افغانستان یک بحران منطقه‌ای است | طالبان از فرصت گفت‌وگو استفاده کنند

به گزارش ایراف، افغانستان اخیرا شاهد یک تحول تاریخی بود. برای نخستین بار طی ۵ دهه اخیر، جریان‌های بزرگ سیاسی این کشور در نشستی تحت عنوان «همصدایی جریان‌های همسو» گردهم آمدند تا به جای جنگ و تقابل نظامی، خواستار گفت‌وگو شوند؛ گفت‌وگویی ملی با مشارکت تمام طرف‌ها برای رسیدن به صلح پایدار و ایجاد یک نظام سیاسی مشروع. به دنبال این رویداد، نشست دیگری در تهران برگزار شد با حضور نمایندگان ویژه کشورهای همسایه افغانستان به علاوه روسیه؛ نشستی که در آن، یکبار دیگر بر ضرورت حل مسایل از طریق مذاکره، تاکید شد و کشورهای شرکت‌کننده، از سازوکاری منطقه‌ای برای حل مساله افغانستان حمایت کردند و آمادگی خود برای تامین ثبات در این کشور را ابراز داشتند.

همزمان ایران نیز از گفتگوهای سازنده تمام جریان‌های تاثیرگذار و دخیل در مساله افغانستان، حمایت کرد و آن را راهبرد روشن تهران برای رسیدن به صلح، ثبات و آینده سیاسی پایدار دانست.

در همین راستا، در این بخش از برنامه «پل» از تلویزیون اینترنتی ایراف، با موضوع «نشست هم‌صدایی: راهی برای شکستن بن‌بست افغانستان؟»، با دکتر جعفر حق‌پناه، عضو شورای علمی مؤسسه مطالعات ایران و اوراسیا، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و نایب‌رئیس انجمن ایرانی مطالعات منطقه‌ای، گفت‌وگو کردیم.

نشستی بی‌سابقه پس از ۵۰ سال

نشست «هم‌صدایی» پس از سال‌ها موفق شد جریان‌های مختلف سیاسی افغانستان را کنار هم جمع کند. این نخستین بار در پنج دهه گذشته است که چنین اجماع فراگیری شکل می‌گیرد. دکتر حق‌پناه با اشاره به تاریخ ۵۰ ‌ساله گذشته بحران افغانستان — همراه با جنگ‌های داخلی، تجاوزات خارجی و مداخلات مکرر — خاطرنشان کرد: «ما شاهد شکل‌گیری ائتلاف‌های بسیار و البته فروپاشی اغلب آن‌ها در فاصله‌های زمانی کوتاه یا بلندمدت بوده‌ایم.» طبیعی است که افکار عمومی و نخبگان افغانستان با این دغدغه به ائتلاف جدید بنگرند و بپرسند: آیا این ائتلاف نیز به سرنوشت ائتلاف‌های قبلی دچار خواهد شد؟

وی ادامه داد: اگر بخواهیم نگاهی توصیفی به این رویداد داشته باشیم، باید گفت این اتفاق در یک بازه زمانی بسیار خاص رخ داده است. دکتر حق‌پناه توضیح داد: «در دوره‌ای که بعد از چهار سال و نیم، انتظار در دو طیف مخالفان و حکومت سرپرست طالبان محقق نشد: نه فروپاشی رخ داد و نه طالبان یک سامان سیاسی کاملاً جدیدی ارائه کرد» معضلات جدی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، شکل‌نگرفتن حکومت فراگیر و عدم شناسایی بین‌المللی همچنان پابرجاست.

از نظر این استاد دانشگاه، «بنابراین یک بن‌بست به وجود آمده که بخشی از نخبگان سیاسی افغانستان آن را به روشنی دریافته‌اند. به‌واقع، این ائتلاف پاسخی به این مساله و تلاشی برای شکستن این بن‌بست بود. از این جهت باید آن را رویدادی بی‌سابقه دانست.»

دو نکته کلیدی دیگر جریان همصدایی

۱. فراگیری: طیفی متنوع از جریان‌های قومی و مذهبی افغانستان در این ائتلاف جدید دیده می‌شوند و صدا دارند.
۲. تغییر رویکرد: برای اولین بار است که گروه‌هایی که پیش‌تر معتقد به «راه‌حل نظامی» برای حل بن‌بست بودند، اکنون به «گفت‌وگو» روی آورده‌اند. این نکته بسیار مهمی است.

وی افزود: «این ائتلاف با واکنش منفی بسیار ملموس و خاصی از جانب جریان‌های سیاسی دیگر و حکومت سرپرست طالبان نیز مواجه نشده است.»

