به گزارش ایراف، اشتراکات تاریخی، فرهنگی، زبانی و مذهبی میان دو ملت ایران و افغانستان، این همزیستی را به پدیدهای فراتر از یک رابطه صرفاً مهاجرتی تبدیل کرده است؛ رابطهای که همواره بر «دوستی دو ملت» تأکید داشته و انتظار میرود سیاستگذاریها نیز در همین چارچوب تنظیم شود.
قطع سیمکارتها و اختلال در ارتباطات روزمره
در ماههای اخیر، قطع شدن سیمکارتهای تلفن همراه تعدادی از مهاجرین افغانستانی به یکی از چالشهای جدی تبدیل شده است.
تلفن همراه برای بسیاری از این افراد تنها ابزار ارتباط با خانوادههایشان در افغانستان، پیگیری امور کاری، دریافت خدمات شهری و حتی هماهنگیهای درمانی است.
قطع ناگهانی سیمکارتها، آن هم بدون اطلاعرسانی روشن و مسیر مشخص برای رفع مشکل، باعث سردرگمی و افزایش فشار روانی بر مهاجرین شده و عملاً ارتباط آنها با محیط پیرامون را مختل کرده است.
محمدحسین فاضل، یک تن از دانشجویان افغانستانی در مشهد، در این باره میگوید: من در ایران متولد شدهام و سیمکارت را سالها پیش خریدهام، با اینحال سیمکارتم مسدود شده و وقتی به دفتر اپراتور مراجعه میکنم جواب درستی نمیدهند و میگویند فعلا صبر کنید.
مسدود شدن سیمکارتهای مهاجرین اغلب بدلیل مشکلاتی در ثبت مدارک اقامتی و کد فیدا اتفاق میافتد که به سادگی قابل رفع و رجوع است.
سیدرضا علوی درباره قطع سیمکارت خود میگوید: شغل من سنگکاری است و همه ارتباطات کاری من با همین سیمکارت انجام میشود. وقتی آن را قطع میکنند، تمام کارهای من به هم میریزد و مجبورم برای وصل آن هر کاری بکنم. هر بار که به دفتر اپراتور مربوطه میروم، دهها نفر در نوبت هستند که همگی مشکلشان مثل من است. من نمیدانم تا کی قرار است برای یک سیمکارت اینگونه اذیت شویم.
هیچ شهروندی به شمول مهاجرین، در صورتی که اطلاع قبلی داده شود، مشکلی با این موضوع ندارد، ازینرو بهتر است چنانچه سیم کاری مشکل دارد، پیش از قطع به صاحب آن اطلاع داده شود تا برای حل مشکل آن اقدام کند.
مسدود شدن حسابهای بانکی و پیامدهای اقتصادی
مسدود شدن حسابهای بانکی برخی مهاجرین، مشکل دیگری است که آثار آن بهطور مستقیم در زندگی روزمره نمایان شده است.
بسیاری از مهاجرین افغانستانی دستمزد خود را از طریق سیستم بانکی دریافت میکنند و با همین درآمد هزینههای مسکن، درمان و معیشت خانواده را تأمین میکنند.
بسته شدن حسابها، بدون ارائه توضیح شفاف یا راهکار جایگزین، آنها را با مشکلات جدی در پرداخت اجاره، خرید مایحتاج اولیه و مدیریت هزینههای ضروری مواجه کرده است.
زینب محمدی، مهاجر افغانستانی و سرپرست خانوار در این خصوص میگوید: یک روز صبح رفتم نانوایی تا نان و صبحانه بخرم، بعد از نیم ساعت انتظار در صف نانوایی، وقتی نوبتم رسید، کارتم کار نکرد و تلاش دوباره و سه باره نتیجه نداد، آخر سر یکی از همسایهها که متوجه موضوع شد، کارت خود را داد تا نان بخرم. آن لحظه خیلی خجالت زده شدم و احساس شرمندگی کردم. وقتی به بانک مراجعه کردم، فقط با نشان دادن مدرک شناسایی، حسابم وصل شد.
