به گزارش ایراف، به نقل از گزارش امروز(چهارشنبه، ۲۲ آبان) این نشریه ژاپنی، چهار سال پس از بازگشت طالبان به قدرت در کابل، افغانستان با یک پارادوکس بنیادین روبرو است.
برای جهان خارج، محدودیتهای نظام—بهویژه در حوزه حقوق زنان و آزادیهای مدنی—این تصور را ایجاد کرده که تغییر مثبت بدون مداخله خارجی غیرممکن است.
اما به باور دیپلمات، درون جامعه افغانستان، تغییرات ظریف اما معناداری در حال وقوع است که ریشه در فشارهای جمعیتی، مقاومت محلی و سازگاریهای اجتماعی دارد.
این نشریه با اشاره به ورود افغانستان به «فصل جدیدی» در سال ۲۰۲۵، این دوره را کمتر متأثر از مداخله خارجی و بیشتر مبتنی بر تحولات درونی توصیف کرده و پنج پایه اصلی برای تغییر پایدار را چنین برمیشمارد: شهرنشینی، آموزش و سواد، تنوع اقتصادی، اصلاحات دینی متعادل و بهبود دسترسی به اطلاعات.
در بخش شهرنشینی، دیپلمات رشد سالانه ۴ درصدی جمعیت شهری را یکی از سریعترین نرخها در جهان دانسته و نوشته است: «زندگی شهری افکار متنوعتری را به مردم میآموزد و تحملپذیری را افزایش میدهد. با رشد جمعیت در کابل و مراکز بزرگ دیگر، شهرهای ثانویه احتمالاً به مراکز اقتصادی جدید تبدیل میشوند.»
در حوزه اقتصادی، این گزارش خاطرنشان میکند که حدود ۸۰ درصد افغانها در کشاورزی و دامداری شاغلاند، در حالی که این بخش تنها یکسوم تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد.
دیپلمات بر ضرورت حرکت تدریجی به سمت فعالیتهای درآمدزا مانند تجارت، تولید کوچک و خدمات تأکید کرده و آموزشهای فنی و حرفهای را ابزاری برای اشتغالزایی در مناطق روستایی میداند.
در بخش اصلاحات دینی، این نشریه فضای غالب مدارس دینی را تحت تفسیرهای سختگیرانه طالبان توصیف کرده و مینویسد: «بورسها و برنامههای تبادل برای علما و دانشآموزان مدارس دینی میتواند به تدریج گفتمان دینی را گستردهتر کند.»
دیپلمات همچنین بر گسترش برنامههای سوادآموزی، سرمایهگذاری در زیرساختها و تقویت صدای محلی تأکید کرده و مینویسد: «اتصال دیجیتال، هنگامی که برقرار شود، اطلاعات، ایدهها و فرصتهایی را به ارمغان میآورد که به تدریج نگرشها را تغییر میدهد.»
در این گزارش آمده است که بخش بزرگی از افغانستان هنوز ساختاری پیشاصنعتی دارد؛ با تحرک محدود، فرصتهای اندک برای زنان و وابستگی شدید به کشاورزی سنتی.
دیپلمات هشدار میدهد که انتظار تحول سریع در چنین شرایطی، بدون پرداختن به نیازهای بنیادین مانند آموزش، سواد و دسترسی به اطلاعات، واقعبینانه نیست.
این نشریه در جمعبندی مینویسد: «پشتیبانی از تغییر در درون افغانستان نیازمند صبر، ثبات و درک واقعی از پایههای اجتماعی آن است. تغییر ممکن است به شکل اصلاحات گسترده نباشد بلکه به صورت تغییرات تدریجی و انباشته در طول زمان باشد. پیشرفت شکننده، نابرابر و اغلب غیرمستقیم خواهد بود اما ممکن است.
هیچ تحولی بدون حضور زنان موفق نخواهد بود و پیشرفت پایدار تنها زمانی رخ میدهد که افغانها خود—با حمایت اما بدون جایگزینی توسط بازیگران بینالمللی—توانایی و اعتماد به نفس تعریف آینده خود را داشته باشند.»