ادعای متفاوت: دعوت به گفت‌وگو، نه دعوت به قدرت

ادعای اصلی این ائتلاف چیست؟ دکتر حق‌پناه می‌گوید: «این ائتلاف ادعای قدرت و انگیزه‌ای برای ورود به قدرت سیاسی ندارد، بلکه دعوت به گفت‌وگو کرده است.» موضوع به گفت‌وگوهای بین‌افغانی، تلاش برای رسیدن به حکومت فراگیر، تدوین قانون اساسی، حق آموزش برای همگان و سایر مطالبات عمومی ارجاع داده شده است.

او تصریح کرد: «علی‌القاعده بعید است که از داخل افغانستان با صدای مخالفی روبه‌رو شود، زیرا این موارد با شناسایی حکومت آینده افغانستان گره خورده است. هرکس که ایده گفت‌وگوی بین‌افغانی را نپذیرد، عملاً خود را به حاشیه رانده است. همین امر باعث می‌شود این ائتلاف وضعیت ممتازی نسبت به ائتلاف‌های پیشین پیدا کند.»

ائتلاف جدید سیاسی پاسخی به واقعیات درونی جامعه افغانستان

دکتر جعفر حق‌پناه، در تحلیل علل شکل‌گیری محور جدید سیاسی افغانستان، تأکید کرد که این ائتلاف‌ها برآمده از واقعیات درونی جامعه افغانستان هستند و نخبگان را به سمت طرحی نو برای خروج از بن‌بست کنونی سوق داده است.

بیشتر بخوانید:  پروژه‌های مشترک ایران و کشورهای اسلامی: از دام‌پروری تا مدیریت بحران آب

واکنش به شایعات حمایت خارجی

وی در پاسخ به شایعات مبنی بر حمایت کشورهای خاص از این جریان، گفت: «اگر ایران هم حمایت می‌کند، به خاطر درک زودتر این وضعیت است. همراهی با گفت‌وگوی بین‌افغانی اتفاقی مثبت است که می‌تواند آینده روشن‌تری را برای رسیدن به یک راه‌حل سیاسی فراهم کند.»

تحلیل سکوت طالبان در برابر دعوت به گفت‌وگو

حق‌پناه درباره سکوت طالبان در برابر دعوت نشست «هم‌صدایی» برای گفت‌وگو اظهار داشت: «سکوت لزوماً علامت رضا نیست. طالبان با چالش‌های متعددی از جمله مشکلات اقتصادی ـ اجتماعی، ناتوانی در پاسخ به مطالبات زنان، تنش با پاکستان و عدم شناسایی بین‌المللی مواجه است.»

وی افزود: «این برای طالبان هم اتفاق بزرگی است که مخالفانش، که پیش‌تر به راه‌حل نظامی معتقد بودند، اکنون به گفت‌وگو روی آورده‌اند. عقلای این گروه می‌دانند این اتفاقی مثبت است.»

نقش ایران به‌عنوان تسهیل‌گر

این کارشناس مسایل منطقه درباره نقش ایران پس از حمایت وزارت خارجه از نشست هم‌صدایی گفت: «دولت‌ها می‌توانند نقش میانجی و تسهیل‌گر را ایفا کنند. ایران به‌طور بالقوه می‌تواند نقش خوبی ایفا کند، چون هم با گروه‌های مخالف و هم با طالبان ارتباط دارد و همراهی سایر دولت‌ها را نیز می‌تواند جلب کند.»

وی تأکید کرد: «این بن‌بست برای همه کشورها ملموس است و همه مایل‌اند اتفاقی رخ دهد. ایران با ابتکار عمل می‌تواند با یافتن شرکای بیشتر در سطح منطقه و بین‌المللی، ائتلاف‌سازی مؤثر کند.»

گردهمایی نمایندگان ویژه همسایگان و روسیه

دکتر حق‌پناه در بخشی دیگر از گفت‌وگو با تلویزیون اینترنتی ایراف درباره گردهمایی مجدد نمایندگان ویژه همسایه‌های افغانستان به‌علاوه روسیه در تهران گفت: «این نشان‌دهنده عزم برای یافتن یک راه‌حل منطقه‌ای است. پرونده افغانستان، پرونده‌ای هم منطقه‌ای و هم بین‌المللی است. هیچ دولتی به‌تنهایی نمی‌تواند خاتمه‌دهنده بحران افغانستان باشد.»

تلاش ایران برای احیای گفت‌وگوهای منطقه‌ای درباره افغانستان

جعفر حق‌پناه با اشاره به اینکه مسائل افغانستان تنها به کابل محدود نمی‌شود، به تشریح تلاش‌های ایران برای احیای گفت‌وگوهای منطقه‌ای درباره افغانستان پرداخت.