نکته قابل توجه اینجاست که در مورد قطع شدن حسابهای بانکی نیز، اغلب اوقات مشکل در ثبت مدارک اقامتی و کد فیدا است.
محمدامین سجادی، یک تن از مهاجرین افغانستانی درباره مسدود شدن حساب خود میگوید: دیگر این مشکلات برای ما طبیعی و بخشی از زندگی روزمره شده است. همیشه منتظریم که ناگهان سیمکارت یا حساب بانکی قطع شود، برای همین همیشه یک سیمکارت اضافه و یک حساب دیگر هم داریم تا در مواقع لزوم از آنها استفاده کنیم.
چنانچه بانکها بتوانند در حین افتتاح حساب، مدارک اقامتی مهاجرین را اسکن کرده و در پرونده وی بگذارند، چنین مشکلی پیش نخواهد آمد.
در این خصوص نیز، حل مساله چندان دشوار نیست و براحتی قابل حل است. به همین جهت بهترین کار اینست که اینگونه مشکلات که براحتی قابل حل هستند، یکبار برای همیشه انجام شوند تا دیگر شاهد مشکلات و ایجاد بحران در میان مهاجرین نباشیم.
ضرورت شفافیت و نگاه دوستانه؛ مهاجرین مساله امنیتی نیستند
بخش زیادی از نگرانیها نه صرفاً از خود تصمیمات، بلکه از نبود شفافیت، اطلاعرسانی ناکافی و نبود مسیر مشخص برای حل مشکلات ناشی میشود.
مهاجرینی که سالها در ایران زندگی کردهاند، انتظار دارند تصمیمات مرتبط با زندگیشان با توضیح روشن، فرصت تطبیق و امکان پیگیری قانونی همراه باشد.
بسیاری از نسل سوم مهاجران افغانستانی، کسانی هستند که در ایران متولد شده و هیچ درکی از افغانستان ندارند، با اینحال هنوز به آنها به چشم دیگری نگاه میشود، موضوعی که میتواند آسیب زننده باشد.
رویکردهای ناگهانی و سلبی، بیش از آنکه به ساماندهی امور کمک کند، به بیاعتمادی و افزایش تنشهای اجتماعی منجر میشود.
حل مشکلات مهاجرین افغانستانی، بهویژه در حوزههای ارتباطی و بانکی، نه در تعارض با منافع ملی ایران است و نه با اصول مدیریت مهاجرت.
برعکس، ساماندهی دقیق، مرحلهبندیشده و همراه با کرامت انسانی میتواند هم به حفظ امنیت و نظم کمک کند و هم سرمایه اجتماعی ناشی از دوستی دو ملت را تقویت نماید.
خط امام و رهبری
امام خمینی(ره) بارها درباره برخورد با مهاجرین افغانستانی، از ترکیباتی مانند برادران و خواهران افغانستانی استفاده کردهاند. ایشان همواره بر اصل همسایهداری و نگاهی اسلامی و انسانی تأکید کردهاند.
همچنین رهبر معظم انقلاب، آیتالله العظمی خامنهای نیز بارها در سخنان خود، به مهاجرین افغانستانی اشاره کرده و خواهان برخوردی در شان جمهوری اسلامی با ایشان شدهاند.
پیش از این نیز رهبری بر تحصیل تمام دانشآموزان اتباع (چه قانونی و چه غیرقانونی) تأکید کرده بودند. از این رو به نظر میرسد که تکریم مهاجرین از نگاه رهبری امت، همواره در کانون مسائل مهاجرین بوده است.
مقام معظم رهبری در زمینه ساماندهی اتباع نیز خواستار برخورد انسانی و اسلامی و احترام به کرامت انسانی مهاجرین شدند.
تجربه میزبانی طولانیمدت ایران نشان داده است که نگاه انسانی و واقعبینانه، مؤثرترین راه برای مدیریت این پرونده پیچیده و حساس است.
دو ملت ایران و افغانستان بیش از هر دو کشور دیگر در جهان، شباهتهای عمیق دارند، از این رو نباید این دوستی دیرین، با چند مشکل قابل حل، به تیرگی و ناراحتی برسد.









