به گزارش ایراف، همزمان با روز جهانی مهاجرت، گفتگویی با حسین کمیلی، فعال فرهنگی و اجتماعی ایرانی با موضوع «امت واحده اسلامی و مهاجران افغانستانی مقیم ایران» انجام شده است، آنچه میخوانید مشروح این مصاحبه است:
سیاهنمایی علیه مهاجرین از سوی چه جریانی و با چه هدفی کلید خورد؟ اینگونه مسائل تا چه اندازه بر پیکره امت واحده لطمه وارد میکند؟
در سیاهنمایی علیه مهاجرین، چند جریان در کنار یکدیگر و دست در دست هم قرار گرفتند. یکی جریانی است که یک خوانش خاص از ایران دارد و ایران را محدود به مرزهای جغرافیایی امروز میکند و تحت عنوان دفاع از ایران، چنین اقداماتی انجام میدهد. عدهای ملیگرا هستند که ضد هویت جهانی و امت واحده انقلاب اسلامیاند. عدهای دیگر نژادپرستانی هستند که با خوانشهای غلط از نژادپرستی به این مباحث دامن میزنند. واقعاً اگر کسی بهدنبال نژادگرایی باشد، چهبسا بسیاری از مهاجران همنژاد ایرانیها و آریاییها باشند.
عدهای هم سلطنتطلب هستند که مسئلهشان برهم زدن آرامش و نظم اجتماعی است و بهدنبال تقویت هرگونه نارضایتی در درون ایراناند. گروهی دیگر نیز مرتبط با جریان قدرت–ثروت هستند که در موضوع مهاجران منافع خاصی دارند. این چند دسته در کنار هم قرار گرفتند تا پروژه مهاجرهراسی شکل بگیرد.
اما انحراف اصلی اینجاست که افق انقلاب اسلامی که افقی امتواحدهمحور بوده را هدف قرار دادهاند. در جنگ دوازدهروزه و پس از آن، ایران محبوبیت زیادی در منطقه و جهان کسب کرد. مقاومت ایران در برابر رژیم صهیونیستی، این غده سرطانی منطقه و دشمن ملتها، باعث شد نگاه جهانیان به ایران تغییر کند. در همین مقطع، جریان مهاجرهراسی فعال شد که مسئلهای مشکوک است و نشان میدهد رژیم صهیونیستی صحنهگردان این جریان است.
عدهای با سوءاستفاده از وضعیت پیشآمده، تلاش کردند همه مشکلات ایران از بیکاری، فقر و نابسامانی اقتصادی را به مهاجران نسبت دهند؛ ادعاهایی که از اساس دروغ است.
مهاجرین افغانستانی در تمام دوران انقلاب و پس از آن دوشادوش ملت ایران بودهاند. چگونه ممکن است در جنگ ۱۲ روزه جاسوسی کرده باشند؟ اتهام جاسوسی مهاجرین را چگونه ارزیابی میکنید؟
اتهام جاسوسی که عدهای به مهاجرین افغانستانی نسبت دادند، بارها توسط مسئولان ایران تکذیب شد. اما مسئله مهم این است که دشمن چه میکند که این گزارهها باورپذیر میشود، ما باید به این نکته توجه کنیم.
گزارههای زیادی وجود دارد که نشان میدهد در چهار دهه گذشته هیچ مشکلی از سوی مهاجران نداشتیم، بلکه برعکس، مهاجران در موارد مختلف باعث تقویت امنیت شدهاند. حضور مهاجران در نگاه کلان، امنیت بیشتری برای ایران به همراه داشته است.
چه در لایه دفاع از کشور و چه در لایههای اجتماعی، مهاجران هرگز عامل ناامنی نبودهاند، بلکه کمککننده بودهاند. کمترین میزان جرم در جامعه متعلق به مهاجران است؛ بنابراین میتوان گفت مهاجران هیچ آسیبی ایجاد نکردهاند.
دشمن طی دو سال اخیر با ابزارهای گوناگون، بهویژه در فضای ایکس (توییتر) و تلگرام، بهصورت هوشمندانه کار کرده و از همه فرصتها برای نسبت دادن اتهامات و بدیها به مهاجران استفاده کرده است؛ با دروغ، سیاهنمایی، برچسبزنی و بهکارگیری تکنیکهای جنگ روانی.
در ماجرای لایحه خانواده، بندی وجود داشت که مسئلهای هم نداشت و گفته شده بود یک فرد مسلمان، حتی مهاجر، میتواند نهی از منکر کند. اما از منبریهای بیسواد تا برخی چهرههای سابق رسانهای و سلبریتیهای کمسواد وارد میدان شدند و موج مهاجرهراسی بیادبانهای شکل گرفت که تلاش میکرد همهچیز را به مهاجران نسبت دهد.
این جریان تا جایی پیش رفت که خودشان گفتند مهاجرین را در ذهن ایرانیان به «شر مطلق» تبدیل میکنیم. ریشه موفقیت این جریان آن است که ما روایت صحیحی از مهاجران در فضای عمومی ایران نداریم. مهاجران در فضایی که مخاطب ایرانی داشته باشد، بیصدا هستند. اگرچه رسانهها و فعالان مهاجر وجود دارند، اما مخاطب ایرانی اندکی دارند.