او گفت: «پیش‌تر با ابتکار ایران، این گروه تماس برقرار شد که بعدها با فرصت‌طلبی روس‌ها تحت عنوان “فرمت مسکو” فعالیتش را ادامه داد. البته اخیراً با یک وقفه‌ای مواجه شده بود. به‌نوعی ایران سعی کرد که همان روند را مجدداً احیا کند.»

مسائل افغانستان؛ چالشی فرامرزی

وی با رد این ادعا که مسائل افغانستان باید صرفاً از آدرس کابل حل‌وفصل شود، تأکید کرد: «مسائل افغانستان، مسائل مبتلابه منطقه است. برخلاف ادعایی که از داخل افغانستان شنیده می‌شود و معتقدند باید همه مسائل از آدرس کابل باشد، مسائل افغانستان به خودشان برمی‌گردد.»

حق‌پناه فهرستی از چالش‌های مشترک منطقه‌ای را برشمرد و تاکید کرد: «خیلی از موضوعات هست؛ از موضوع مهاجرت گرفته تا جرایم سازمان‌یافته، قاچاق مواد مخدر، فعالیت جریان‌های افراطی و تروریستی. همه به‌نوعی منطقه را تحت تأثیر قرار می‌دهند.»

این استاد دانشگاه با اشاره به بیانیه وزارت امور خارجه ایران در نشست اخیر گفت: «این مسائل را همه کشورها به آن توجه دارند و می‌خواهند مشترکاً راه‌حلی برایش پیدا کنند.»

تهدید داعش؛ خطری فراتر از مرزها

وی به‌طور ویژه بر تهدید گروه‌های افراطی مانند داعش تأکید کرد و افزود: «فعالیت‌های جریان افراطی مانند داعش موضوعی نیست که مدیریت و مهارش بر عهده صرفاً طالبان باشد یا کشور خاصی در منطقه. همه مقابلش آسیب‌پذیر هستند. فراتر از آن، حتی اروپا و آمریکا و بقیه کشورها هم به‌نوعی ممکن است تحت تأثیر قرار بگیرند.»

این اظهارات در چارچوب تلاش‌های دیپلماتیک ایران برای بازیابی نقش خود در روندهای گفت‌وگو درباره افغانستان و هشدار درباره پیامدهای فرامرزی بی‌ثباتی در این کشور مطرح شده است.

نشست تهران و غیبت طالبان؛ لزوم ابتکار عمل کابل

دکتر حق‌پناه، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران همچنین در ادامه گفت‌وگوی خود با برنامه پل از تلویزیون اینترنتی ایراف در خصوص دعوت از طالبان برای شرکت در نشست تهران و عدم حضور آن‌ها گفت: «با توجه به توضیح وزارت خارجه طالبان، به نظر نمی‌رسد آن‌ها با اهداف کلی روند مشکلی داشته باشند.» حق‌پناه غیبت طالبان را از دست دادن فرصتی برای گفت‌وگو ارزیابی کرد و افزود: «این موضوع می‌توانست مبنای گفت‌وگو بین افغانستان و منطقه باشد.»

این کارشناس مسایل منطقه با اشاره به شنیده شدن صداهای متفاوت از کابل طی چهار سال گذشته تأکید کرد: «مخرج مشترک این است که باید هر ابتکاری از آدرس کابل باشد.» وی حضور گزینشی نمایندگان طالبان در برخی نشست‌ها مانند فرمت مسکو را نمونه‌ای از این تعاملات خواند.

بیشتر بخوانید:  انفجار در مسکو؛ سه نفر از جمله دو افسر پلیس کشته شدند + فیلم

تأثیر تحولات افغانستان بر همسایگان و راه‌حل منطقه‌ای

حق‌پناه در پاسخ به پرسشی درباره تأثیر تحولات جاری افغانستان بر کشورهای همسایه و راه‌حل‌های منطقه‌ای، گفت: «بحران افغانستان همیشه یادآور داستان مرغ و تخم‌ مرغ است که نقطه شروع بحران کجاست؛ داخل افغانستان یا مداخلات خارجی؟»

ترامپ و احتمال بازگشت به بگرام؛ «مصرف داخلی» یا تغییر استراتژی؟

دکتر جعفر حق‌پناه در پاسخ به این پرسش که آیا ترامپ می‌تواند پایگاه بگرام را از طالبان بگیرد، به سند امنیت ملی دولت ترامپ اشاره کرد که در آن نامی از افغانستان برده نشده است. وی گفت: «این سند بیشتر بازتاب آرزوهای شخصی ترامپ است و اولویت‌هایی را نشان می‌دهد که ظاهراً افغانستان و حتی خاورمیانه در کانون آن نیست.» به نظر وی، طرح بازگشت آمریکا به بگرام ممکن است «خوراک مصرف داخلی» در منازعات حزبی باشد، چرا که ترامپ همواره دولت بایدن را به خروج شکست‌خورده از افغانستان متهم کرده است.

