت نشناخته اما در همان ابتدا و در دوره نخست وزیری عمران خان تلاش هایی برای نزدیک جامعه جهانی به کابل داشتند. اکنون، با روی کار آمدن دولت جدید در پاکستان، نگاه این دولت به مسئله شناسایی چگونه خواهد بود؟ آیا دولت شهباز توانایی شکل دهی نوع نگاه جامعه جهانی به مقامات حکومت فعلی را چه در مسیر شناسایی و چه در مسیر انزوا خواهد داشت؟
باقری: تا وقتی بحران تحریک طالبان پاکستان و حمایت های طالبان از آن حل نگردد، پاکستان نه تنها تلاشی برای به رسمیت شناختن دولت سرپرست افغانستان نخواهد کرد بلکه با هر گونه تلاشی در این راستا به صورت جدی و میدانی تقابل خواهد نمود.
در نهایت، چشم انداز روابط کابل با دولت شهباز شریف چگونه خواهد بود؟
باقری: پیش بینی می کنم در صورت عدم توانمندی یا تمایل مقامات حکومت سرپرست برای حل مشکل تحریک طالبان پاکستان، شاهد تیره تر شدن روابط دو کشور پاکستان و افغانستان، افزایش عملیات های انتحاری در دو کشور، افزایش شدید مسائل امنیتی در افغانستان و ایجاد یک بحران منطقه ای دیگر باشیم.