افغانستان یکی از محوریترین اضلاع کشورهای عضو حوزه تمدنی نوروز است. بلخ باستان، زمانی مرکز این تمدن فاخر بود و نوروز یکی از جشنهای اصیل و کهن آن محسوب میشد که هر سال در نخستین روز بهار طبیعت با برپایی آیینهای شاد، مراسم شکوهمند و سنتهای شادیافرین تجلیل و تکریم میشد.
این سنت طی قرون و اعصار، هرگز از میان نرفت و مردم افغانستان، نوروز را با «میله/جشن گل سرخ»، برافراشتن پرچم (جهنده بالا) و آیینهای دیگر در بارگاهی موسوم به «سخی» و منسوب به امام علی(علی) در مزار شریف، کابل و سایر شهرها تجلیل میکنند.
افزون بر این، مردم فصل بهار و فرارسیدن نوروز را به نشانه نو شدن جان و جهان با پوشیدن لباسهای نو و فاخر، برگزاری جشنهای پرشکوه، دید و بازدید، میهمانیهای عظیم، برپایی مراسم شاد و نشاطانگیز، سفر به دشت و دمن، حضور در تفرجگاهها و برگزاری جشنهای دسته جمعی، مسابقات گروهی و تفریحات همگانی یا پذیرایی از میهمانها با پهن کردن سفره «هفت میوه» و پختن غذاهای سنتی، گرامی میدارند.
این سنتها طی دو سال گذشته اما تا حدودی کمرنگ شده است که در کنار وضعیت نابسامان اقتصادی، یکی از اصلیترین عوامل آن، مخالفت حکومت با جشن باستانی نوروز و قدرت گرفتن روایتی رادیکال و تندروانه است که برپایی جشنهای نوروز را شرکآلود و کفرآمیز میداند.
در سالهای گذشته، این روایت با ظهور و نفوذ جریانهای افراطگرایی مانند «جمعیت اصلاح» و «حزبالتحریر» در افغانستان دامن زده میشد و با وجود مخالفت و مقاومت عموم مردم با آن، شبکههای لجامگسیخته اجتماعی، برخی تریبونهای رسانهای، روحانیون رادیکال و افراطی وابسته به جریان وهابیت در خدمت پخش و نشر و اشاعه این تفکر قرار گرفتند و آن را روز به روز تقویت کردند.
طی بیش از دو سال اخیر که طالبان قدرت را در اختیار گرفتهاند، نوروز رسما از تقویم رسمی افغانستان حذف شده است و در این روز، حتی ادارات دولتی، مدارس و دانشگاه و سایر دفاتر رسمی به کار خود ادامه میدهند.
افزون بر این، مراسم سنتی مانند جشنهای محلی و برافراشتن پرچم در زیارتگاه منسوب به امام علی(ع) در مرکز ولایت بلخ نیز لغو شده و «روضه سخی» در مزار شریف در روز نوروز به طور کامل، تعطیل بوده است.
با اینهمه، در کابل، مردم سنتهای کهن را زنده نگه داشته، آیینهای نوروزی را برپا کرده و امسال مراسم برافراشتن پرچم در زیارتگاه منسوب به امام علی(ع) در غرب پایتخت با شکوه تجلیل شد و روحانیون پرنفوذ افغانستان در اجتماع عظیم مردم، حاضر شدند و سخنرانی کردند.
این علیرغم ممنوعیت رسمی و حکومتی بود؛ رویدادی که نشان داد که نوروزستیزی به مثابه یک پدیده نوظهور و روایت رادیکال متاثر از گرایشهای افراطگرایانه فرقههای مذهبی استعماری در افغانستان، شکست خورده و به نتیجه نرسیده است؛ زیرا مردم با تجلیل نوروز و تکریم بهار، این روایت را به چالش کشیده، پروژه تکفیر نوروز را درهم شکسته و بر حفظ و اشاعه و گسترش این آیین دیرپای فرهنگی و تمدنی تاکید کردند؛ آیینی که پیوندهای وثیق و مستحکمی نیز با روایت دینی خورده و تجلیل از آن در زیارتگاههای منسوب به امام علی(ع) این برداشت را تایید میکند.
نکته مهمی که نباید نادیده گرفته شود، این است که نوروزستیزی به مثابه یک پروژه، هرگز موفق نخواهد شد، درست همانگونه که زدودن زبان و تضعیف فرهنگ و تخریب تمدن فارسی، ممکن نیست و افغانستان همچنان جایگاه محوری و غیرقابل انکار خود به مثابه یکی از خاستگاههای اصلی تمدن فاخر فارسی و مهد جشنگاه نوروز را حفظ خواهد کرد. با این حال، این پروژه و پافشاری بر پیشبرد و تحمیل آن، شکاف و فاصله میان دولت و ملت افغانستان را روز به روز بیشتر میکند، مردم را به مقاومت علیه تحمیل این روایت برمیانگیزد و مواجهه فرهنگی را به مثابه شیوهای جدید از تقابل جامعه با حاکمیت، تقویت میکند. این خطری است که حاکمان باید جدی بگیرند و به منظور کاهش پیامدهای این رویکرد، به سرعت سیاست نوروزستیزانه خود را تعدیل کنند.
با اینهمه همانگونه که در فرهنگ فاخر مردم افغانستان نیز مرسوم است که در ایام نوروز، کینهها را میزدایند، به خصومتهای دیرینه پایان میدهند و با وانهادن کینه و نفرت در فصل سرما، در بهار به آیین دوستی و آشتی اقتدا میکنند و مهرورزی میکنند، نوروز از این ظرفیت برخوردار است که فاصله میان دولت و ملت را از میان برداد، و برپایه طبیعت بهار به جای واگرایی و تقابل، همگرایی و تعامل را ترویج و تقویت کند و این چیزی است که حاکمان با احترام به سنتهای شایسته و شکوهمند و مشروع و مبتنی بر آموزههای اصیل اسلامی مردم افغانستان، باید به آن اعتنا و اهتمام نشان دهند و نوروز و بهار را به بستری برای آشتی و همپذیری و کمکردن فاصله تبدیل کنند.
پیشنهاد می شود: نورز ستیزی طالبان