ارزیابی سیاست خارجی ایران در قبال افغانستان؛ حق‌پناه: کاستی‌های قابل توجهی وجود دارد

این کارشناس مسائل منطقه، با اشاره به انتظارات برآورده‌نشده از سیاست خارجی ایران در قبال افغانستان، از «کاستی‌های قابل توجه» در این حوزه انتقاد کرد.

حق‌پناه در پاسخ به پرسشی درباره ارزیابی سیاست ایران نسبت به افغانستان پس از تحولات ۱۴۰۰، این پرسش را چالشی خواند و گفت: این سؤال نیازمند یک برنامه مستقل برای آسیب‌شناسی سیاست خارجی ایران در افغانستان است و نباید صرفاً به سال‌های اخیر محدود شود.

وی در یک ارزیابی مختصر، به چندین نقطه ضعف اشاره کرد:

۱. ضعف در شناخت و مطالعات افغانستان‌شناسی

حق‌پناه نخستین کاستی را ضعف در شناخت جامع از افغانستان عنوان کرد و گفت: با وجود انتظار طبیعی از ایران به‌عنوان کشوری با پیوندهای تاریخی و تمدنی عمیق، درک و شناخت چندانی از تحولات، مصالح و جامعه‌شناسی فرهنگی افغانستان نزد رسانه‌ها، نخبگان و حتی دولتمردان دیده نمی‌شود.

به گفته وی، ایران می‌بایست قطب مطالعات افغانستان‌شناسی در جهان باشد، اما متأسفانه در این حوزه از بسیاری کشورها عقب‌تر است. این ضعف منجر به کاستی در اجرای سیاست خارجی و تصمیم‌گیری‌ها شده که نمونه آن را می‌توان در نوع برخورد با مهاجرین غیرقانونی مشاهده کرد.

۲. عدم بین‌الملل‌گرایی و ائتلاف‌سازی

وی دومین چالش را عدم بین‌الملل‌گرایی سیاست خارجی ایران دانست و اظهار داشت: موضوع افغانستان یک مساله بین‌المللی است، اما ایران در طول سال‌ها کمتر تلاش کرده با ائتلاف‌سازی و یافتن شرکا به حل مسائل بپردازد و در بسیاری موارد بار این همسایه را به‌تنهایی به دوش کشیده است.

حق‌پناه با مقایسه ایران با پاکستان و ترکیه افزود: پاکستان بین‌المللی‌گراتر عمل کرده و ایران خود را از فرصت‌های بین‌المللی محروم کرده است. این مساله به‌خصوص در موضوع مهاجرین افغانستانی و کمک‌های بین‌المللی مشهود است.

۳. پایین بودن اولویت افغانستان در سیاست خارجی

وی سومین چالش را پایین بودن اولویت افغانستان در سیاست خارجی ایران عنوان کرد و گفت: به نظرم ما بیش از حد «خاورمیانه‌زده» شده‌ایم و از حوزه تمدنی شرق، شامل افغانستان، آسیای مرکزی و شبه‌قاره هند غافل مانده‌ایم.

به گفته حق‌پناه، افغانستان از نظر فرصت‌سازی و چالش‌سازی برای ایران در ۴۵ سال گذشته، به‌مراتب بیشتر از خاورمیانه تأثیرگذار بوده است.

بازبینی در چارچوب «سیاست همسایگی»

حق‌پناه توصیه کرد که همه این موارد باید در چارچوب راهبرد موسوم به «سیاست همسایگی» مورد بازبینی مجدد قرار گیرد تا افغانستان بتواند به‌عنوان یک همسایه شایسته، جایگاه واقعی خود را در سیاست خارجی ایران پیدا کند.

وی تأکید کرد که انتظارات از ایران ممکن است حداکثری باشد، اما کاستی‌های موجود موجب شده که این انتظارات برآورده نشود.

دکتر جعفر حق‌پناه، عضو شورای علمی مؤسسه مطالعات ایران و اوراسیا، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و نایب‌رئیس انجمن ایرانی مطالعات منطقه‌ای در پایان گفت‌وگوی اختصاصی با برنامه «پل» از تلویزیون اینترنتی ایراف، گفت: بهتر است همه این‌ها در قالب راهبرد موسوم به سیاست همسایگی مجدداً مورد بازبینی قرار بگیرد تا بتوان افغانستان را در جایگاه یک همسایه، آن‌چنان که استحقاق دارد، مورد توجه قرار داد.

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=102046
اخبار مرتبط
0 0 رای ها
امتیاز مقاله
اشتراک در
اطلاع از

0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها
0
دیدگاه های شما برای ما ارزشمند است، لطفا نظر دهید.x