مهاجران در ایران زندگی میکنند، اما با جامعه ایران زندگی نمیکنند و این شکاف امروز خود را نشان داده است. دشمن این خلأ را دیده و از آن بهرهبرداری میکند، زیرا نتوانستیم برادری و کمکهای مهاجران را به گوش مردم ایران برسانیم.
چگونه میتوان به «امت واحده» مدنظر امام و رهبری نزدیک شد؟ مهاجرین افغانستانی چه جایگاهی در این مسیر دارند؟
حرکتی که در ایران آغاز شده و مورد تأکید رهبر معظم انقلاب است، ایستادن در کنار جریانهای اسلامی اصیل منطقه است؛ گامی بزرگ در مسیر امت واحده و تمدن اسلامی. اما امروز میدانیم که ایستادن صرف در عرصههای سیاسی، امنیتی و نظامی کافی نیست و به یک جبهه فرهنگی جدی نیاز داریم.
این جبهه فرهنگی باید همه ارکان امت واحده را در خود داشته باشد. کموکاستیهایی وجود دارد که اگر جبران نشود، حرکت دچار خلأ و کندی خواهد شد.
محبوبیتی که ایران پس از جنگ ۱۲ روزه کسب کرد، بیشتر بهواسطه قدرت موشکی بود تا قدرت رسانهای، اما دشمن همچنان در جبهه جنگ نرم تلاش میکند ایران را سانسور کند.
مردم افغانستانی که در ایران زندگی میکنند، میتوانند همکاران جدی ایران در حوزههای مختلف باشند. پیوندهای ایران و افغانستان آنقدر عمیق است که تفاوتها دیده نمیشود. در میان ملتهای امت واحده، ایران و افغانستان نزدیکترین هستند و مهاجران حلقه وصل این نزدیکیاند.
همچنین مردم افغانستان بهدلیل شرایط کشورشان در نقاط مختلف جهان حضور دارند و این یک فرصت است. مهاجران میتوانند شبکهای جهانی برای تحقق امت واحده ایجاد کنند. اما آنچه مغفول مانده، گفتوگوی عمومی در فضای علمی، رسانهای و افکار عمومی ایران درباره نقش مهاجران است. گام اصلی تحقق امت واحده، ایجاد یک گفتمان مشترک غالب است.
چه راهکارهای عملی برای خنثی کردن نقشه دشمنان وجود دارد؟
راهکار عملی، کشاندن گفتوگو درباره مهاجران به فضای عمومی برای مخاطب ایرانی است. باید از همه ابزارها برای پر کردن خلأ روایت صحیح استفاده کرد. بخش زیادی از مردم نگاه واقعی به مهاجران ندارند و تنها ۱۷ درصد از اشتراکات آگاهاند.
باید این شکاف را پر کنیم و درگاههایی برای شناساندن حضور مهاجران به مخاطب ایرانی ایجاد شود. همزیستی موفق موجود باید بهدرستی روایت شود. نگاه دوم آن است که جریانی بر کشور حاکم شود که مهاجران را بهعنوان فرصت بپذیرد و زمینه نقشآفرینی آنها را فراهم کند.
میدانیم که در جریان انقلاب اسلامی، هشت سال دفاع مقدس و دفاع از حریم اهل بیت(ع) مهاجرین افغانستانی سهم خود را ادا کردند. نقش شهدا در تحکیم وحدت اسلامی و امت واحده اسلامی چیست؟
اگر در روایت شهدای افغانستانی در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس کوتاهی نکرده بودیم، شاید امروز با این وضعیت مواجه نبودیم. کمکاری در زمینه معرفی و روایت واقعی جانفشانیها و خونشریکیهای دو ملت، یکی از علتهای وضعیت امروز است. عقبماندگی روایت شهدا همچنان وجود دارد، حتی در مورد شهدای مدافع حرم نیز کمکاری شده است.
شهدا در جامعه ایران جایگاه والایی دارند و روایت صحیح آنها میتواند نگاه دو ملت را تغییر دهد. شهدای افغانستانی یکی از کلیدهای مهم خنثیسازی پروژه مهاجرهراسی هستند. در مورد شهدا هیچ شبههای وجود ندارد؛ آنها با روایت فداکاری و عشقشان به اهلبیت(ع) اسم رمز حل مشکلاتاند.
فعالان فرهنگی و اجتماعی دو کشور چه وظایفی در قبال امت واحده دارند؟
فعالان اجتماعی و فرهنگی بهخوبی مدیریت نشدهاند و باید واقعیتهای مهاجران را بیان کنند. هنرمندان و فعالان فرهنگی نقش مهمی دارند، اما متأسفانه در وقایع اخیر بسیاری سکوت کردند.
تعامل همزیستی چهار دهه اخیر واقعیت جامعه ایران است، نه آنچه در فضای مجازی مدیریت میشود. نبود روایت صحیح باعث سردرگمی رسانهها شده و ترس از برچسب امنیتی مانع ورود جدی آنها شده است. این فضا باید شکسته شود تا بتوانیم آنچه هست را به طور صحیح روایت کنیم، تنها یک روایت عینی و صحیح میتواند نتیجه مطلوب در این زمینه را محقق کند.
امت واحده اسلامی زمانی محقق میشود که ما بهجای نقاط اختلاف سطحی، بر اشتراکات بنیادین تکیه کنیم و تکمیل کننده یکدیگر باشیم.









