به گزارش ایراف، اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، در اظهاراتی تازه تأکید کرد که تهران بر حلوفصل مسائل افغانستان از مسیر گفتوگو و تعامل میان طرفهای مختلف باور دارد. به گفته او، برگزاری نشست اخیر تهران خود نشاندهنده این رویکرد است که تقویت تفاهم و اعتماد میان بازیگران ذینفع در موضوع افغانستان میتواند به ارتقای ثبات و امنیت این کشور کمک کند.
این اظهارات در حالی مطرح میشود که هفته گذشته نشستی با حضور جمع گستردهای از چهرهها، احزاب و جریانهای سیاسی افغانستان برگزار شد. هدف اصلی این نشست، عبور از شرایط دشوار کنونی و حرکت به سوی صلح پایدار و استقرار نظامی مشروع، پاسخگو و مردمی عنوان شد. شرکتکنندگان در این نشست همچنین خواستار حمایت کشورهای همسایه، منطقه و جامعه جهانی از این روند، در چارچوبی بیطرفانه شدند؛ حمایتی که به نظر میرسد تهران با برگزاری نشست منطقهای «تحولات افغانستان» گامی پیشدستانه در مسیر تسهیل و تحقق آن برداشته است.
توالی نشست همصدایی ملی جریانهای سیاسی افغانستان با نشست تهران نشان میدهد که پس از دههها تکرار سازوکارهای ناکارآمد، ارادهای جدی برای بازنگری در شیوه مواجهه با مسئله افغانستان در حال شکلگیری است. تجربه تاریخی نشان داده که مداخلات خارجی و طرحهای فرامنطقهای نهتنها نتوانستهاند بحران افغانستان را مهار کنند، بلکه در بسیاری موارد به تداوم آن دامن زدهاند. اکنون رویکردی جامع و فراتر از ملاحظات صرفاً امنیتی و سیاسی، با محوریت توسعه و رفاه، در دستور کار منطقه قرار گرفته است؛ رویکردی که میکوشد از چارچوب نشستهای نمادین دیپلماتیک عبور کند.
نشست تهران این امیدواری را ایجاد کرده است که در صورت مدیریت صحیح، میتواند به شکلگیری همگرایی و اجماع کمک کرده و با درسآموزی از گذشته، به نقطه عطفی در حل مسائل افغانستان بدل شود؛ آغاز مسیری که تأکید اصلی آن بر گفتوگوهای ملی و حمایت منطقهای است.
این تحولات در شرایطی رقم میخورد که ضرورت حمایت منطقه از یک روند بینالافغانیِ فراگیر، بیش از گذشته احساس میشود؛ روندی که خواستار شکلگیری گفتوگوهای ملی با مشارکت همه گروهها، از جمله طالبان است. دههها جنگ و ناآرامی و اجرای نسخههای وارداتیِ نامتناسب با واقعیتهای افغانستان، چیزی جز تداوم بیثباتی سیاسی، ناامنی و بحران اقتصادی به همراه نداشته است. از همین رو، نیاز به یک راهحل ملی با همراهی و همکاری منطقه، بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است.
نقطه آغاز این مسیر ناگزیر باید از یک روند ملی و همهشمول عبور کند؛ روندی که در آن احزاب و جریانهای سیاسی مختلف نقش داشته باشند. تجربه شکست مذاکرات صلح در گذشته نشان داده است که دستیابی به صلح پایدار تنها زمانی ممکن خواهد بود که هیچ گروهی حذف یا به حاشیه رانده نشود. بنابراین، افغانستان برای عبور از بحران سیاسی کنونی ــ بحرانی که یکجانبهگرایی طالبان و انحصار قدرت توسط این گروه به تشدید آن انجامیده ــ نیازمند فرآیندی است که همه بازیگران، از جمله طالبان، در آن حضور داشته باشند.
گفتوگوی ملی؛ راهحلی کمهزینه اما دشوار
تداوم بحران افغانستان نشان میدهد که این بحران ماهیتی چندبعدی و ریشهدار دارد و حاصل دههها جنگ، مداخله خارجی، شکافهای قومی و سیاسی، ضعف نهادهای حکمرانی و بحرانهای اقتصادی و انسانی است. این مشکلات انباشته، با بازگشت طالبان به قدرت، عمیقتر و پیچیدهتر شده و حل آن را به ضرورتی فوری اما دشوار تبدیل کرده است. در چنین فضایی، که حاکمان کنونی افغانستان تمایل چندانی به حل بحران از مسیر گفتوگو نشان نمیدهند، گفتوگوی ملی همچنان یکی از کمهزینهترین و پایدارترین راهحلها به شمار میرود؛ هرچند تحقق آن آسان نخواهد بود.
اکنون که جمعی گسترده از سیاستمداران افغانستان خواستار آغاز روندی ملی و فراگیر، نه از مسیر جنگ بلکه از طریق گفتوگو و با حضور طالبان شدهاند، مخالفت با این ابتکار از درون افغانستان طبیعتاً چشمانداز این مسیر را با ابهام روبهرو میکند. اگر طالبان به این روند نپیوندد و به صدای مخالفان گوش ندهد، مسیر پیشرو دشوار خواهد بود، اما غیرممکن نیست. در نتیجه، تلاشهای تازه برای شکلدهی به گفتوگوی ملی، در صورت مدیریت هوشمندانه، میتواند مقرونبهصرفهترین و واقعبینانهترین مسیر برای دستیابی به صلح پایدار و تأمین منافع همه گروهها باشد؛ هرچند ناکامی در مدیریت چالشها میتواند این فرصت را با مخاطره مواجه سازد.
گفتوگوهای ملی با حمایت منطقه؛ مسیر هوشمندانه صلح
افغانستان طی دهههای اخیر با بحرانهای پیچیده سیاسی، امنیتی، قومی و اقتصادی دستبهگریبان بوده است. تجربه نشان داده که راهحلهای تحمیلی خارجی یا رویکردهای صرفاً نظامی نهتنها به ثبات پایدار منجر نشدهاند، بلکه در بسیاری موارد بحران را تشدید کردهاند. از این رو، گفتوگوهای داخلی فراگیر با حمایت هوشمندانه و مسئولانه منطقه، بهعنوان یکی از واقعبینانهترین مسیرهای خروج از بحران مطرح میشود.
حل بحران افغانستان بدون گفتوگوی داخلی واقعی ممکن نیست، اما این گفتوگوها بدون حمایت صادقانه، بیطرفانه و غیرمداخلهگرانه کشورهای منطقه نیز به نتیجه نخواهد رسید. ثبات پایدار زمانی محقق میشود که گفتوگوهای ملی با همکاری منطقهای همراه شود و این همکاری از حوزههای سیاسی و امنیتی فراتر رفته و ابعاد اقتصادی و تجاری را نیز دربر گیرد. زمانی که کشورهای منطقه در منافع جمعی مشترک سهیم باشند، خروج از مسیر همکاری هزینهبر خواهد شد و همین امر میتواند ضامن تداوم صلح و ثبات در افغانستان باشد.









